شرح منازل السائرين (التلمسانى): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'حلاج' به 'حلاج ')
    جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،')
    خط ۶۳: خط ۶۳:
    شرح منازل السائرين تلمسانى، به لحاظ قدمت تاريخى كه دارد و تقريبا اولين شرح محسوب مى‌شود، داراى ويژگى‌هايى است كه منحصربه‌فرد است و در ساير شروح وجود ندارد. پاره‌اى از آن ويژگى‌ها عبارتند از:
    شرح منازل السائرين تلمسانى، به لحاظ قدمت تاريخى كه دارد و تقريبا اولين شرح محسوب مى‌شود، داراى ويژگى‌هايى است كه منحصربه‌فرد است و در ساير شروح وجود ندارد. پاره‌اى از آن ويژگى‌ها عبارتند از:


    #ماتن؛ يعنى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبد الله انصارى]] ، در ابتداى هر بابى آيه‌اى را از قرآن مى‌آورد كه متناسب با عنوان و مطالب باب است، لكن وجه تناسب آيه با عنوان باب، در همه جا واضح نيست؛ به همين جهت، شارح؛ يعنى تلمسانى، ابتدا، مفردات آيات را معنى مى‌كند، پس از آن آيه را معنا مى‌كند و سپس به بيان وجه تناسب آيه با عنوان باب مى‌پردازد. گاهى تناسب را بسيار ستايش مى‌نمايد، مانند باب حرمت ص 175 و گاهى متذكر عدم تناسب مى‌شود و مى‌گويد: شيخ، آيه را تبركا ذكر نموده است، مانند باب مراقبت ص 169 و گاهى نيز بيان مى‌كند كه تناسب، مبتنى بر تفسير باطنى آيه است، نه تفسير ظاهرى، مانند باب استقامت ص 191. اين مطلب، حاكى از تبحر شارح بر تفسير قرآن است.
    #ماتن؛ يعنى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبد الله انصارى]]، در ابتداى هر بابى آيه‌اى را از قرآن مى‌آورد كه متناسب با عنوان و مطالب باب است، لكن وجه تناسب آيه با عنوان باب، در همه جا واضح نيست؛ به همين جهت، شارح؛ يعنى تلمسانى، ابتدا، مفردات آيات را معنى مى‌كند، پس از آن آيه را معنا مى‌كند و سپس به بيان وجه تناسب آيه با عنوان باب مى‌پردازد. گاهى تناسب را بسيار ستايش مى‌نمايد، مانند باب حرمت ص 175 و گاهى متذكر عدم تناسب مى‌شود و مى‌گويد: شيخ، آيه را تبركا ذكر نموده است، مانند باب مراقبت ص 169 و گاهى نيز بيان مى‌كند كه تناسب، مبتنى بر تفسير باطنى آيه است، نه تفسير ظاهرى، مانند باب استقامت ص 191. اين مطلب، حاكى از تبحر شارح بر تفسير قرآن است.
    #شارح علامه، در شرح منازل و مقامات سلوك، هر جا با ماتن اختلاف ديدگاه دارد، اجتهاد مى‌كند و نظرات خويش را ابراز مى‌نمايد، فلذا شرح او شرح تقليدى نيست، بلكه مشحون از تحقيقات و ابتكارات است كه به‌عنوان نمونه، به برخى از آنها اشاره مى‌نماييم:
    #شارح علامه، در شرح منازل و مقامات سلوك، هر جا با ماتن اختلاف ديدگاه دارد، اجتهاد مى‌كند و نظرات خويش را ابراز مى‌نمايد، فلذا شرح او شرح تقليدى نيست، بلكه مشحون از تحقيقات و ابتكارات است كه به‌عنوان نمونه، به برخى از آنها اشاره مى‌نماييم:
    #:الف) در باب بصيرت، صفحه 347، نظر خويش را پيرامون حديث «اتقوا فراسة المؤمن، فانه ينظر بنور الله»، چنين بيان مى‌كند: آنچه كه با تجربه نزد من به اثبات رسيده اين است كه فراست اهل معرفت، تنها در اين است كه آنان را كه استعداد معرفت خدا و وصول به مقام جمع را دارند، از سايرين تشخيص مى‌دهند، ولى فراست اهل رياضت، با گرسنگى و خلوت و پاك نمودن باطن، بدون رسيدن به حق تعالى است كه در اين صورت، صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى مردم براى آنان مكشوف مى‌گردد و از خلق خبر مى‌دهند، زيرا از حق محجوبند، اما اهل معرفت، چون به حق و معارف حق اشتغال دارند، فقط از حق خبر مى‌دهند، زيرا از خلق غافلند.
    #:الف) در باب بصيرت، صفحه 347، نظر خويش را پيرامون حديث «اتقوا فراسة المؤمن، فانه ينظر بنور الله»، چنين بيان مى‌كند: آنچه كه با تجربه نزد من به اثبات رسيده اين است كه فراست اهل معرفت، تنها در اين است كه آنان را كه استعداد معرفت خدا و وصول به مقام جمع را دارند، از سايرين تشخيص مى‌دهند، ولى فراست اهل رياضت، با گرسنگى و خلوت و پاك نمودن باطن، بدون رسيدن به حق تعالى است كه در اين صورت، صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى مردم براى آنان مكشوف مى‌گردد و از خلق خبر مى‌دهند، زيرا از حق محجوبند، اما اهل معرفت، چون به حق و معارف حق اشتغال دارند، فقط از حق خبر مى‌دهند، زيرا از خلق غافلند.