رياض العلماء و حياض الفضلاء: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'مستدرك الوسائل' به 'مستدرك الوسائل ')
    جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    '''[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء'''، اثر ميرزا عبدالله افندى (متوفاى بين سال‌هاى 1120-1130ق)، كتابى است در موضوع شرح حال علما، از عصر غيبت تا زمان مؤلف كه به زبان عربى و در قرن دوازدهم هجرى نوشته شده و به اهتمام [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى ]]و با تحقيق سيد احمد حسينى به چاپ رسيده است.
    '''[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء'''، اثر ميرزا عبدالله افندى (متوفاى بين سال‌هاى 1120-1130ق)، كتابى است در موضوع شرح حال علما، از عصر غيبت تا زمان مؤلف كه به زبان عربى و در قرن دوازدهم هجرى نوشته شده و به اهتمام [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى ]]و با تحقيق سيد احمد حسينى به چاپ رسيده است.


    همين نكته براى نشان دادن ارزش كتاب كافى است كه مى‌بينيم اين اثر، مأخذى موثّق از براى مرحوم خوانسارى در تأليف «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» بوده و نيز صاحب «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» به‌كرات از آن نقل كرده و علامه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]] در «الذريعة» بسيار به آن توجه داشته و علامه نورى در «خاتمة [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]] » (جلد سوم) مطالب زيادى از آن گرفته است <ref>ر.ك: افندى اصفهانى، ميرزا عبدالله، ص14</ref>.
    همين نكته براى نشان دادن ارزش كتاب كافى است كه مى‌بينيم اين اثر، مأخذى موثّق از براى مرحوم خوانسارى در تأليف «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» بوده و نيز صاحب «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» به‌كرات از آن نقل كرده و علامه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]] در «الذريعة» بسيار به آن توجه داشته و علامه نورى در «خاتمة [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]» (جلد سوم) مطالب زيادى از آن گرفته است <ref>ر.ك: افندى اصفهانى، ميرزا عبدالله، ص14</ref>.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    در همين زمينه گفتنى است كه افندى از نسخه‌هاى مقابله‌شده و تصحيح‌شده نيز با دقت تمام ياد كرده كه اين نكته هم در تاريخ كتاب‌شناسى و نسخه‌شناسى مخطوطات عربى و فارسى حائز اهميت تواند بود <ref>همان، ص14</ref>.
    در همين زمينه گفتنى است كه افندى از نسخه‌هاى مقابله‌شده و تصحيح‌شده نيز با دقت تمام ياد كرده كه اين نكته هم در تاريخ كتاب‌شناسى و نسخه‌شناسى مخطوطات عربى و فارسى حائز اهميت تواند بود <ref>همان، ص14</ref>.


    ديگر از فوائد و ويژگى‌هاى كتاب كه قابل توجه و تتبع مى‌نمايد، نكاتى است كه مؤلف پيرامون اعلام جغرافيايى (بلدان) ضبط كرده است. افندى در اين خصوص، گاه از كتاب‌هاى پيشينيان مانند «[[فتوح البلدان]] » [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] و «[[معجم البلدان]]» ياقوت و «صورة الأرض» ابن حوقل و... استفاده كرده و گاهى نيز اطلاعات عصرى و مشهودات خود را نوشته است كه از نظرگاه مطالعات جغرافياى تاريخى ايران قابل توجه و تأمل است؛ چنان‌كه درباره «ورامين» مى‌نويسد: «شهركى است معروف از شهرهاى رى كه تا تهران يك منزل فاصله دارد و من به آنجا رفته‌ام و اكنون آباد است» <ref>ر.ك: همان</ref>.
    ديگر از فوائد و ويژگى‌هاى كتاب كه قابل توجه و تتبع مى‌نمايد، نكاتى است كه مؤلف پيرامون اعلام جغرافيايى (بلدان) ضبط كرده است. افندى در اين خصوص، گاه از كتاب‌هاى پيشينيان مانند «[[فتوح البلدان]]» [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] و «[[معجم البلدان]]» ياقوت و «صورة الأرض» ابن حوقل و... استفاده كرده و گاهى نيز اطلاعات عصرى و مشهودات خود را نوشته است كه از نظرگاه مطالعات جغرافياى تاريخى ايران قابل توجه و تأمل است؛ چنان‌كه درباره «ورامين» مى‌نويسد: «شهركى است معروف از شهرهاى رى كه تا تهران يك منزل فاصله دارد و من به آنجا رفته‌ام و اكنون آباد است» <ref>ر.ك: همان</ref>.


    از ديگر فوائد عديده‌اى كه از كتاب حاضر دستياب مى‌شود، اجازه‌نامه‌هاى محدثان و فقيهان است. گفتنى است كه تحقيقى گسترده در خصوص اجازه‌نامه‌ها و نيز تدوين «فهرست اجازات» در عصر ما كه انقلاب فرهنگ اسلامى آغاز شده ضرور مى‌نمايد و اثر حاضر نيز يكى از منابع موثّق و باارزش در اين زمينه است كه متن صدها اجازه فقهى و علمى به لفظ مجيز در آن نقل شده و نيز از صدها اجازه ديگر در آن ياد گرديده است <ref>همان</ref>.
    از ديگر فوائد عديده‌اى كه از كتاب حاضر دستياب مى‌شود، اجازه‌نامه‌هاى محدثان و فقيهان است. گفتنى است كه تحقيقى گسترده در خصوص اجازه‌نامه‌ها و نيز تدوين «فهرست اجازات» در عصر ما كه انقلاب فرهنگ اسلامى آغاز شده ضرور مى‌نمايد و اثر حاضر نيز يكى از منابع موثّق و باارزش در اين زمينه است كه متن صدها اجازه فقهى و علمى به لفظ مجيز در آن نقل شده و نيز از صدها اجازه ديگر در آن ياد گرديده است <ref>همان</ref>.