من شهروند جهانم: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'خ های ' به 'خ‌های ')
    جز (جایگزینی متن - 'ن شناسی ' به 'ن‌شناسی ')
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    در فصل در گفتگوی معنا زمینه‌های همدلی و همسخنی در معنای اصلی بحث آغاز می‌شود. و این پرسش در مطلع بحث قرار می‌گیرد: آیا می‌شود تعریف مفیدی از عرفان ارائه داد؟<ref>متن، ص 41</ref>. پرسشها در همین زمینه با تداوم تعریفهایی مبتنی بر هستی شناسی و معرفت‌شناسی شکلی بهتر و بیشتر می‌یابد. در صفحه‌ی 45 کتاب در همین گفتگوی معنا بابی باز می‌شود تحت عنوان زورق عقل، دریای عشق که به رویارویی فلسفه و عرفان می‌پردازد و گفتگویی دراز دامنه را باعث می‌شود که خواهی نخواهی فلسفه‌های قدیم و جدید، فیلسوفان و تحلیل‌هایشان و همینطور عارفان مورد نظر قرار می‌گیرند تا از منظر مخاطب گفتگو به تعریف یا تعاریفی معنادار برای ادامه‌ی بحث برسند. در صفحه‌ی 84 نیز در راستای همین بحث با آفتاب تجربه مواجه می‌شویم که از سخن [[کانت]] آغاز می‌کند که او امکان مقایسه‌ی تجربه‌ی عرفانی را با تجربه‌ی حسّی زیر سؤال می‌برد و در واقع ناممکن بودن آن را از آن دید مورد پرسش قرار می‌دهد. باب دیگر در این فصل در صفحه‌ی 114 در مجلس مشاهده است که تعریفی را از مکاشفات عرفانی طلب می‌کند و معنای کشف و شهور را مدّ نظر قرار می‌دهد. صفحه‌ی 165 با عنوان رمز کارگاه سخن همین فصل گفتگوی معنا را که طولانی‌ترین بخش کتاب است را دنبال می‌کند. صفحه‌ی 190 کتاب در ادامه به عنوان نقد صوفی اشاره می‌کند و در اینجا از مجرای پدیدار شناسی در تقابل تعاریف واقع می‌شود و به دنبال مخلصی برای سلامتی معنوی می‌گردد. در ص 282 تعلیم نو را می‌جوید و آموزه‌های عرفان برای انسان معاصر را طلب می‌نماید. در همینجا پرسشی از شکل‌گیری باورهای انسان مدرن در تقابل با عرفان را مطرح می‌کند و در پی تحلیل و یا امکان طرح مدرن یا پست مدرن شدن آموزه‌های عرفان است.
    در فصل در گفتگوی معنا زمینه‌های همدلی و همسخنی در معنای اصلی بحث آغاز می‌شود. و این پرسش در مطلع بحث قرار می‌گیرد: آیا می‌شود تعریف مفیدی از عرفان ارائه داد؟<ref>متن، ص 41</ref>. پرسشها در همین زمینه با تداوم تعریفهایی مبتنی بر هستی شناسی و معرفت‌شناسی شکلی بهتر و بیشتر می‌یابد. در صفحه‌ی 45 کتاب در همین گفتگوی معنا بابی باز می‌شود تحت عنوان زورق عقل، دریای عشق که به رویارویی فلسفه و عرفان می‌پردازد و گفتگویی دراز دامنه را باعث می‌شود که خواهی نخواهی فلسفه‌های قدیم و جدید، فیلسوفان و تحلیل‌هایشان و همینطور عارفان مورد نظر قرار می‌گیرند تا از منظر مخاطب گفتگو به تعریف یا تعاریفی معنادار برای ادامه‌ی بحث برسند. در صفحه‌ی 84 نیز در راستای همین بحث با آفتاب تجربه مواجه می‌شویم که از سخن [[کانت]] آغاز می‌کند که او امکان مقایسه‌ی تجربه‌ی عرفانی را با تجربه‌ی حسّی زیر سؤال می‌برد و در واقع ناممکن بودن آن را از آن دید مورد پرسش قرار می‌دهد. باب دیگر در این فصل در صفحه‌ی 114 در مجلس مشاهده است که تعریفی را از مکاشفات عرفانی طلب می‌کند و معنای کشف و شهور را مدّ نظر قرار می‌دهد. صفحه‌ی 165 با عنوان رمز کارگاه سخن همین فصل گفتگوی معنا را که طولانی‌ترین بخش کتاب است را دنبال می‌کند. صفحه‌ی 190 کتاب در ادامه به عنوان نقد صوفی اشاره می‌کند و در اینجا از مجرای پدیدار شناسی در تقابل تعاریف واقع می‌شود و به دنبال مخلصی برای سلامتی معنوی می‌گردد. در ص 282 تعلیم نو را می‌جوید و آموزه‌های عرفان برای انسان معاصر را طلب می‌نماید. در همینجا پرسشی از شکل‌گیری باورهای انسان مدرن در تقابل با عرفان را مطرح می‌کند و در پی تحلیل و یا امکان طرح مدرن یا پست مدرن شدن آموزه‌های عرفان است.


    در بخش هشتم کتاب که شش گوشه‌ی انسانی نام گرفته ساحتهای وجودی انسان را تفکیک می‌کند و انسان شناسی عرفانی را در حوزه‌ی انسانی مورد نظر قرار می‌دهد که تعریف انسان، خاستگاه انسان، آفرینش انسان، انسانشناسی زیستی، آغاز ساوک، نظریه‌ی تکامل را پیش می‌اندازد تا نهایتاً به انسان کامل برسد که سلوک و آموزه‌های آن چگونه است. در پی رنگ ریشه‌های عرفان و تصوّف هم به نکاتی خاص توجّه داده می‌شود. در اینجا در جستجوی ریشه‌هابه ادیان باستانی نیز سرک می‌کشد و به دنبال اتّحاد و هم‌آواییِ درونی و یکپارچه می‌گردد. [[در پی سرچشمه‌های ادیان]] [[الیاده]] را می‌کاود [[دین و معرفت]] [[راسل]] را زیرو رو می‌کند، با [[زاگزبسکی]] در [[فلسفه‌ی دین]] همراه می‌شود و دیگر مستشرقان را نیز در مسیر خود همراه می‌کند تا با این پیشینه و گستره بتواند پرسشهایی نهایی را طرح کند تا به پاسخی که می‌خواهد برسد.
    در بخش هشتم کتاب که شش گوشه‌ی انسانی نام گرفته ساحتهای وجودی انسان را تفکیک می‌کند و انسان‌شناسی عرفانی را در حوزه‌ی انسانی مورد نظر قرار می‌دهد که تعریف انسان، خاستگاه انسان، آفرینش انسان، انسانشناسی زیستی، آغاز ساوک، نظریه‌ی تکامل را پیش می‌اندازد تا نهایتاً به انسان کامل برسد که سلوک و آموزه‌های آن چگونه است. در پی رنگ ریشه‌های عرفان و تصوّف هم به نکاتی خاص توجّه داده می‌شود. در اینجا در جستجوی ریشه‌هابه ادیان باستانی نیز سرک می‌کشد و به دنبال اتّحاد و هم‌آواییِ درونی و یکپارچه می‌گردد. [[در پی سرچشمه‌های ادیان]] [[الیاده]] را می‌کاود [[دین و معرفت]] [[راسل]] را زیرو رو می‌کند، با [[زاگزبسکی]] در [[فلسفه‌ی دین]] همراه می‌شود و دیگر مستشرقان را نیز در مسیر خود همراه می‌کند تا با این پیشینه و گستره بتواند پرسشهایی نهایی را طرح کند تا به پاسخی که می‌خواهد برسد.


    چیستی و چرایی در انتهای بحث پی رنگ ادامه‌ای است که از آغاز نیز مورد نظر بود و در آخر صفحات کتاب رویکردن به ریشه‌ی واژه‌ی تصوّف نیز بازگشتی به آغاز است و خلاصه‌ای و اتّخاذ نتیجه‌ای از بحث مطوّل سه ساله است با پیشنه‌ای بیست ساله. امّا در آخرین بخش کتاب که کتاب با آن پایان می‌یابد و عنوان «نقد سوفی بر صوفی» را دارد در واقع نگرش یک فیلسوف و حکیم را در کار بررسی صوفی و تصوّف می‌کند و کار و انگیزه و حضور سیزده قرنه‌ی تصوّف را که منابع از آن داد سخن می‌دهند با آثار گفته و نوشته‌ی طرف گفتگو مورد تحلیل منطقی قرار می‌دهد.
    چیستی و چرایی در انتهای بحث پی رنگ ادامه‌ای است که از آغاز نیز مورد نظر بود و در آخر صفحات کتاب رویکردن به ریشه‌ی واژه‌ی تصوّف نیز بازگشتی به آغاز است و خلاصه‌ای و اتّخاذ نتیجه‌ای از بحث مطوّل سه ساله است با پیشنه‌ای بیست ساله. امّا در آخرین بخش کتاب که کتاب با آن پایان می‌یابد و عنوان «نقد سوفی بر صوفی» را دارد در واقع نگرش یک فیلسوف و حکیم را در کار بررسی صوفی و تصوّف می‌کند و کار و انگیزه و حضور سیزده قرنه‌ی تصوّف را که منابع از آن داد سخن می‌دهند با آثار گفته و نوشته‌ی طرف گفتگو مورد تحلیل منطقی قرار می‌دهد.