مشایخ فقه و حدیث در جماران، کلین و درشت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''مشایخ فقه و حدیث در جماران، کلین و درشت''' اثر عزیزالله عطاردی در بیان پیشینه تاریخی ری و برخی از علمای بزرگ فقه و حدیث در سه ناحیه از توابع مهم آن یعنی جماران، کلین و درشت(طرشت).
'''مشایخ فقه و حدیث در جماران، کُلین و دَرَشت''' اثر عزیزالله عطاردی در بیان پیشینه تاریخی ری و برخی از علمای بزرگ فقه و حدیث در سه ناحیه از توابع مهم آن یعنی جماران، کلین و درشت(طرشت).


در مقدمه که درباره تاریخ ری، فتح آن به دست مسلمانان، شرایط فرهنگی و سیاسی آن، سابقه تشیع در آنجا، حضرت عبدالعظیم حسنی در ری و قریه‌ها و قصبات این شهر بزرگ است، می‌خوانیم: ری در آن زمان مرکز حکومت ایران بوده و نوذر در آن سلطنت می‌کرده است، ولی محل شهرری در آن زمان در حدود شش فرسنگی ری کنونی در طرف شرق بوده است، ظاهرا در جایی بوده که آن را «ایوانکی» گویند و بعد در اثر تحولات جای آن تغییر کرده و به‌جای کنونی منتقل گردیده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف کتاب، ص5</ref> اصطخری ری را از اقالیم دیلم ذکر می‌کند و گوید: ری از بزرگ‌ترین شهرهای این ناحیه است و بعد از بغداد بزرگ‌ترین شهر مشرق است؛ اگرچه نیشابور از نظر وسعت و مساحت از ری بزرگ‌تر است؛ اما از نظر عمران و آبادی و اتصال منازل و مساکن به یکدیگر و فراوانی نعمت و ارزانی از نیشابور بهتر است و طول آن یک فرسنگ و نیم است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>
در مقدمه که درباره تاریخ ری، فتح آن به دست مسلمانان، شرایط فرهنگی و سیاسی آن، سابقه تشیع در آنجا، حضرت عبدالعظیم حسنی در ری و قریه‌ها و قصبات این شهر بزرگ است، می‌خوانیم: ری در آن زمان مرکز حکومت ایران بوده و نوذر در آن سلطنت می‌کرده است، ولی محل شهرری در آن زمان در حدود شش فرسنگی ری کنونی در طرف شرق بوده است، ظاهرا در جایی بوده که آن را «ایوانکی» گویند و بعد در اثر تحولات جای آن تغییر کرده و به‌جای کنونی منتقل گردیده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف کتاب، ص5</ref> اصطخری ری را از اقالیم دیلم ذکر می‌کند و گوید: ری از بزرگ‌ترین شهرهای این ناحیه است و بعد از بغداد بزرگ‌ترین شهر مشرق است؛ اگرچه نیشابور از نظر وسعت و مساحت از ری بزرگ‌تر است؛ اما از نظر عمران و آبادی و اتصال منازل و مساکن به یکدیگر و فراوانی نعمت و ارزانی از نیشابور بهتر است و طول آن یک فرسنگ و نیم است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>