الصراط المستقيم: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
    خط ۴۱: خط ۴۱:
    زبان كتاب عربى بوده و داراى يك مقدّمه و يك ايقاظ عقلى است كه پس از بيان آنها وارد مباحث اصلى كتاب مى‌شود.در اين مقدمه مصنف به علومى كه با بهره گرفتن از آنها توانسته اين رساله را تنظيم كند، اشاره كرده است وى به آشنايى خودش با فلسفۀ يونان و حكمت اسلامى همچنين آراء معتزله و اشاعره در مسائل كلامى اشاره مى‌كند و از خدمت خود به شاه عباس صفوى كه با القاب و عبارات فراوان و مبالغه‌آميزى از او ياد كرده است نيز مطالبى عنوان مى‌كند.در ادامه مقدمه به عهد و وصيتى اقدام نموده كه در آن مطلب بسيار مهم فلسفى و عرفانى كه در تاريخ اين علوم اوحدى از دانشمندان به آن رسيده و به كنهش پى برده‌اند را مطرح مى‌كند وى اين مسئله را به نقل از ارسطاطاليس كه او را معلم صناعت فلسفه مى‌نامند بيان مى‌كند كه او مى‌گويد نفس داخل بدن نمى‌باشد بلكه بدن در نفس مى‌باشد زيرا نفس وسيعتر از بدن است و هركس صورت نفس مجرد خود را بخواهد ببيند بايد با آينۀ حكمت بدان بنگرد.
    زبان كتاب عربى بوده و داراى يك مقدّمه و يك ايقاظ عقلى است كه پس از بيان آنها وارد مباحث اصلى كتاب مى‌شود.در اين مقدمه مصنف به علومى كه با بهره گرفتن از آنها توانسته اين رساله را تنظيم كند، اشاره كرده است وى به آشنايى خودش با فلسفۀ يونان و حكمت اسلامى همچنين آراء معتزله و اشاعره در مسائل كلامى اشاره مى‌كند و از خدمت خود به شاه عباس صفوى كه با القاب و عبارات فراوان و مبالغه‌آميزى از او ياد كرده است نيز مطالبى عنوان مى‌كند.در ادامه مقدمه به عهد و وصيتى اقدام نموده كه در آن مطلب بسيار مهم فلسفى و عرفانى كه در تاريخ اين علوم اوحدى از دانشمندان به آن رسيده و به كنهش پى برده‌اند را مطرح مى‌كند وى اين مسئله را به نقل از ارسطاطاليس كه او را معلم صناعت فلسفه مى‌نامند بيان مى‌كند كه او مى‌گويد نفس داخل بدن نمى‌باشد بلكه بدن در نفس مى‌باشد زيرا نفس وسيعتر از بدن است و هركس صورت نفس مجرد خود را بخواهد ببيند بايد با آينۀ حكمت بدان بنگرد.


    [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] به دو وصف از پيغمبر اكرم(ص) كه در مورد [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] بيان فرموده است اشاره كرده است كه در اولى مى‌فرمايد:اذا تقرب الناس إلى خالقهم بانواع البر تقرب اليه بانواع العقل تسبقهم يعنى يا على وقتى مردم با انواع نيكى‌ها به خدا تقرب مى‌جويند تو با انواع عقل به اومقرّب مى‌گردى كه باعث سبقت از آنان مى‌گردد دوم اينكه مى‌فرمايد؛ یا على از عنّى الناس انفسهم فى تكثير العبادات و الخيرات فأنت عن نفسك فى ادراك المعقول حتى تسبقهم كلهم.يعنى يا على وقتى مردم نفس خويش به زيادى عبادات و خيرات را مى‌دارند تو نفس خود را به ادراك معقول وا مى‌دارى كه از همۀ آنان سبقت مى‌گيرى.اين روايات را [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] از رسالۀ فارسی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] به نام معراج نقل و به عربى ترجمه كرده است.
    [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] به دو وصف از پيغمبر اكرم(ص) كه در مورد [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] بيان فرموده است اشاره كرده است كه در اولى مى‌فرمايد:اذا تقرب الناس إلى خالقهم بانواع البر تقرب اليه بانواع العقل تسبقهم يعنى يا على وقتى مردم با انواع نيكى‌ها به خدا تقرب مى‌جويند تو با انواع عقل به اومقرّب مى‌گردى كه باعث سبقت از آنان مى‌گردد دوم اينكه مى‌فرمايد؛ یا على از عنّى الناس انفسهم فى تكثير العبادات و الخيرات فأنت عن نفسك فى ادراك المعقول حتى تسبقهم كلهم.يعنى يا على وقتى مردم نفس خويش به زيادى عبادات و خيرات را مى‌دارند تو نفس خود را به ادراك معقول وا مى‌دارى كه از همۀ آنان سبقت مى‌گیرى.اين روايات را [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] از رسالۀ فارسی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] به نام معراج نقل و به عربى ترجمه كرده است.


    مؤلف در ايقاظ عقلى به جايگاه تهذيب و تزكيۀ نفس در فهم مطالب علمى اشاره كرده و ادراك غوامض علوم را با ظلمت طبيعت و كدورت مزاج و امثال ذلك ناممكن مى‌داند.او به مقام تزكيه و درجات تحليه با استناد به كلام بزرگانى چون [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و صاحب [[نصوص الحكم بر فصوص الحكم|نصوص الحكم]] پرداخته و طى اين مقامات را براى دريافت نور علم لازم مى‌شمارد.
    مؤلف در ايقاظ عقلى به جايگاه تهذيب و تزكيۀ نفس در فهم مطالب علمى اشاره كرده و ادراك غوامض علوم را با ظلمت طبيعت و كدورت مزاج و امثال ذلك ناممكن مى‌داند.او به مقام تزكيه و درجات تحليه با استناد به كلام بزرگانى چون [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و صاحب [[نصوص الحكم بر فصوص الحكم|نصوص الحكم]] پرداخته و طى اين مقامات را براى دريافت نور علم لازم مى‌شمارد.
    خط ۵۲: خط ۵۲:
    تقابل بين وجود و عدم.
    تقابل بين وجود و عدم.


    فصل دوم نيز دربر گيرندۀ مطالبى چون موقعيت الآن در زمان و محدود شدن زمان به الآن و بيان مطالبى جالب در مورد نقطه و خط و نسبت بين آندو همچنين دايره و نقطه، انطباق بين مسافت‌و حركت و بيان مطالبى از بوعلى در كتاب شفاء راجع به حركت و سكون.
    فصل دوم نيز دربر گیرندۀ مطالبى چون موقعيت الآن در زمان و محدود شدن زمان به الآن و بيان مطالبى جالب در مورد نقطه و خط و نسبت بين آندو همچنين دايره و نقطه، انطباق بين مسافت‌و حركت و بيان مطالبى از بوعلى در كتاب شفاء راجع به حركت و سكون.


    فصل سوم ترعۀ اول نيز در رابطۀ سيال بودن آن و غير قارّ بودن زمان است كه بيان معنى حركت كه عبارتست از قطع شى و اشياء و قول [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در كتاب شفاء راجع به انتقال و منتقل و بيان اقوال [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و ابوالبركات در زمان.
    فصل سوم ترعۀ اول نيز در رابطۀ سيال بودن آن و غير قارّ بودن زمان است كه بيان معنى حركت كه عبارتست از قطع شى و اشياء و قول [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در كتاب شفاء راجع به انتقال و منتقل و بيان اقوال [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و ابوالبركات در زمان.