الجامع لأحكام القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    شيعه در اين مسئله كه پيامبر(ص) تمامى رسالت خويش را به انجام رساند، با قرطبى هم‌رأى است و اينكه هيچ چيز از آنچه به او تكليف شده بود كه به مردم برساند، فروگذار نكرد؛ فقط قرطبى معتقد است كه اين تبليغ، درباره زينب بنت جحش است. در واقع سبب نزول آيه را درباره وى مى‌داند، اما اعتقاد شيعه بر آن است كه اين رسالت، درباره اعلام ولايت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] در روز غدير خم بوده است و براى اثبات اين سبب نزول، مدارک فراوانى ارائه مى‌كند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/36 همان]</ref>
    شيعه در اين مسئله كه پيامبر(ص) تمامى رسالت خويش را به انجام رساند، با قرطبى هم‌رأى است و اينكه هيچ چيز از آنچه به او تكليف شده بود كه به مردم برساند، فروگذار نكرد؛ فقط قرطبى معتقد است كه اين تبليغ، درباره زينب بنت جحش است. در واقع سبب نزول آيه را درباره وى مى‌داند، اما اعتقاد شيعه بر آن است كه اين رسالت، درباره اعلام ولايت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] در روز غدير خم بوده است و براى اثبات اين سبب نزول، مدارک فراوانى ارائه مى‌كند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/36 همان]</ref>


    شيعه كه قرطبى گاه و بى‌گاه او را به باد دشنام مى‌گيرد، اتفاقا معتقد است تقيه، در احاديث پيامبر(ص) راه ندارد؛ چه رسد به اينكه پيامبر(ص) در رسالت خود تقيه كرده باشد و رسالت خود را كامل نكرده باشد. اينكه قرطبى چنين ادعایى درباره شيعه كرده است، بدون ارائه مدرک  است و اساسا هرگاه وى، از شیعیان در كتاب خود نقل مطلبى مى‌كند، نيازى به ارائه سند نمى‌بيند؛ اگرچه خودش در مقدمه كتابش يكى از اصول خود را در اين تفسير، ذكر مأخذ معرفى كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/37 همان، ص37]</ref>
    شيعه كه قرطبى گاه و بى‌گاه او را به باد دشنام مى‌گیرد، اتفاقا معتقد است تقيه، در احاديث پيامبر(ص) راه ندارد؛ چه رسد به اينكه پيامبر(ص) در رسالت خود تقيه كرده باشد و رسالت خود را كامل نكرده باشد. اينكه قرطبى چنين ادعایى درباره شيعه كرده است، بدون ارائه مدرک  است و اساسا هرگاه وى، از شیعیان در كتاب خود نقل مطلبى مى‌كند، نيازى به ارائه سند نمى‌بيند؛ اگرچه خودش در مقدمه كتابش يكى از اصول خود را در اين تفسير، ذكر مأخذ معرفى كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/37 همان، ص37]</ref>


    بنابراین تفسير قرآن به قرآن قرطبى در اين آيه، از منظر شيعه ثابت است و در اين برداشت وى، خطايى راه ندارد؛ تنها نسبت اين ديدگاه به شيعه، كمال بى‌انصافى و ناشى از عدم اطلاع وى از مبانى فكرى و اعتقادى شيعه است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/37 همان]</ref>
    بنابراین تفسير قرآن به قرآن قرطبى در اين آيه، از منظر شيعه ثابت است و در اين برداشت وى، خطايى راه ندارد؛ تنها نسبت اين ديدگاه به شيعه، كمال بى‌انصافى و ناشى از عدم اطلاع وى از مبانى فكرى و اعتقادى شيعه است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/37 همان]</ref>
    خط ۷۱: خط ۷۱:
    در پایان مى‌توان چنين گفت كه اگرچه قرطبى در مقدمه تفسير خود، به سنت، به‌عنوان منبعى مورد اعتماد، اهميت فراوان داده است، لكن آنچه عملا در تفسير وى ديده مى‌شود، استفاده از روايات، براى تأييد ديدگاه‌هاى خود است و عموماًروايات مخالف با ديدگاه فقهى يا كلامى خود را مطرح نمى‌كند و در واقع، براى حل اين چالش، نيازى به صرف وقت و انرژى نمى‌بيند. اما وى، در روش تفسير قرآن به قرآن، سعى مى‌كند آيات مخالف ديدگاه خود را طرح كند و به آن پاسخ گويد، ليكن باز در اين راستا، در تفسير وى، نقص فراوانى ديده مى‌شود؛ چنان‌كه در بسيارى موارد، وى از طرح آياتى كه در تفسير وى تأثيرگذار است، صرف نظر مى‌كند كه نمونه‌هایى از آن بررسى شد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/48 همان، ص48]</ref>
    در پایان مى‌توان چنين گفت كه اگرچه قرطبى در مقدمه تفسير خود، به سنت، به‌عنوان منبعى مورد اعتماد، اهميت فراوان داده است، لكن آنچه عملا در تفسير وى ديده مى‌شود، استفاده از روايات، براى تأييد ديدگاه‌هاى خود است و عموماًروايات مخالف با ديدگاه فقهى يا كلامى خود را مطرح نمى‌كند و در واقع، براى حل اين چالش، نيازى به صرف وقت و انرژى نمى‌بيند. اما وى، در روش تفسير قرآن به قرآن، سعى مى‌كند آيات مخالف ديدگاه خود را طرح كند و به آن پاسخ گويد، ليكن باز در اين راستا، در تفسير وى، نقص فراوانى ديده مى‌شود؛ چنان‌كه در بسيارى موارد، وى از طرح آياتى كه در تفسير وى تأثيرگذار است، صرف نظر مى‌كند كه نمونه‌هایى از آن بررسى شد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/48 همان، ص48]</ref>


    بررسى تفسير قرطبى، به‌عنوان يك نمونه تفسيرى و بررسى ميزان تأثير رويكرد كلامى مفسر در تفسير قرآن به قرآن، نشان مى‌دهد كه گزاره‌هاى كلامى نادرست و غير قطعى، مى‌تواند مفسر را به تفسير به رأى گرفتار كند و مفسر، براى تفسير قرآن، چه در روش تفسير قرآن به قرآن و چه در روش‌هاى ديگر، ابتدا بايستى ضوابط به‌كارگيرى عقايد كلامى در حوزه فهم كلام خداوند را به‌درستى اجرا كند؛ زيرا عدم توجه به ضوابط تفسير قرآن به قرآن به‌صورت كلى و ضوابط دخالت دادن پيش‌فرض‌هاى كلامى در حوزه تفسير قرآن به قرآن، به‌صورت خاص، سبب بروز خطا در فهم آيات الهى مى‌شود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/48 همان]</ref>
    بررسى تفسير قرطبى، به‌عنوان يك نمونه تفسيرى و بررسى ميزان تأثير رويكرد كلامى مفسر در تفسير قرآن به قرآن، نشان مى‌دهد كه گزاره‌هاى كلامى نادرست و غير قطعى، مى‌تواند مفسر را به تفسير به رأى گرفتار كند و مفسر، براى تفسير قرآن، چه در روش تفسير قرآن به قرآن و چه در روش‌هاى ديگر، ابتدا بايستى ضوابط به‌كارگیرى عقايد كلامى در حوزه فهم كلام خداوند را به‌درستى اجرا كند؛ زيرا عدم توجه به ضوابط تفسير قرآن به قرآن به‌صورت كلى و ضوابط دخالت دادن پيش‌فرض‌هاى كلامى در حوزه تفسير قرآن به قرآن، به‌صورت خاص، سبب بروز خطا در فهم آيات الهى مى‌شود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47308/48 همان]</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==