فصل الخطاب في تفسیر أم الکتاب: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    '''فصل الخطاب في تفسیر أم الکتاب'''، تألیف [[وارداري، عبدالکريم افندي|عبدالکریم افندی وارداری]] (متوفای 1003ق) فقیه شافعی و مفسر ترک، در تفسیر سوره حمد با تحقیق دکتر [[عجلان، خضر سيد أحمد|خضر سید احمد عجلان]]  
    '''فصل الخطاب في تفسیر أم الکتاب'''، تألیف [[وارداري، عبدالکريم افندي|عبدالکریم افندی وارداری]] (متوفای 1003ق) فقیه شافعی و مفسر ترک، در تفسیر سوره حمد با تحقیق دکتر [[عجلان، خضر سيد أحمد|خضر سید احمد عجلان]]  


    موضوع این کتاب سوره فاتحةالکتاب است، از نظر بیان فضیلت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص72</ref> آن و لغات<ref>ر.ک: همان، ص81</ref> و اعراب<ref>ر.ک: همان، ص130</ref> آن سوره و فصاحت<ref>ر.ک: همان، ص154</ref> بیانی آن سوره و تفسیر <ref>ر.ک: همان، ص166</ref> و احکام<ref>ر.ک: همان، ص173</ref> و اسرار<ref>ر.ک: همان، ص196</ref> سوره فاتحةالکتاب است.  
    موضوع این کتاب سوره فاتحةالکتاب است، از نظر بیان فضیلت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص72</ref> آن و لغات<ref>ر.ک: همان، ص81</ref> و اعراب<ref>ر.ک: همان، ص130</ref> آن سوره و فصاحت<ref>ر.ک: همان، ص154</ref> بیانی آن سوره و تفسیر <ref>ر.ک: همان، ص166</ref> و احکام<ref>ر.ک: همان، ص173</ref> و اسرار<ref>ر.ک: همان، ص196</ref> آن است.  


    از مقدمه‌ای که مؤلف کتاب نوشته معلوم می‌شود که اسم کتاب را شخص ایشان بر این کتاب نهاده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص21</ref>همچنین بین تراجم‌نگاران اختلافی وجود ندارد که کتاب «فصل الخطاب فی تفسیر ام الکتاب» تألیف عبدالکریم وارداری است.<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>  
    از مقدمه‌ای که مؤلف کتاب نوشته معلوم می‌شود که اسم کتاب را شخص ایشان بر این کتاب نهاده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص21</ref>همچنین بین تراجم‌نگاران اختلافی وجود ندارد که کتاب «فصل الخطاب فی تفسیر ام الکتاب» تألیف [[وارداري، عبدالکريم افندي|عبدالکریم وارداری]] است.<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>  


    وارداری در مقدمه کتاب درباره انگیزه و سبب نگارش کتاب مطلبی را بیان نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>   
    [[وارداري، عبدالکريم افندي|وارداری]] در مقدمه کتاب درباره انگیزه و سبب نگارش کتاب مطلبی را بیان نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>   


    او در نگارش این کتاب از میراث تفسیری گذشتگان خود بهره برده است، گرچه ایشان در مقدمه کتابش به این منابع  اشاره‌ای نکرده، اما با دقت‌نظر در مطالب کتابش متوجه می‌شویم که وارداری به مجموعه‌ای از کتابهای تفسیری گذشتگان دسترسی داشته و از آنها در جای جای این کتاب استفاده کرده، گرچه در این بین، بیشترین استفاده را در علم تفسیر از کتاب [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] برده است.<ref>ر.ک: همان، ص22-24</ref>   
    او در نگارش این کتاب از میراث تفسیری گذشتگان خود بهره برده است، گرچه ایشان در مقدمه کتابش به این منابع  اشاره‌ای نکرده، اما با دقت‌نظر در مطالب کتابش متوجه می‌شویم که [[وارداري، عبدالکريم افندي|وارداری]] به مجموعه‌ای از کتابهای تفسیری گذشتگان دسترسی داشته و از آنها در جای جای این کتاب استفاده کرده، گرچه در این بین، بیشترین استفاده را در علم تفسیر از کتاب [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] برده است.<ref>ر.ک: همان، ص22-24</ref>   


    او همچنین از کتابها و منابع فراوان در دیگر علوم و فنون استفاده کرده است، و از هر علمی بهره‌ای در این کتاب برده که ثمره آن این کتاب گردیده است که متضمن قضاوتی صحیح و استدلالی روشن در احکام شرعی و عربی و فقهی و غیره است.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>
    او همچنین از کتابها و منابع فراوان در دیگر علوم و فنون استفاده کرده است، و از هر علمی بهره‌ای در این کتاب برده که ثمره آن این کتاب گردیده است که متضمن قضاوتی صحیح و استدلالی روشن در احکام شرعی و عربی و فقهی و غیره است.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>