مقامات عارفان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
یقظه اول مراتب نزدیکی و تقرب به خداست و تنبیه نیز نامیده میشود و بعضی از عرفای متقدمین از آن جمله خواجه عبدالله انصاری، یقظه را باب الابواب نامیدهاند، ولی بهاتفاق عرفای متأخرین، اول مراتب تقرب حق و باب الابواب آن «توبه» است<ref>ر.ک: همان، ص257</ref>. | یقظه اول مراتب نزدیکی و تقرب به خداست و تنبیه نیز نامیده میشود و بعضی از عرفای متقدمین از آن جمله خواجه عبدالله انصاری، یقظه را باب الابواب نامیدهاند، ولی بهاتفاق عرفای متأخرین، اول مراتب تقرب حق و باب الابواب آن «توبه» است<ref>ر.ک: همان، ص257</ref>. | ||
نویسنده «آئین رهروان»، توحید را اینگونه معرفی میکند: «توحید نخستین عبارت از گواهی بر واحدیت و بیشریک بودن و یکتایی و بینیازی و صفات سلبیه حق و بیهمتایی حق و نداشتن اجزای عقلی و خارجی است و این توحید شرک اعظم را از بین میبرد و اسلام را از کفر متمایز سازد و قبول این توحید، به موجب ادله سمعیه نقلیه و اخبار قرآنی و شریعت نبوی(ص) برای همه فرض و لازم است و ادراک مفهوم آن و رسیدن به حقیقت آن دست ندهد، مگر اینکه خداوند خود او را به مفهوم نور خود، که در قلب مؤمن میاندازد، بصیر و بینا فرماید» <ref>ر.ک: همان، ص239</ref>. | نویسنده «آئین رهروان»، توحید را اینگونه معرفی میکند: «توحید نخستین عبارت از گواهی بر واحدیت و بیشریک بودن و یکتایی و بینیازی و صفات سلبیه حق و بیهمتایی حق و نداشتن اجزای عقلی و خارجی است و این توحید شرک اعظم را از بین میبرد و اسلام را از کفر متمایز سازد و قبول این توحید، به موجب ادله سمعیه نقلیه و اخبار قرآنی و شریعت نبوی(ص) برای همه فرض و لازم است و ادراک مفهوم آن و رسیدن به حقیقت آن دست ندهد، مگر اینکه خداوند خود او را به مفهوم نور خود، که در قلب مؤمن میاندازد، بصیر و بینا فرماید»<ref>ر.ک: همان، ص239</ref>. | ||
در خاتمه کتاب، تنها راه طی مراتب تکامل، توسل به ولایت ائمه اطهار(ع) معرفی شده است: «پس کملین اولیا و عرفا مراتب تکامل را وقتی طی کنند که عارف به نور ولایت کلیه خاندان عصمت و شاه ولایت [[امام على(ع)|علی(ع)]] بوده و در آنها فانی شوند و به همین جهت اولیای حق، پیوسته در هر عصری متوسل به ذیل ولایت ائمه اطهار(ع) که ابواب مدینه علم حق هستند، بوده و به درجه کمال نهائی انسانیت رسیدهاند؛ زیرا تا جزء به کل و نهر به دریا نرسد، اتصال قطع شده و نمیتوانند سالکان را با نور خود تربیت و به درجه کمال برسانند؛ که مولانا میفرماید: | در خاتمه کتاب، تنها راه طی مراتب تکامل، توسل به ولایت ائمه اطهار(ع) معرفی شده است: «پس کملین اولیا و عرفا مراتب تکامل را وقتی طی کنند که عارف به نور ولایت کلیه خاندان عصمت و شاه ولایت [[امام على(ع)|علی(ع)]] بوده و در آنها فانی شوند و به همین جهت اولیای حق، پیوسته در هر عصری متوسل به ذیل ولایت ائمه اطهار(ع) که ابواب مدینه علم حق هستند، بوده و به درجه کمال نهائی انسانیت رسیدهاند؛ زیرا تا جزء به کل و نهر به دریا نرسد، اتصال قطع شده و نمیتوانند سالکان را با نور خود تربیت و به درجه کمال برسانند؛ که مولانا میفرماید: |