تفسير نورالثقلين: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'حکیم، محمدباقر' به 'حکیم، سید محمدباقر')
    جز (جایگزینی متن - 'بحرانی، هاشم بن سلیمان' به 'بحرانی، سید هاشم بن سلیمان')
    خط ۵۱: خط ۵۱:
    [[ایازی، محمدعلی|سيد محمد على ايازى]] در كتاب «المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 733 مى‌فرمايد: تفسير حويزى شامل، بسيارى از روايات اهل‌بيت «عليهم‌السلام» مى‌شود كه در تفسير، تطبيق و جرى آيات قرآن كريم، به روش ائمه «عليهم‌السلام» استوار است.اين روايات را از مصادر مختلف جمع‌آورى نموده است.در اين تفسير بحثى از الفاظ، اعراب و قرائت آيات نمى‌شود. و چون در بخشى از آيات روايت تفسيرى، وارد نشده است، شامل كل آيات قرآن نمى‌شود.با وجود توجه ايشان به عدم استفاده، از روايات ضعيف، امّا از مصادرى مانند [[تفسير القمي|تفسير قمى]] كه براحتى نمى‌توان تسليم روايات آن شد، اخبارى را نقل كرده است.
    [[ایازی، محمدعلی|سيد محمد على ايازى]] در كتاب «المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 733 مى‌فرمايد: تفسير حويزى شامل، بسيارى از روايات اهل‌بيت «عليهم‌السلام» مى‌شود كه در تفسير، تطبيق و جرى آيات قرآن كريم، به روش ائمه «عليهم‌السلام» استوار است.اين روايات را از مصادر مختلف جمع‌آورى نموده است.در اين تفسير بحثى از الفاظ، اعراب و قرائت آيات نمى‌شود. و چون در بخشى از آيات روايت تفسيرى، وارد نشده است، شامل كل آيات قرآن نمى‌شود.با وجود توجه ايشان به عدم استفاده، از روايات ضعيف، امّا از مصادرى مانند [[تفسير القمي|تفسير قمى]] كه براحتى نمى‌توان تسليم روايات آن شد، اخبارى را نقل كرده است.


    دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى در جلد دوم صفحۀ 1451 در سبک نور الثقلين مى‌نويسد:او صاحب يكى از برجسته‌ترين تفسيرهاى روايى يا مأثور شيعه است.تفسيرى كه از آثار قدما به تفسير فرات و قمى و عياشى شباهت دارد و از تفاسير متأخر به تفسير البرهان اثر [[بحرانی، هاشم بن سلیمان|هاشم بحرانى]].
    دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى در جلد دوم صفحۀ 1451 در سبک نور الثقلين مى‌نويسد:او صاحب يكى از برجسته‌ترين تفسيرهاى روايى يا مأثور شيعه است.تفسيرى كه از آثار قدما به تفسير فرات و قمى و عياشى شباهت دارد و از تفاسير متأخر به تفسير البرهان اثر [[بحرانی، سید هاشم بن سلیمان|هاشم بحرانى]].


    مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مى‌فرمايد: «وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده‌اند، عده‌اى تفسير لغوى و اشتقاق، عده‌اى نحوى، عده‌اى صرفى، عده‌اى تجزيه و تركيب، عده‌اى مباحث كلامى و عده‌اى نيز جنبه‌هاى مختلف آن را بررسى كرده‌اند، مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه «عليهم‌السلام» را كه كاشف معانى قرآن و در بردارندۀ اسرار تأويل بود، در ذيل آيات قرآن بياورم و به تناسب نام آن را «نور الثقلين» ناميدم.»
    مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مى‌فرمايد: «وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده‌اند، عده‌اى تفسير لغوى و اشتقاق، عده‌اى نحوى، عده‌اى صرفى، عده‌اى تجزيه و تركيب، عده‌اى مباحث كلامى و عده‌اى نيز جنبه‌هاى مختلف آن را بررسى كرده‌اند، مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه «عليهم‌السلام» را كه كاشف معانى قرآن و در بردارندۀ اسرار تأويل بود، در ذيل آيات قرآن بياورم و به تناسب نام آن را «نور الثقلين» ناميدم.»