حقائق التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۸: خط ۳۸:




    مجموعه‌اى از روايات تفسيرى با صبغه‌اى عرفانى - اشارى، منسوب به امام جعفر صادق(ع) است. اين روايات، به‌طور پراكنده، در قرن سوم هجرى در محافل صوفيان كوفه و بغداد بازگو مى‌شد (سلمى، ج1، مقدمه ماسينيون، ص9). نخستين بار ابوعبدالرحمان سلمى (متوفى 412) آنها را در كتاب «حقائق التفسير» گردآورى كرد و آشنايى ما با اين تفسير تنها از طريق نقل قول‌هاى اوست. هنوز روشن نيست كه سلمى متن كامل تفسير را روايت كرده است يا خير. شواهدى ثابت مى‌كند كه وى متن كامل را روايت نكرده؛ چنان‌كه خرگوشى در «تهذيب الأسرار»، منتخباتى از اين تفسير را به دست داده كه در كتاب سلمى نيست. همچنين روزبهان بقلى (متوفى 606) در كتاب «عرائس البيان فى حقائق القرآن»، قطعاتى نقل كرده كه در حقائق التفسير يافت نمى‌شود (نويا  nwyia، ص130، پانويس 45).
    '''[[حقائق التفسير]]''' مجموعه‌اى از روايات تفسيرى با صبغه‌اى عرفانى - اشارى، منسوب به [[امام جعفر صادق(ع)]] است. اين روايات، به‌طور پراكنده، در قرن سوم هجرى در محافل صوفيان كوفه و بغداد بازگو مى‌شد (سلمى، ج1، مقدمه ماسينيون، ص9). نخستين بار ابوعبدالرحمان سلمى (متوفى 412) آنها را در كتاب «[[حقائق التفسير]]» گردآورى كرد و آشنايى ما با اين تفسير تنها از طريق نقل قول‌هاى اوست. هنوز روشن نيست كه سلمى متن كامل تفسير را روايت كرده است يا خير. شواهدى ثابت مى‌كند كه وى متن كامل را روايت نكرده؛ چنان‌كه خرگوشى در «تهذيب الأسرار»، منتخباتى از اين تفسير را به دست داده كه در كتاب سلمى نيست. همچنين روزبهان بقلى (متوفى 606) در كتاب «عرائس البيان فى حقائق القرآن»، قطعاتى نقل كرده كه در [[حقائق التفسير]] يافت نمى‌شود (نويا  nwyia، ص130، پانويس 45).


    در مجموعه نافذپاشا كتابخانه سليمانيه، تفسيرى منسوب به امام جعفر صادق وجود دارد كه گردآورنده آن احمد بن محمد بن حرب است. وى اين تفسيرها را، به‌ترتيب، از طريق ابوطاهر بن مؤمن، ابومحمد حسن بن محمد بن حمزه، محمد بن حمزه (پدر حسن بن محمد)، ابومحمد حسن بن عبداللّه (عموى حسن بن محمد)، على بن محمد بن على بن موسى الرضا(ع)، امام موسى بن جعفر و امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است (آتش، ص43).
    در مجموعه نافذپاشا كتابخانه سليمانيه، تفسيرى منسوب به امام جعفر صادق وجود دارد كه گردآورنده آن احمد بن محمد بن حرب است. وى اين تفسيرها را، به‌ترتيب، از طريق ابوطاهر بن مؤمن، ابومحمد حسن بن محمد بن حمزه، محمد بن حمزه (پدر حسن بن محمد)، ابومحمد حسن بن عبداللّه (عموى حسن بن محمد)، على بن محمد بن على بن موسى الرضا(ع)، امام موسى بن جعفر و [[امام جعفر صادق(ع)]] روايت كرده است (آتش، ص43).


    باورينگ  Bowering ص52 در معرفى مآخذ زيادات حقائق التفسير اشاره كرده كه سلمى در اين تفسير، به نقل از ابوبكر احمد بن نصر بغدادى (متوفى بعد از 365) و او نيز به نقل از عبداللّه بن احمد بن عامر، او نيز از پدرش و او از طريق امام على بن موسى الرضا(ع) و پدرش از امام جعفر صادق(ع) سخنانى نقل كرده است.
    باورينگ  Bowering ص52 در معرفى مآخذ زيادات [[حقائق التفسير]] اشاره كرده كه سلمى در اين تفسير، به نقل از ابوبكر احمد بن نصر بغدادى (متوفى بعد از 365) و او نيز به نقل از عبداللّه بن احمد بن عامر، او نيز از پدرش و او از طريق امام على بن موسى الرضا(ع) و پدرش از [[امام جعفر صادق(ع)]] سخنانى نقل كرده است.


    علاوه بر اين، در «الذريعة» (آقابزرگ طهرانى، ج4، ص269)، از رساله‌اى به نام تفسير الإمام جعفر بن محمد الصادق ياد شده كه نسخه‌اى از آن در كتابخانه على پاشا در استانبول موجود است.
    علاوه بر اين، در «الذريعة» ([[آقابزرگ طهرانى]]، ج4، ص269)، از رساله‌اى به نام تفسير الإمام جعفر بن محمد الصادق ياد شده كه نسخه‌اى از آن در كتابخانه على پاشا در استانبول موجود است.


    بنا بر گفته «الذريعة»، در كتاب‌هاى تذكره‌نويسان و عالمان رجال اماميه، به اين كتاب اشاره‌اى نشده است و احتمال دارد تفسير مذكور را برخى از اصحاب امامان از ائمه روايت كرده باشند. به نظر مى‌رسد كه اين اثر همان نسخه پيشين باشد.
    بنا بر گفته «الذريعة»، در كتاب‌هاى تذكره‌نويسان و عالمان رجال اماميه، به اين كتاب اشاره‌اى نشده است و احتمال دارد تفسير مذكور را برخى از اصحاب امامان از ائمه روايت كرده باشند. به نظر مى‌رسد كه اين اثر همان نسخه پيشين باشد.


    رساله ديگرى نيز وجود دارد كه به تفسير نعمانى معروف است و گاه تفسير امام جعفر صادق خوانده مى‌شود. ابوعبداللّه محمد بن ابراهيم نعمانى، معروف به ابن ابى‌زينب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان كلينى، كتاب تفسير القرآن لأهل البيت را نگاشته و مجلسى در بحار الأنوار اين تفسير را (ج90، ص97-3) نقل كرده است.
    رساله ديگرى نيز وجود دارد كه به تفسير نعمانى معروف است و گاه تفسير امام جعفر صادق خوانده مى‌شود. ابوعبداللّه محمد بن ابراهيم نعمانى، معروف به ابن ابى‌زينب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان كلينى، كتاب [[تفسير القرآن]] لأهل البيت را نگاشته و مجلسى در [[بحار الأنوار]] اين تفسير را (ج90، ص97-3) نقل كرده است.


    مجموعه تفسيرى مورد بحث، به‌ترتيب، از طريق احمد بن محمد بن سعيد، ابن عقده، احمد بن يوسف بن يعقوب جعفى، اسماعيل بن مهران، حسن بن على بن ابى‌حمزه بطائنى و پدرش از اسماعيل بن جابر، از امام صادق نقل شده است كه همه راويان آن شيعه‌اند؛ اگرچه ابن عقده، مذهب زيدى جارودى داشته است (نجاشى، ص94؛ طوسى، ص28) و حسن بن على بن ابى‌حمزه و پدرش نيز در شمار واقفه بودند. اين تفسير را - كه دست كم دو نسخه از آن موجود است - مى‌توان همتاى شيعى نسخه ابن عطا دانست كه سلمى آن را در تفسير خود نقل كرده است (نويا، ص131؛ سلمى، ج1، مقدمه نويا، ص6).
    مجموعه تفسيرى مورد بحث، به‌ترتيب، از طريق احمد بن محمد بن سعيد، ابن عقده، احمد بن يوسف بن يعقوب جعفى، اسماعيل بن مهران، حسن بن على بن ابى‌حمزه بطائنى و پدرش از اسماعيل بن جابر، از امام صادق نقل شده است كه همه راويان آن شيعه‌اند؛ اگرچه ابن عقده، مذهب زيدى جارودى داشته است (نجاشى، ص94؛ طوسى، ص28) و حسن بن على بن ابى‌حمزه و پدرش نيز در شمار واقفه بودند. اين تفسير را - كه دست كم دو نسخه از آن موجود است - مى‌توان همتاى شيعى نسخه ابن عطا دانست كه سلمى آن را در تفسير خود نقل كرده است (نويا، ص131؛ سلمى، ج1، مقدمه نويا، ص6).
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    در باب گردآورندگان يا راويان اثر نيز اختلاف نظر وجود دارد. ماسينيون (سلمى، ج1، مقدمه، ص12) به نام چند تن اشاره كرده كه نخستين آنها جابر بن حيّان كوفى (قرن دوم) است.
    در باب گردآورندگان يا راويان اثر نيز اختلاف نظر وجود دارد. ماسينيون (سلمى، ج1، مقدمه، ص12) به نام چند تن اشاره كرده كه نخستين آنها جابر بن حيّان كوفى (قرن دوم) است.


    از جمله دلايل وى اين است كه جابر بن حيّان كتاب‌هايى به نام امام تأليف كرده است. ذوالنون مصرى (متوفى 246)، كه به ادعاى ماسينيون نخستين ويراستار تفسير امام جعفر صادق است، شاگرد ابن حيّان در علم كيميا بوده و ابن حيّان كتاب‌هايى در زهد نوشته و لقبش نيز «صوفى» بوده است. ابن نديم (ص422) نيز در زمره كتاب‌هاى ابن حيّان به كتاب التفسير اشاره كرده، اما آقابزرگ طهرانى (ج4، ص268) درباره اينكه چنين كتابى تفسير قرآن باشد ترديد دارد. گرچه جابر بن حيّان در كيميا شاگرد امام صادق دانسته شده (سزگين، ج1، جزء 3، ص267) و ابن نديم (ص420)، اين ادعا را به شيعيان نسبت داده، در هيچ‌يك از كتاب‌هاى رجال شيعه از جابر بن حيّان نامى برده نشده است. نويا (ص130-129) دليل اين امر را در روايت‌هايى مى‌يابد كه درباره امام صادق نقل شده و منعكس‌كننده دو وجه واقعى و فراواقعى شخصيت ايشان است.
    از جمله دلايل وى اين است كه جابر بن حيّان كتاب‌هايى به نام امام تأليف كرده است. ذوالنون مصرى (متوفى 246)، كه به ادعاى ماسينيون نخستين ويراستار تفسير امام جعفر صادق است، شاگرد ابن حيّان در علم كيميا بوده و ابن حيّان كتاب‌هايى در زهد نوشته و لقبش نيز «صوفى» بوده است. ابن نديم (ص422) نيز در زمره كتاب‌هاى ابن حيّان به كتاب التفسير اشاره كرده، اما [[آقابزرگ طهرانى]] (ج4، ص268) درباره اينكه چنين كتابى تفسير قرآن باشد ترديد دارد. گرچه جابر بن حيّان در كيميا شاگرد امام صادق دانسته شده (سزگين، ج1، جزء 3، ص267) و ابن نديم (ص420)، اين ادعا را به شيعيان نسبت داده، در هيچ‌يك از كتاب‌هاى رجال شيعه از جابر بن حيّان نامى برده نشده است. نويا (ص130-129) دليل اين امر را در روايت‌هايى مى‌يابد كه درباره امام صادق نقل شده و منعكس‌كننده دو وجه واقعى و فراواقعى شخصيت ايشان است.


    شخصيت ديگرى كه از او به‌عنوان گردآورنده مجموعه تفسيرى ياد مى‌شود، ابن ابى‌العوجاء است. ماسينيون (سلمى، ج1، مقدمه، ص13) براى تأييد اين نظر نيز دلايلى آورده كه به زعم خود او قوى‌اند؛ از جمله اينكه معتقد است ابن ابى‌العوجاء (كه از طريق حمّاد بن سلمه، از مريدان قديم حسن بصرى است) اصول عقايد خود را اصلاح كرده و مجموعه‌اى از احاديث فراهم آورده بوده است. ماسينيون مى‌افزايد كه اين مجموعه بر مشرب عرفانى است و گردآورنده آن، مانند حلاج، آماج دو تهمت ظاهرا متضاد (تشبيه و تعطيل) است. دلايل مذكور كافى نيست و سخنان ماسينيون از حد احتمال فراتر نمى‌رود. علاوه بر اين، ابن ابى‌العوجاء در زمره اصحاب امام صادق ذكر نشده است. از آن مهم‌تر اينكه وى در 155، به اتهام زنديق بودن، در كوفه به قتل رسيده (ابن اثير، ج6، ص7) و نه‌تنها از امام صادق روايتى نقل نكرده، بلكه مناظره‌هايى با حضرت داشته است (براى نمونه، ر.ك: كلينى، ج1، ص77-76؛ مجلسى، ج3، ص31).
    شخصيت ديگرى كه از او به‌عنوان گردآورنده مجموعه تفسيرى ياد مى‌شود، ابن ابى‌العوجاء است. ماسينيون (سلمى، ج1، مقدمه، ص13) براى تأييد اين نظر نيز دلايلى آورده كه به زعم خود او قوى‌اند؛ از جمله اينكه معتقد است ابن ابى‌العوجاء (كه از طريق حمّاد بن سلمه، از مريدان قديم حسن بصرى است) اصول عقايد خود را اصلاح كرده و مجموعه‌اى از احاديث فراهم آورده بوده است. ماسينيون مى‌افزايد كه اين مجموعه بر مشرب عرفانى است و گردآورنده آن، مانند حلاج، آماج دو تهمت ظاهرا متضاد (تشبيه و تعطيل) است. دلايل مذكور كافى نيست و سخنان ماسينيون از حد احتمال فراتر نمى‌رود. علاوه بر اين، ابن ابى‌العوجاء در زمره اصحاب امام صادق ذكر نشده است. از آن مهم‌تر اينكه وى در 155، به اتهام زنديق بودن، در كوفه به قتل رسيده (ابن اثير، ج6، ص7) و نه‌تنها از امام صادق روايتى نقل نكرده، بلكه مناظره‌هايى با حضرت داشته است (براى نمونه، ر.ك: كلينى، ج1، ص77-76؛ مجلسى، ج3، ص31).
    خط ۷۰: خط ۷۰:
    در صحت سخنان ماسينيون و پژوهشگران و شرق‌شناسان ديگر، در استناد اين مجموعه به امام صادق، ترديد فراوان وجود دارد. سخنان آنها گاه از حدس و احتمال فراتر نمى‌رود و در شرح حال شخصيت‌هاى يادشده (فضيل بن عياض، جابر بن حيّان، ابن ابى‌العوجاء و ذوالنون مصرى) هيچ شاهدى وجود ندارد كه بر اين مدعا دلالت كند؛ بااين‌همه، در باب اصالت اين تفسير دو ديدگاه هست: نخست، ديدگاه منتقدان كه تفسير مذكور را يكسره مجعول و ساخته برخى صوفيان دوره‌هاى متأخر مى‌دانند.
    در صحت سخنان ماسينيون و پژوهشگران و شرق‌شناسان ديگر، در استناد اين مجموعه به امام صادق، ترديد فراوان وجود دارد. سخنان آنها گاه از حدس و احتمال فراتر نمى‌رود و در شرح حال شخصيت‌هاى يادشده (فضيل بن عياض، جابر بن حيّان، ابن ابى‌العوجاء و ذوالنون مصرى) هيچ شاهدى وجود ندارد كه بر اين مدعا دلالت كند؛ بااين‌همه، در باب اصالت اين تفسير دو ديدگاه هست: نخست، ديدگاه منتقدان كه تفسير مذكور را يكسره مجعول و ساخته برخى صوفيان دوره‌هاى متأخر مى‌دانند.


    ابن تيميّه در اين زمره جاى دارد. وى در كتاب منهاج السنة النبوية (ج8، ص11)، در بخش مربوط به امام جعفر صادق، به احاديث دروغينى اشاره كرده كه به آن حضرت نسبت داده شده و غالبا درباره علوم غريبه است. ابن تيميّه افزوده است كه ابوعبدالرحمان سلمى در كتاب حقائق التفسير نيز مجموعه‌اى از روايات تفسيرى را از امام صادق نقل كرده كه يكسره صبغه باطنى دارند و آشكارا تحريف مراد خداوندند؛ درحالى‌كه هر خردمندى مى‌داند كه چنين اقوالى از جعفر بن محمد صادر نشده و آنها را به دروغ به وى نسبت داده‌اند. به نوشته ابن تيميّه (ج2، ص465)، مجموعه كتاب‌هاى منسوب به امام صادق، از جمله تفسير مذكور، در دوره‌هاى بعد نگارش يافته است.
    ابن تيميّه در اين زمره جاى دارد. وى در كتاب منهاج السنة النبوية (ج8، ص11)، در بخش مربوط به امام جعفر صادق، به احاديث دروغينى اشاره كرده كه به آن حضرت نسبت داده شده و غالبا درباره علوم غريبه است. ابن تيميّه افزوده است كه ابوعبدالرحمان سلمى در كتاب [[حقائق التفسير]] نيز مجموعه‌اى از روايات تفسيرى را از امام صادق نقل كرده كه يكسره صبغه باطنى دارند و آشكارا تحريف مراد خداوندند؛ درحالى‌كه هر خردمندى مى‌داند كه چنين اقوالى از جعفر بن محمد صادر نشده و آنها را به دروغ به وى نسبت داده‌اند. به نوشته ابن تيميّه (ج2، ص465)، مجموعه كتاب‌هاى منسوب به امام صادق، از جمله تفسير مذكور، در دوره‌هاى بعد نگارش يافته است.


    ابن خلدون (ج1، مقدمه، ص416) نيز ضمن اشاره به كتاب جفر، منسوب به امام صادق، مى‌گويد كه در اين كتاب تفسير قرآن و معانى غريبى كه از باطن آن مستفاد مى‌شود نيز از امام جعفر صادق روايت شده است، ولى روايت كتاب پيوسته و متصل نيست.
    ابن خلدون (ج1، مقدمه، ص416) نيز ضمن اشاره به كتاب جفر، منسوب به امام صادق، مى‌گويد كه در اين كتاب تفسير قرآن و معانى غريبى كه از باطن آن مستفاد مى‌شود نيز از امام جعفر صادق روايت شده است، ولى روايت كتاب پيوسته و متصل نيست.


    وى مى‌افزايد كه عين اين كتاب ديده نشده و از آن كلمات و خبرهاى شاذى كه به هيچ دليلى متكى نيست در ميان مردم منتشر شده است. محمدحسين ذهبى نيز (ج2، ص421) با اشاره به حقائق التفسير، بخش روايات تفسيرى منقول از امام صادق را يكسره بى‌پايه و نامعتبر دانسته و آن را به برخى راويان شيعى نسبت داده است.
    وى مى‌افزايد كه عين اين كتاب ديده نشده و از آن كلمات و خبرهاى شاذى كه به هيچ دليلى متكى نيست در ميان مردم منتشر شده است. محمدحسين ذهبى نيز (ج2، ص421) با اشاره به [[حقائق التفسير]]، بخش روايات تفسيرى منقول از امام صادق را يكسره بى‌پايه و نامعتبر دانسته و آن را به برخى راويان شيعى نسبت داده است.


    در مقابل ناقدان، موافقان بر اصالت اين تفسير و صحت انتساب آن به امام جعفر صادق تأكيد كرده‌اند. لويى ماسينيون در صدر اين گروه قرار دارد. وى در كتاب تحقيق در مبادى اصطلاحات عرفان اسلامى  ssai sur les origines du lexique Technique de la mystique musulmane  براى نخستين بار به اهميت اين تفسير اشاره (نويا، ص130) و براى تصحيح سند آن تلاش فراوان كرده است. به گفته ماسينيون، تعيين اينكه از ميان روايات محافل سنّى و عرفانى، كدام روايت‌ها محققا از امام شيعيان به ما رسيده، دشوار است (سلمى، ج1، مقدمه، ص11). بااين‌همه، مى‌افزايد با ملاحظه مقايسه‌هاى جالبى در اصول عقايد، ميان برخى از كلمات تفسير عرفانى منسوب به امام صادق از سويى و سخنان پراكنده مروى از طريق جداگانه به نقل از غلات شيعه (نُصيريه و دروزيه) از سوى ديگر، پيشاپيش نمى‌توان انتساب كلمات اين تفسير عرفانى را به امام جعفر صادق به‌كلى رد كرد (همان، ج1، مقدمه ماسينيون، ص12). ماسينيون چند نمونه از اين مقايسه‌هاى عقيدتى را ذكر مى‌كند؛ اما به گفته نويا (ص131) اين نمونه‌ها به سبب ابهام آنها قانع‌كننده نيستند.
    در مقابل ناقدان، موافقان بر اصالت اين تفسير و صحت انتساب آن به امام جعفر صادق تأكيد كرده‌اند. لويى ماسينيون در صدر اين گروه قرار دارد. وى در كتاب تحقيق در مبادى اصطلاحات عرفان اسلامى  ssai sur les origines du lexique Technique de la mystique musulmane  براى نخستين بار به اهميت اين تفسير اشاره (نويا، ص130) و براى تصحيح سند آن تلاش فراوان كرده است. به گفته ماسينيون، تعيين اينكه از ميان روايات محافل سنّى و عرفانى، كدام روايت‌ها محققا از امام شيعيان به ما رسيده، دشوار است (سلمى، ج1، مقدمه، ص11). بااين‌همه، مى‌افزايد با ملاحظه مقايسه‌هاى جالبى در اصول عقايد، ميان برخى از كلمات تفسير عرفانى منسوب به امام صادق از سويى و سخنان پراكنده مروى از طريق جداگانه به نقل از غلات شيعه (نُصيريه و دروزيه) از سوى ديگر، پيشاپيش نمى‌توان انتساب كلمات اين تفسير عرفانى را به امام جعفر صادق به‌كلى رد كرد (همان، ج1، مقدمه ماسينيون، ص12). ماسينيون چند نمونه از اين مقايسه‌هاى عقيدتى را ذكر مى‌كند؛ اما به گفته نويا (ص131) اين نمونه‌ها به سبب ابهام آنها قانع‌كننده نيستند.
    خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:




    سليمان آتش، مكتب تفسير اشارى، ترجمه توفيق ه. سبحانى، تهران 1381ش؛ آقابزرگ طهرانى؛ ابن اثير؛ ابن تيميّه، منهاج السنة النبوية، چاپ محمد رشاد سالم ]حجاز[ 1406/1986؛ ابن حبّان، كتاب الثقات، حيدرآباد دكن 1983-1403/1973-1393، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ ابن خلدون؛ ابن نديم؛ محمد بن احمد ذهبى، ميزان الاعتدال فى نقد الرجال، چاپ على‌محمد بجاوى، قاهره 1964-1963، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ محمدحسين ذهبى، التفسير و المفسّرون، بيروت 1407/1987؛ فؤاد سزگين، تاريخ التراث العربى، ج1، جزء 3، نقله إلى العربية محمود فهمى حجازى، رياض 1403/1983؛ محمد بن حسين سلمى، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمى: بخش‌هايى از حقائق التفسير و رسائل ديگر، چاپ نصراللّه پورجوادى، 1: حقائق التفسير، تهران 1372-1369ش؛ محمد بن حسن طوسى، الفهرست، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف [1356/1937]، چاپ افست قم ]بى‌تا[؛ عياض بن موسى قاضى عياض، ترتيب المدارك و تقريب المسالك لمعرفة أعلام مذهب مالك، ج2، چاپ عبدالقادر صحراوى، مغرب 1403/1983؛ كلينى؛ محمد حسين مبلغ، «پژوهشى درباره تفسير عرفانى امام صادق(ع)»، فصلنامه پژوهش‌هاى قرآنى، ش6-5 (بهار و تابستان 1375)؛ مجلسى؛ احمد بن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛ محمدحسن بن باقر نجفى، جواهر الكلام فى شرح شرائع الإسلام، ج10، چاپ عباس قوچانى، بيروت 1981؛ پل نويا، تفسير قرآنى و زبان عرفانى، ترجمه اسماعيل سعادت، تهران 1373ش؛  
    سليمان آتش، مكتب تفسير اشارى، ترجمه توفيق ه. سبحانى، تهران 1381ش؛ [[آقابزرگ طهرانى]]؛ ابن اثير؛ ابن تيميّه، منهاج السنة النبوية، چاپ محمد رشاد سالم ]حجاز[ 1406/1986؛ ابن حبّان، كتاب الثقات، حيدرآباد دكن 1983-1403/1973-1393، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ ابن خلدون؛ ابن نديم؛ محمد بن احمد ذهبى، ميزان الاعتدال فى [[نقد الرجال]]، چاپ على‌محمد بجاوى، قاهره 1964-1963، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ محمدحسين ذهبى، التفسير و المفسّرون، بيروت 1407/1987؛ فؤاد سزگين، تاريخ التراث العربى، ج1، جزء 3، نقله إلى العربية محمود فهمى حجازى، رياض 1403/1983؛ محمد بن حسين سلمى، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمى: بخش‌هايى از [[حقائق التفسير]] و رسائل ديگر، چاپ نصراللّه پورجوادى، 1: [[حقائق التفسير]]، تهران 1372-1369ش؛ محمد بن حسن طوسى، الفهرست، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف [1356/1937]، چاپ افست قم ]بى‌تا[؛ عياض بن موسى قاضى عياض، ترتيب المدارك و تقريب المسالك لمعرفة أعلام مذهب مالك، ج2، چاپ عبدالقادر صحراوى، مغرب 1403/1983؛ كلينى؛ محمد حسين مبلغ، «پژوهشى درباره تفسير عرفانى [[امام صادق(ع)]]»، فصلنامه پژوهش‌هاى قرآنى، ش6-5 (بهار و تابستان 1375)؛ مجلسى؛ [[احمد بن على نجاشى]]، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛ محمدحسن بن باقر نجفى، [[جواهر الكلام]] فى شرح شرائع الإسلام، ج10، چاپ عباس قوچانى، بيروت 1981؛ پل نويا، تفسير قرآنى و زبان عرفانى، ترجمه اسماعيل سعادت، تهران 1373ش؛  


    Gerhard bowering,"the major sorrces of sulami,s minor quran commentary",oriens,vol. 35( 1996 ).  
    Gerhard bowering,"the major sorrces of sulami,s minor quran commentary",oriens,vol. 35( 1996 ).