قواعد الأصول (نورانی): تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    }}
    }}


    '''قواعد الاصول'''، اثر آيت‌الله مصطفى نورانى اردبيلى، به زبان عربى است. وى چون كتب اصولى را كه براى تدريس فراهم شده‌اند، طولانى يافته‌اند، مهم‌ترين نظريات و تحقيقات مؤلفين آن كتب را در اين كتاب گردآورى كرده‌اند.
    '''قواعد الاصول'''، اثر [[نورانی، مصطفی|آيت‌الله مصطفى نورانى اردبيلى]]، به زبان عربى است. وى چون كتب اصولى را كه براى تدريس فراهم شده‌اند، طولانى يافته‌اند، مهم‌ترين نظريات و تحقيقات مؤلفين آن كتب را در اين كتاب گردآورى كرده‌اند.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    براى علم اصول، تعاريف زيادى از طرف متقدّمين و متأخرين به عمل آمده است، ولى واقعيت آن است كه هيچ‌يك از آنها تعريف حقيقى نبوده، بلكه صرفاً شرح الاسم به شمار مى‌آيند.
    براى علم اصول، تعاريف زيادى از طرف متقدّمين و متأخرين به عمل آمده است، ولى واقعيت آن است كه هيچ‌يك از آنها تعريف حقيقى نبوده، بلكه صرفاً شرح الاسم به شمار مى‌آيند.


    مرحوم آخوند، موضوع علم اصول را مفهوم كلى منطبق بر موضوعات مسائل آن مى‌داند و نظريه [[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]] نيز مؤيّد آن است.
    مرحوم [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند]]، موضوع علم اصول را مفهوم كلى منطبق بر موضوعات مسائل آن مى‌داند و نظريه [[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]] نيز مؤيّد آن است.


    به نظر [[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]] و نايينى و [[خویی، ابوالقاسم|مرحوم خويى]]، دلالت لفظ بر معنا وضعى و جعلى است، نه ذاتى.
    به نظر [[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]] و نايينى و [[خویی، ابوالقاسم|مرحوم خويى]]، دلالت لفظ بر معنا وضعى و جعلى است، نه ذاتى.
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    به نظر [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] در حروف، وضع، عام و موضوعٌ‌له نيز عام است و حروف با اسماء متناسب با خود، از نظر اصل معنا هيچ فرقى ندارند؛ مثلاً كلمه «مِن»، با لفظ«الابتداء» از نظر معنا متّحدند؛ فقط از نظر کیفیت استعمال تفاوت دارند. در اين رابطه، مرحوم [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانى]]، به نظريه ربط و نسبت و [[نائینی، محمدحسین|ميرزاى نايينى]]، به مسلك ايجاديّت و... گرويده‌اند.
    به نظر [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] در حروف، وضع، عام و موضوعٌ‌له نيز عام است و حروف با اسماء متناسب با خود، از نظر اصل معنا هيچ فرقى ندارند؛ مثلاً كلمه «مِن»، با لفظ«الابتداء» از نظر معنا متّحدند؛ فقط از نظر کیفیت استعمال تفاوت دارند. در اين رابطه، مرحوم [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانى]]، به نظريه ربط و نسبت و [[نائینی، محمدحسین|ميرزاى نايينى]]، به مسلك ايجاديّت و... گرويده‌اند.


    آيا دلالت تابع اراده است؟ به نظر مشهور و [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] و [[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] و عراقى و صاحب فصول، دلالت تابع اراده نيست، بلكه ذات معنا، موضوعٌ‌له لفظ است.
    آيا دلالت تابع اراده است؟ به نظر مشهور و [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] و [[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] و [[عراقی، ضیاءالدین|عراقى]] و [[حائری اصفهانی، محمدحسین|صاحب فصول]]، دلالت تابع اراده نيست، بلكه ذات معنا، موضوعٌ‌له لفظ است.


    استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا، به نظر مؤلف، محال است، چون تعلق دو لحاظ به ملحوظ واحد و در زمان واحد ممتنع است.
    استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا، به نظر مؤلف، محال است، چون تعلق دو لحاظ به ملحوظ واحد و در زمان واحد ممتنع است.
    خط ۵۷: خط ۵۷:


    مطلق عبارت است از لفظى كه دلالت بى‌قيد و شرط بر همه افراد از جنس خودش دارد، ولى مقيّد آن است كه دلالت بر بعضى از افراد از جنس خود داشته باشد. مؤلف، بعد از بررسى الفاظ مطلق، مباحث مربوط به مقدّمات حكمت را طرح كرده و در نهايت به تبيين مجمل و مبين مى‌پردازد.
    مطلق عبارت است از لفظى كه دلالت بى‌قيد و شرط بر همه افراد از جنس خودش دارد، ولى مقيّد آن است كه دلالت بر بعضى از افراد از جنس خود داشته باشد. مؤلف، بعد از بررسى الفاظ مطلق، مباحث مربوط به مقدّمات حكمت را طرح كرده و در نهايت به تبيين مجمل و مبين مى‌پردازد.


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]