۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلالها و توضيحات مفصلى دارند كه [[قطبالدین رازی، محمد بن محمد|قطبالدين رازى]] نيز در اين ميان بىنصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى برای اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است. | ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلالها و توضيحات مفصلى دارند كه [[قطبالدین رازی، محمد بن محمد|قطبالدين رازى]] نيز در اين ميان بىنصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى برای اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است. | ||
مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث | مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث کیفیت تعلق هيولى به صورت مطرح است كه کیفیت تقدم صورت و امتناع تقدم هيولى به خاطر تقدم صورت و لزوم دور در صورت تقدم هيولى را حواشى اين بحث مىتوان به حساب آورد. | ||
اشارات پایانى نمط اول، اشارات مربوط به بحث حركت و جهات مىباشد. در اين قسمت نيز، ماتن و شارحين، به طور دقيق و عالمانهاى قلمفرسايى كردهاند و به مطالبى همچون اثبات جهات، تناسب جهت با مكان، خلأ و حدود آن و استدلال به جهت به خاطر قصد حركت به سوى آن و از معقولات نبودن جهات و ماهيت جهات، پرداختهاند. | اشارات پایانى نمط اول، اشارات مربوط به بحث حركت و جهات مىباشد. در اين قسمت نيز، ماتن و شارحين، به طور دقيق و عالمانهاى قلمفرسايى كردهاند و به مطالبى همچون اثبات جهات، تناسب جهت با مكان، خلأ و حدود آن و استدلال به جهت به خاطر قصد حركت به سوى آن و از معقولات نبودن جهات و ماهيت جهات، پرداختهاند. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
بحثى را كه بوعلى در مورد مثلث دارد، شارح اين طور تفسير مىكند كه فرق بين ذات شىء و وجودش در اعيان، مورد نظراست، لكن غرض در اينجا فرق بين عللى است كه شىء نياز به آنها دارد در موجوديتش، مانند فاعل و غايت و بين عللى كه شىء در تحقق ذاتش در خارج و عقل، بدان نياز دارد، مانند ماده و صورت. | بحثى را كه بوعلى در مورد مثلث دارد، شارح اين طور تفسير مىكند كه فرق بين ذات شىء و وجودش در اعيان، مورد نظراست، لكن غرض در اينجا فرق بين عللى است كه شىء نياز به آنها دارد در موجوديتش، مانند فاعل و غايت و بين عللى كه شىء در تحقق ذاتش در خارج و عقل، بدان نياز دارد، مانند ماده و صورت. | ||
اشارهاى در بيان | اشارهاى در بيان کیفیت تعلق علل وجودى كه عبارتند از: فاعل و غايت، به ساير علل و کیفیت تعلق یکى از آنها به ديگرى مىباشد كه شرح کیفیت تعلق علل وجود به ساير علل و همينطور شرح کیفیت تعلق علت غائيه به فاعليّه، در ذيل آن آمده است. | ||
اشاره بعدى، در بيان علت اولى است كه آن، علت تمام وجودات مىباشد. شارح، مىگويد: علت اولى، ممكن نيست كه صورت برای وجود باشد كه با توضيحاتى برای اين مطلب همراه است. | اشاره بعدى، در بيان علت اولى است كه آن، علت تمام وجودات مىباشد. شارح، مىگويد: علت اولى، ممكن نيست كه صورت برای وجود باشد كه با توضيحاتى برای اين مطلب همراه است. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
تنبيه مهم ديگرى، در واحديت عددى، واحد حقيقى و... استحاله صدور غير واحد از آن، آمده است. برای مسبوقيت غير واجب به عدم زمانى، احتجاجاتى از سوى حكما، اشاعره و معتزله، مطرح گرديده است كه با ابطال آراى غير صحيح، به تكميل نظريه صواب در اين مورد پرداخته شده است. | تنبيه مهم ديگرى، در واحديت عددى، واحد حقيقى و... استحاله صدور غير واحد از آن، آمده است. برای مسبوقيت غير واجب به عدم زمانى، احتجاجاتى از سوى حكما، اشاعره و معتزله، مطرح گرديده است كه با ابطال آراى غير صحيح، به تكميل نظريه صواب در اين مورد پرداخته شده است. | ||
نمط ششم، در غايات و مبادى آن مىباشد كه اولین تنبيه آن در تعريف معنى غنى و تنبيه دوّم، در تحليل افعال خداوند به حسن و تنبيه سوم، در سبب غايت از فعل حق اول و بيان اينكه فاعل به غايت، غير تام است و دلايل آن، به همراه تذنيبى در معنى ملك و غنى بودن آن و همينطور نياز تمام موجودات به آن و تنبيهى در معنى جود مىباشد. اشارات اين نمط نيز در غرض نداشتن ملك حق و امتناع نامتناهى بودن قواى جسمانیه و | نمط ششم، در غايات و مبادى آن مىباشد كه اولین تنبيه آن در تعريف معنى غنى و تنبيه دوّم، در تحليل افعال خداوند به حسن و تنبيه سوم، در سبب غايت از فعل حق اول و بيان اينكه فاعل به غايت، غير تام است و دلايل آن، به همراه تذنيبى در معنى ملك و غنى بودن آن و همينطور نياز تمام موجودات به آن و تنبيهى در معنى جود مىباشد. اشارات اين نمط نيز در غرض نداشتن ملك حق و امتناع نامتناهى بودن قواى جسمانیه و کیفیت صدور افعال متجدده در نفس فلكيه از عقل و... | ||
نمط هفتم، در تجريد است. در تنبيه نخستين اين نمط، اشارهاى به حصول هيولى در قوس نزول وجود و حصول عقل مستفاد از قوس صعود دارد كه در تبصره ذيلش نفس ناطقه را تبيين مىنمايد و زيادت تبصره را اختصاص به انطباع قوه عقليه از قلب و دماغ در جسم داده است. تكلمه اين اشارات به تعقل ذاتى جوهر عاقل تعلق دارد. زمان نداشتن افعال واجبالوجود و مفهوم عنايت واجب و محفوف بودن ممكنات به شرور و خلل و فساد، از ديگر اشارات اين نمط است. | نمط هفتم، در تجريد است. در تنبيه نخستين اين نمط، اشارهاى به حصول هيولى در قوس نزول وجود و حصول عقل مستفاد از قوس صعود دارد كه در تبصره ذيلش نفس ناطقه را تبيين مىنمايد و زيادت تبصره را اختصاص به انطباع قوه عقليه از قلب و دماغ در جسم داده است. تكلمه اين اشارات به تعقل ذاتى جوهر عاقل تعلق دارد. زمان نداشتن افعال واجبالوجود و مفهوم عنايت واجب و محفوف بودن ممكنات به شرور و خلل و فساد، از ديگر اشارات اين نمط است. |
ویرایش