تذکره همایون و اکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    }}
    }}


    '''تذكره همايون و اكبر'''، نوشته بايزيد بيات، تصحيح محمد هدايت حسین اين كتاب كه در سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) به فارسى نوشته شده، رويدادهاى ميان دو پادشاه سلسله گوركانى، يعنى همايون و فرزندش اكبر را در بر دارد. رويدادهاى دوران همايون از 949 هجرى (1542م) هم‌زمان با آمدنش به ایران تا 999 هجرى (1590م)؛ يعنى پس از 35 سال پادشاهى اكبر، دنبال مى‌شوند. اين كتاب از منابع مهم درباره گوركانيان هند و روابطشان با ایران در روزگار صفويان به شمار مى‌رود.
    '''تذكره همايون و اكبر'''، نوشته [[بیات، بایزید|بايزيد بيات]]، تصحيح [[حسین، محمد هدایت|محمد هدايت حسین]] اين كتاب كه در سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) به فارسى نوشته شده، رويدادهاى ميان دو پادشاه سلسله گوركانى، يعنى همايون و فرزندش اكبر را در بر دارد. رويدادهاى دوران همايون از 949 هجرى (1542م) هم‌زمان با آمدنش به ایران تا 999 هجرى (1590م)؛ يعنى پس از 35 سال پادشاهى اكبر، دنبال مى‌شوند. اين كتاب از منابع مهم درباره گوركانيان هند و روابطشان با ایران در روزگار صفويان به شمار مى‌رود.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۹: خط ۳۹:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    به گفته خانم بوريج در مقاله‌اى درباره اين اثر، بايزيد هنگام نوشتن آن، پير و سال‌خورده شده بود و ناگزير با ياد آورى اطلاعات و خاطراتش درباره روزگار سرگردانى و پريشانى همايون، آنها را براى ديگرى باز مى‌گفت (املا مى‌كرد) و از اين رو، جملاتش پيوندى منطقى با يك‌ديگر ندارند. پرفسور سوكمار نيز تاريخ مختصر بايزيد را «نامنظم» و از ديد تاريخ‌نگارى ناقص مى‌خواند؛ زيرا نویسنده بارها به شرح رويدادهایى پرداخته است كه با موضوع اصلى پيوندى ندارند و گاهى با پرداختن به تاريخ شخصى و خانوادگى‌اش، پيوستگى مطالب را از ميان مى‌برد.
    به گفته خانم بوريج در مقاله‌اى درباره اين اثر، [[بیات، بایزید|بايزيد]] هنگام نوشتن آن، پير و سال‌خورده شده بود و ناگزير با ياد آورى اطلاعات و خاطراتش درباره روزگار سرگردانى و پريشانى همايون، آنها را براى ديگرى باز مى‌گفت (املا مى‌كرد) و از اين رو، جملاتش پيوندى منطقى با يك‌ديگر ندارند. پرفسور سوكمار نيز تاريخ مختصر [[بیات، بایزید|بايزيد]] را «نامنظم» و از ديد تاريخ‌نگارى ناقص مى‌خواند؛ زيرا نویسنده بارها به شرح رويدادهایى پرداخته است كه با موضوع اصلى پيوندى ندارند و گاهى با پرداختن به تاريخ شخصى و خانوادگى‌اش، پيوستگى مطالب را از ميان مى‌برد.


    بارى، بايزيد خواندن و نوشتن نمى‌دانست و تنها رويدادها را روايت مى‌كرد و به گمان، كسى به نام احمد دهلوى، كاتب منشى شيخ ابوالفضل مبارک آنها را مى‌نوشت. كاتب نيز در بسيارى از جاها، سخنان ساده بايزيد را به سبک و سليقه خود در آورده و آنها را تغيير داده و به عبارت پردازى و مغلق نويسى منشيانه پرداخته است و از همين روى، سبک انشاى اين اثر يك‌سان و هم‌آهنگ نمى‌نمايد. نویسنده، به رغم شيوه چكيده‌نويسى‌اش در اين اثر، به دليل پاسداشت شاه صفوى، متن كامل نامه او را به همايون (2500 واژه) آورده است.
    بارى، [[بیات، بایزید|بايزيد]] خواندن و نوشتن نمى‌دانست و تنها رويدادها را روايت مى‌كرد و به گمان، كسى به نام احمد دهلوى، كاتب منشى شيخ ابوالفضل مبارک آنها را مى‌نوشت. كاتب نيز در بسيارى از جاها، سخنان ساده [[بیات، بایزید|بايزيد]] را به سبک و سليقه خود در آورده و آنها را تغيير داده و به عبارت پردازى و مغلق نويسى منشيانه پرداخته است و از همين روى، سبک انشاى اين اثر يك‌سان و هم‌آهنگ نمى‌نمايد. نویسنده، به رغم شيوه چكيده‌نويسى‌اش در اين اثر، به دليل پاسداشت شاه صفوى، متن كامل نامه او را به همايون (2500 واژه) آورده است.


    پرفسور بانارسى پراساد ساكسنا، در شرحى درباره اين كتاب، آن را از ديد گستره داراى برترى مى‌شمرد، اما زبان آن را كمابيش سست و عامه‌پسند و بيشتر جمله‌هایش را ناقص و نویسنده‌اش را در به كار گيرى سبک ويژه و رايج در آن روزگار ناتوان مى‌خواند.
    پرفسور بانارسى پراساد ساكسنا، در شرحى درباره اين كتاب، آن را از ديد گستره داراى برترى مى‌شمرد، اما زبان آن را كمابيش سست و عامه‌پسند و بيشتر جمله‌هایش را ناقص و نویسنده‌اش را در به كار گيرى سبک ويژه و رايج در آن روزگار ناتوان مى‌خواند.
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    روايت‌ها و گزارش‌هاى معاصر بسيار كمى درباره پادشاهى همايون در دست است. هم‌چنين نسخه‌هاى خطى اين آثار از ديد سودمندى و پربارى، بسيار اندكند؛ زيرا جز تذكره الواقعات (995ه / 1587م) جوهر آفتابه‌چى كه شمار اندكى از نسخه‌هاى خطى آن در فهرست (كاتالوگ) كتاب‌خانه‌هاى هند شناسانده شده‌اند، به منبع ديگرى براى دريافتن اطلاعات سودمندى درباره اين سلسه دسترسى نيست و از اين رو، پژوهش درباره تاريخ سده‌هاى ميانه هند بسيار دشوار مى‌نمايد و به گفته پروفسور سوكمار راى، تاريخ همايون، كمتر از ديگر امپراطوران مغول هند به ديده مورخان آمده است.
    روايت‌ها و گزارش‌هاى معاصر بسيار كمى درباره پادشاهى همايون در دست است. هم‌چنين نسخه‌هاى خطى اين آثار از ديد سودمندى و پربارى، بسيار اندكند؛ زيرا جز تذكره الواقعات (995ه / 1587م) جوهر آفتابه‌چى كه شمار اندكى از نسخه‌هاى خطى آن در فهرست (كاتالوگ) كتاب‌خانه‌هاى هند شناسانده شده‌اند، به منبع ديگرى براى دريافتن اطلاعات سودمندى درباره اين سلسه دسترسى نيست و از اين رو، پژوهش درباره تاريخ سده‌هاى ميانه هند بسيار دشوار مى‌نمايد و به گفته پروفسور سوكمار راى، تاريخ همايون، كمتر از ديگر امپراطوران مغول هند به ديده مورخان آمده است.


    اين كتاب پس از تذكره الواقعات اهميت فراوانى دارد؛ زيرا نویسنده، ديده‌هاى خود را در روزگار دراز همراهى‌اش با همايون در اين اثر گزارش كرده است. البته گزارش‌هاى بايزيد به رغم گزارش‌هاى جوهر بلند و گسترده نيست و از همين روى، خودش نيز اثرش را «مختصر» مى‌خواند. او در نوشته‌هایش به سفر همايون به ایران و ماندنش در دربار صفوى مى‌پردازد. اين اثر، گنجينه گران‌بهایى از اطلاعات تاريخى درباره روزگار پادشاهى همايون و اكبر به شمار مى‌رود و از ديد تاريخ دوره همايون، بيش از ديگر آثار در اين باره مانند همايون‌نامه (قانون همايونى) خواند مير يا همايون‌نامه گل‌بدن بيگم مى‌ارزد.
    اين كتاب پس از تذكره الواقعات اهميت فراوانى دارد؛ زيرا نویسنده، ديده‌هاى خود را در روزگار دراز همراهى‌اش با همايون در اين اثر گزارش كرده است. البته گزارش‌هاى [[بیات، بایزید|بايزيد]] به رغم گزارش‌هاى جوهر بلند و گسترده نيست و از همين روى، خودش نيز اثرش را «مختصر» مى‌خواند. او در نوشته‌هایش به سفر همايون به ایران و ماندنش در دربار صفوى مى‌پردازد. اين اثر، گنجينه گران‌بهایى از اطلاعات تاريخى درباره روزگار پادشاهى همايون و اكبر به شمار مى‌رود و از ديد تاريخ دوره همايون، بيش از ديگر آثار در اين باره مانند همايون‌نامه (قانون همايونى) خواند مير يا همايون‌نامه گل‌بدن بيگم مى‌ارزد.


    آگاهى نویسنده درباره همايون به اندازه‌اى است كه ابوالفضل مبارک، مورخ دوره پس از او در تاريخ بزرگ خود (اكبرنامه)، از آن بسيار بهره برده است. هم‌چنين منبع مستقيم بسيارى از نويسندگان تاريخ همايون را همين كتاب مى‌توان برشمرد.
    آگاهى نویسنده درباره همايون به اندازه‌اى است كه ابوالفضل مبارک، مورخ دوره پس از او در تاريخ بزرگ خود (اكبرنامه)، از آن بسيار بهره برده است. هم‌چنين منبع مستقيم بسيارى از نويسندگان تاريخ همايون را همين كتاب مى‌توان برشمرد.
    خط ۸۶: خط ۸۶:


    مبين، ابوالحسن (بهار 1387)، «تذكره همايون و اكبر»، آيينه ميراث، شماره چهلم.
    مبين، ابوالحسن (بهار 1387)، «تذكره همايون و اكبر»، آيينه ميراث، شماره چهلم.


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]