أنساب الأشراف (تحقیق سهیل زکار): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'بونه‌اى' به 'به‌گونه‌اى')
    جز (جایگزینی متن - 'بونه' به 'به‌گونه')
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    اين کتاب كه مى‌توان آن را بزرگ‌ترين اثر تاريخى برجاى‌مانده از سده 3ق دانست، به‌رغم نامش، تنها نسب‌نامه نيست، بلكه موضوع نسب‌شناسى در برابر اطلاعات گران‌بهاى تاريخى و جنبه تاريخ‌نگارى آن، حجم اندكى را شامل مى‌شود. در واقع، این اثر، یک دوره تاريخ سده اول هجرى بر مبناى انساب عرب است و مى‌توان گفت كه چنين شيوه‌اى در تاريخ‌نگارى مسلمانان در سده 3ق، به‌گونه‌اى كه بلاذرى در این اثر در پيش گرفته، تكرار نشده است.
    اين کتاب كه مى‌توان آن را بزرگ‌ترين اثر تاريخى برجاى‌مانده از سده 3ق دانست، به‌رغم نامش، تنها نسب‌نامه نيست، بلكه موضوع نسب‌شناسى در برابر اطلاعات گران‌بهاى تاريخى و جنبه تاريخ‌نگارى آن، حجم اندكى را شامل مى‌شود. در واقع، این اثر، یک دوره تاريخ سده اول هجرى بر مبناى انساب عرب است و مى‌توان گفت كه چنين شيوه‌اى در تاريخ‌نگارى مسلمانان در سده 3ق، به‌گونه‌اى كه بلاذرى در این اثر در پيش گرفته، تكرار نشده است.


    نام این کتاب، بونه‌هاى مختلفى در مآخذ آمده است و شايد مهم‌ترين دليل آن، تلفيق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد. نویسندگان متأخرتر، کتاب بلاذرى را تنها یک اثر مبتنى بر نسب‌نگارى صرف نمى‌دانستند و سردرگمى پاره‌اى مؤلفان در ذكر نام کتاب بلاذرى، نشانى از این موضوع است؛ چندان‌كه برخى فقط به «قال البلاذرى» و اشاره‌هاى مبهم ديگر در استناد به همین کتاب بسنده كرده‌اند و بعضى ديگر، نام اثر او را بونه‌هاى متفاوت آورده‌اند.
    نام این کتاب، به‌گونه‌هاى مختلفى در مآخذ آمده است و شايد مهم‌ترين دليل آن، تلفيق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد. نویسندگان متأخرتر، کتاب بلاذرى را تنها یک اثر مبتنى بر نسب‌نگارى صرف نمى‌دانستند و سردرگمى پاره‌اى مؤلفان در ذكر نام کتاب بلاذرى، نشانى از این موضوع است؛ چندان‌كه برخى فقط به «قال البلاذرى» و اشاره‌هاى مبهم ديگر در استناد به همین کتاب بسنده كرده‌اند و بعضى ديگر، نام اثر او را به‌گونه‌هاى متفاوت آورده‌اند.


    اين اختلافات، گویا از نخستين مؤلفان پس از بلاذرى آغاز شده است؛ مثلاً مسعودى از کتاب او با عنوان «تاريخ» ياد كرده است و [[ذهبى]] ضمن شرح حال بلاذرى، او را صاحب «التاريخ الكبير» خوانده است. در نسخه‌اى كه اينك از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در دست است، از این اثر، با عنوان «الاخبار و الانساب» نام برده شده؛ درحالى‌كه ياقوت كه گویا نسخه ديگرى از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» در دست داشته، به نقل از آن، کتاب بلاذرى را «جُمل نسب الاشراف» خوانده است.
    اين اختلافات، گویا از نخستين مؤلفان پس از بلاذرى آغاز شده است؛ مثلاً مسعودى از کتاب او با عنوان «تاريخ» ياد كرده است و [[ذهبى]] ضمن شرح حال بلاذرى، او را صاحب «التاريخ الكبير» خوانده است. در نسخه‌اى كه اينك از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در دست است، از این اثر، با عنوان «الاخبار و الانساب» نام برده شده؛ درحالى‌كه ياقوت كه گویا نسخه ديگرى از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» در دست داشته، به نقل از آن، کتاب بلاذرى را «جُمل نسب الاشراف» خوانده است.