آداب النفوس: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'پنااه' به 'پناه‌گاه')
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =7065
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =7065
    | کتابخوان همراه نور =11054
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۵۰: خط ۵۱:
    #كسى كه اهل عنايت به خویش باشد و فهم تجربه به وى ارزانى شده باشد، خير و شر را مى‌شناسد و مى‌داند كه از كجاست و چگونه است و...
    #كسى كه اهل عنايت به خویش باشد و فهم تجربه به وى ارزانى شده باشد، خير و شر را مى‌شناسد و مى‌داند كه از كجاست و چگونه است و...
    #بيدارى و تيقظ، اصل هر خيرى است و غفلت، اصل هر شرى.
    #بيدارى و تيقظ، اصل هر خيرى است و غفلت، اصل هر شرى.
    #شخص متوكل در تمامى حاجات دنيوى و اخروى خود به خدا تكيه دارد و از هر چه غير خداست، قطع امید مى‌كند، چون فقط خداوند را ملجأ و پنااه خود مى‌داند. انسان متوكل هيچ‌گاه به دنيا التفات نكرده و هرگز خوف كسى را به دل راه نمى‌دهد. ايمان بدون توكل معنايى ندارد و همان‌طورى‌كه ايمان داراى مراتب است، توكل هم داراى مراتب و درجات است.
    #شخص متوكل در تمامى حاجات دنيوى و اخروى خود به خدا تكيه دارد و از هر چه غير خداست، قطع امید مى‌كند، چون فقط خداوند را ملجأ و پناه‌گاه خود مى‌داند. انسان متوكل هيچ‌گاه به دنيا التفات نكرده و هرگز خوف كسى را به دل راه نمى‌دهد. ايمان بدون توكل معنايى ندارد و همان‌طورى‌كه ايمان داراى مراتب است، توكل هم داراى مراتب و درجات است.


    محاسبى در «کتاب التوهم» مى‌كوشد تا توهمات و انديشه‌هاى ناصواب و غلط را درباره‌ى معاد حذف كرده و نظريه صحيح و عالى را جاى‌گزين آن كند. وى ابتدا، درباره‌ى كيفيت نزع موت و سكرات آن، رؤيت ملك الموت و تمثل او به‌صورت‌هاى مختلف، آمدن دو ملك و نحوه‌ى سؤالات آنها بحث مى‌كند، سپس درباره‌ى نفخ صور و مردن و سپس زنده شدن تمام موجودات و قيام انسان در پيشگاه حضرت احديت و حشر و نشر و حساب و کتاب و جزاء و سؤال و میزان و صراط و شفاعت و اعراف و بهشت و دوزخ سخن مى‌گوید و بالاخره با بحث از اكرام نمودن خداوند بندگان خویش را و وصف مائده رحمانى، کتاب را به پایان مى‌برد.
    محاسبى در «کتاب التوهم» مى‌كوشد تا توهمات و انديشه‌هاى ناصواب و غلط را درباره‌ى معاد حذف كرده و نظريه صحيح و عالى را جاى‌گزين آن كند. وى ابتدا، درباره‌ى كيفيت نزع موت و سكرات آن، رؤيت ملك الموت و تمثل او به‌صورت‌هاى مختلف، آمدن دو ملك و نحوه‌ى سؤالات آنها بحث مى‌كند، سپس درباره‌ى نفخ صور و مردن و سپس زنده شدن تمام موجودات و قيام انسان در پيشگاه حضرت احديت و حشر و نشر و حساب و کتاب و جزاء و سؤال و میزان و صراط و شفاعت و اعراف و بهشت و دوزخ سخن مى‌گوید و بالاخره با بحث از اكرام نمودن خداوند بندگان خویش را و وصف مائده رحمانى، کتاب را به پایان مى‌برد.