أصول الفقه (تحقیق زارعی سبزواری): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'بونه‌اى' به 'به‌گونه‌اى')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۶۰: خط ۶۰:
    بى‌شك مبحث حجت، هدف نهایى بحث‌هاى علم اصول را تشكيل داده و مسئله اصلى در آن به شمار مى‌رود، زيرا در این مبحث است كه كبريات دو مقصد پيشين فراهم مى‌گردد. بايد توجه داشت كه نمى‌توان موضوع این مقصد را، «دليل از آن جهت كه دليل است» و يا «حجّت از آن جهت كه حجّت است» در نظر گرفت، چون در اين‌صورت، مباحث این مقصد، از علم اصول بيرون خواهند شد، زيرا در اين‌صورت این مباحث، از مبادى تصوّرى علم اصول مى‌باشند نه از مسائل آن، چون بحث از حجيّت دليل، بحث از اصل وجود و ثبوت موضوع این علم خواهد بود كه مفاد«كان تامّه» است، نه بحث از لواحق و اوصاف موضوع كه مفاد«كان ناقصه» است و معروف نزد اهل فنّ آن است كه بحث از وجود موضوع از مبادى تصوّرى آن علم به شمار مى‌رود نه از مسائل آن.
    بى‌شك مبحث حجت، هدف نهایى بحث‌هاى علم اصول را تشكيل داده و مسئله اصلى در آن به شمار مى‌رود، زيرا در این مبحث است كه كبريات دو مقصد پيشين فراهم مى‌گردد. بايد توجه داشت كه نمى‌توان موضوع این مقصد را، «دليل از آن جهت كه دليل است» و يا «حجّت از آن جهت كه حجّت است» در نظر گرفت، چون در اين‌صورت، مباحث این مقصد، از علم اصول بيرون خواهند شد، زيرا در اين‌صورت این مباحث، از مبادى تصوّرى علم اصول مى‌باشند نه از مسائل آن، چون بحث از حجيّت دليل، بحث از اصل وجود و ثبوت موضوع این علم خواهد بود كه مفاد«كان تامّه» است، نه بحث از لواحق و اوصاف موضوع كه مفاد«كان ناقصه» است و معروف نزد اهل فنّ آن است كه بحث از وجود موضوع از مبادى تصوّرى آن علم به شمار مى‌رود نه از مسائل آن.


    مقصد چهارم، درباره اصول عمليه است. حصر اصول عمليه در برائت، احتياط، تخيير، و استصحاب حصر استقرايى است؛ نه عقلى، چون اينها اصولى است كه علماء آنها را بونه‌اى يافته‌اند كه در جمیع ابواب فقهى جريان دارد و لذا غير از اينها، اصول ديگرى هم مى‌توان فرض كرد كه در ابواب خاصّى از فقه جارى مى‌شوند، مثل اصالة الطهارة كه در مورد شك در طهارت در شبهات حكمیه و موضوعيّه جارى مى‌شود.
    مقصد چهارم، درباره اصول عمليه است. حصر اصول عمليه در برائت، احتياط، تخيير، و استصحاب حصر استقرايى است؛ نه عقلى، چون اينها اصولى است كه علماء آنها را به‌گونه‌اى يافته‌اند كه در جمیع ابواب فقهى جريان دارد و لذا غير از اينها، اصول ديگرى هم مى‌توان فرض كرد كه در ابواب خاصّى از فقه جارى مى‌شوند، مثل اصالة الطهارة كه در مورد شك در طهارت در شبهات حكمیه و موضوعيّه جارى مى‌شود.


    سرّ تعدد این اصول چهارگانه، این است كه مجارى آنها مختلف است و این اختلاف، به خاطر اختلاف در حالت شك است.
    سرّ تعدد این اصول چهارگانه، این است كه مجارى آنها مختلف است و این اختلاف، به خاطر اختلاف در حالت شك است.