شهریار، سید محمدحسین: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مک' به 'مک') |
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
در سال 1288ش خانواده شهریار به جهت | در سال 1288ش خانواده شهریار به جهت ناآرامیهای انقلاب مشروطه، به زادگاه آباء و اجدادیشان (خشگناب) مهاجرت میکنند. شهریار در 1290ش در مکتبخانه دهکده، پیش آقا ملا محمدباقر و ملا ابراهیم تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد و با قرآن و دیوان حافظ آشنا شد. پس از بازگشت به تبریز در سال 1291ش زبان عربی را در مدرسه طالبیه و زبان فرانسه را در منزل از معلم خصوصی فرا گرفت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
شهریار پس از اتمام سیکل اول متوسطه در تبریز، در اواخر اسفند 1299ش به تهران عزیمت کرد و در سال 1300ش وارد دارالفنون شد. وی پس از مدتی، سیکل دوم متوسطه را در آنجا به اتمام رساند و سپس بنا به توصیه پدرش، در مدرسه عالی طب نامنویسی کرد و همزمان با آغاز تحصیل طب، دوران عاشقی و شیفتگی او آغاز شد. ایشان در سال 1308ش به علت جدایی از معشوقش، به بحران شدید روحی دچار شد و درحالیکه فقط یکترم مانده که درس طب را تمام کند ترک تحصیل کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | شهریار پس از اتمام سیکل اول متوسطه در تبریز، در اواخر اسفند 1299ش به تهران عزیمت کرد و در سال 1300ش وارد دارالفنون شد. وی پس از مدتی، سیکل دوم متوسطه را در آنجا به اتمام رساند و سپس بنا به توصیه پدرش، در مدرسه عالی طب نامنویسی کرد و همزمان با آغاز تحصیل طب، دوران عاشقی و شیفتگی او آغاز شد. ایشان در سال 1308ش به علت جدایی از معشوقش، به بحران شدید روحی دچار شد و درحالیکه فقط یکترم مانده که درس طب را تمام کند ترک تحصیل کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در سال 1310ش مجموعهای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | در سال 1310ش مجموعهای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحرانهای شدید روحی و دلشکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران میآورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو میکرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی گذشتهها و قصههای دلکش دوران کودکی، کمکم مردگان ذهنیاش جان گرفته، تابلوهای گذشتهها دوباره در ذهنش رنگآمیزی و نمایان میشوند. وی به انگیزه میل و آرزوی مادر، میخواهد سرودی هم به شیوه ترانههای محلی داشته باشد که در ذائقه | در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحرانهای شدید روحی و دلشکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران میآورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو میکرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی گذشتهها و قصههای دلکش دوران کودکی، کمکم مردگان ذهنیاش جان گرفته، تابلوهای گذشتهها دوباره در ذهنش رنگآمیزی و نمایان میشوند. وی به انگیزه میل و آرزوی مادر، میخواهد سرودی هم به شیوه ترانههای محلی داشته باشد که در ذائقه محلیها و بهویژه در کام همبازیهای دوران بچگیاش شیرینتر نماید. بدین ترتیب، شهریار طی سال 1329 و 1330ش، بخش نخست «سلام بر حیدربابا» را در تهران سرود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند میباشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشنضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند میباشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشنضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. |