مصقل صفا در نقد کلام مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ق' به 'ه‌ق')
    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک')
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرق‎شناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سال‎ها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل مقدمه‌اى نسبتاً طولانى درباره زمینه‌هاى تاریخى تألیف کتاب، کتاب‎شناسیِ ردیّه‌هاى دانشمندان اسلامى بر اندیشه‌هاى مسیحیت، خلاصه‌اى از آراى میر سید احمد و شرحى بر زندگانى، آثار و اجازات این مرد بزرگ است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرق‎شناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سال‎ها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل مقدمه‌اى نسبتاً طولانى درباره زمینه‌هاى تاریخى تألیف کتاب، کتاب‎شناسیِ ردیّه‌هاى دانشمندان اسلامى بر اندیشه‌هاى مسیحیت، خلاصه‌اى از آراى میر سید احمد و شرحى بر زندگانى، آثار و اجازات این مرد بزرگ است<ref>ر.ک: همان</ref>.


    فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهره‌گیرى از ادلّه برهانى و شیوه‌هاى جدلى، به ابطال مدّعاى خصم مى‎پردازد؛ چنان‎که مى‎دانیم در قرآن کریم تثلیثى که به مسیحیان نسبت داده شده، عبارت است از سه اقنوم خدا، مسیح و مریم. امّا بیشتر مسیحیان، مخصوصاًً در قرون اخیر، اقنوم سوم را روح‎القدس مى‎دانند.
    فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهره‌گیرى از ادلّه برهانى و شیوه‌هاى جدلى، به ابطال مدّعاى خصم مى‎پردازد؛ چنان‌که مى‎دانیم در قرآن کریم تثلیثى که به مسیحیان نسبت داده شده، عبارت است از سه اقنوم خدا، مسیح و مریم. امّا بیشتر مسیحیان، مخصوصاًً در قرون اخیر، اقنوم سوم را روح‎القدس مى‎دانند.
       
       
    مضافاً اینکه آباى کلیسا به‌تدریج تحت تأثیر اندیشه‌هاى نوافلاطونى، از تثلیث پولس رسول، تفسیرى وجودشناختى ارائه کردند و اتحاد اقنوم دوم و سوم را با خدا به‌صورت اتحاد صفات با ذات الهى مطرح ساختند. مؤلف در این فصل نشان داده است که به‎خوبى بر کلام مسیحیّت وقوف دارد و گریزگاه‌هاى بحث را کاملاً مى‎شناسد. در قدم نخست با مقدمات و براهین دقیق عقلى، هرگونه تعدّدى را از ذات واجب الوجود نفى مى‎کند و اثبات مى‎کند که تثلیث با بساطت و وحدت واجب در تنافى است.
    مضافاً اینکه آباى کلیسا به‌تدریج تحت تأثیر اندیشه‌هاى نوافلاطونى، از تثلیث پولس رسول، تفسیرى وجودشناختى ارائه کردند و اتحاد اقنوم دوم و سوم را با خدا به‌صورت اتحاد صفات با ذات الهى مطرح ساختند. مؤلف در این فصل نشان داده است که به‎خوبى بر کلام مسیحیّت وقوف دارد و گریزگاه‌هاى بحث را کاملاً مى‎شناسد. در قدم نخست با مقدمات و براهین دقیق عقلى، هرگونه تعدّدى را از ذات واجب الوجود نفى مى‎کند و اثبات مى‎کند که تثلیث با بساطت و وحدت واجب در تنافى است.
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    فصل دوم، به چگونگى الوهیّت عیسى مسیح و ارتباط بین جنبه ناسوتى و لاهوتى او اختصاص دارد و به همین مناسبت بحث به «فداء» کشیده مى‎شود و در پایان از «بشارات عهدین» به نبوّت پیامبر اکرم(ص) بحث مى‎شود<ref>ر.ک: همان</ref>.
    فصل دوم، به چگونگى الوهیّت عیسى مسیح و ارتباط بین جنبه ناسوتى و لاهوتى او اختصاص دارد و به همین مناسبت بحث به «فداء» کشیده مى‎شود و در پایان از «بشارات عهدین» به نبوّت پیامبر اکرم(ص) بحث مى‎شود<ref>ر.ک: همان</ref>.


    چنان‎که مى‎دانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و فرقه‌هاى یعقوبیه، نسطوریه و دیگر فرق، هرکدام به‎نوعى این مسئله را تفسیر مى‎کردند. نویسنده کتاب «آئینه حق‎نما»، تا آنجا که از نقل مصقل صفا برمى‎آید، بى‎آنکه وارد جزئیات بحث شود، با زرنگى خاصى این مسئله غامض را به‌طور سربسته مطرح مى‎کند؛ در اینجا نیز مؤلف مصقل به همان روش سابق از دو طریق این ادّعا را ابطال مى‎کند: ابتدا تنافى این مطلب را با مضامین کتاب مقدس معلوم مى‎دارد و سپس غیر معقول بودن اصل این مدّعا را به اثبات مى‎رساند<ref>ر.ک: همان</ref>.
    چنان‌که مى‎دانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و فرقه‌هاى یعقوبیه، نسطوریه و دیگر فرق، هرکدام به‎نوعى این مسئله را تفسیر مى‎کردند. نویسنده کتاب «آئینه حق‎نما»، تا آنجا که از نقل مصقل صفا برمى‎آید، بى‎آنکه وارد جزئیات بحث شود، با زرنگى خاصى این مسئله غامض را به‌طور سربسته مطرح مى‎کند؛ در اینجا نیز مؤلف مصقل به همان روش سابق از دو طریق این ادّعا را ابطال مى‎کند: ابتدا تنافى این مطلب را با مضامین کتاب مقدس معلوم مى‎دارد و سپس غیر معقول بودن اصل این مدّعا را به اثبات مى‎رساند<ref>ر.ک: همان</ref>.


    نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مى‎شود. یکى از بحث‎انگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به مقاله‌اى مفصل نیازمند است. مصحح محترم در تعلیقات خویش قدم فراتر گذاشته و مواضعى از کتاب مقدس را که بر بشارت استدلال شده، یکجا گرد آورده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مى‎شود. یکى از بحث‎انگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به مقاله‌اى مفصل نیازمند است. مصحح محترم در تعلیقات خویش قدم فراتر گذاشته و مواضعى از کتاب مقدس را که بر بشارت استدلال شده، یکجا گرد آورده است<ref>ر.ک: همان</ref>.