تأسیسات در قواعد فقهی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۱: خط ۳۱:


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و مطالب، دربردارنده مجموعا 74 قاعده تأسیسی می‎باشد.
    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و مطالب، دربردارنده مجموعا 74 قاعده تأسیسی می‌باشد.


    نویسنده در شرح هر قاعده، به تحلیل و توضیح آن پرداخته و به‌اختصار، آن را معرفی کرده است. زبان کتاب، کمی مغلق و پیچیده بوده و به فارسی سلیس و روان نیست؛ زیرا قواعد دستور زبان فارسی، در آن به‎خوبی مراعات نشده است.
    نویسنده در شرح هر قاعده، به تحلیل و توضیح آن پرداخته و به‌اختصار، آن را معرفی کرده است. زبان کتاب، کمی مغلق و پیچیده بوده و به فارسی سلیس و روان نیست؛ زیرا قواعد دستور زبان فارسی، در آن به‎خوبی مراعات نشده است.
    خط ۵۲: خط ۵۲:
    در برخی موارد، اخلال به موالات، ضرر ندارد، مانند مبطون که اگر به‎ناگاه در اثنای نماز، حدث از او صادر شود، تطهیر کرده و وضو می‌گیرد و از همان جا بنا می‌کند که قطع کرده بود<ref>ر.ک: همان</ref>.
    در برخی موارد، اخلال به موالات، ضرر ندارد، مانند مبطون که اگر به‎ناگاه در اثنای نماز، حدث از او صادر شود، تطهیر کرده و وضو می‌گیرد و از همان جا بنا می‌کند که قطع کرده بود<ref>ر.ک: همان</ref>.


    در تأسیس شصت‎ونهم، موضوع «اصالت لزوم» در عقد مطرح شده است. عقد یا لازم الطرفین است یا جایز الطرفین و یا لازم از یک طرف و جایز از طرف دیگر. حال اگر در عقدی شک کنیم که جایز است یا لازم، آیا اصل جواز است یا لزوم و یا اینکه اصلا اصلی در میان نیست. در این مسئله، چند احتمال وجود دارد، اما به نظر نویسنده، قوی‌ترین احتمال، آن است که اصل در بیع و بلکه در عقود، لزوم می‎باشد. وی برای این مطلب، چند وجه بیان کرده است که از آن جمله، به دو مورد اشاره می‌شود:
    در تأسیس شصت‎ونهم، موضوع «اصالت لزوم» در عقد مطرح شده است. عقد یا لازم الطرفین است یا جایز الطرفین و یا لازم از یک طرف و جایز از طرف دیگر. حال اگر در عقدی شک کنیم که جایز است یا لازم، آیا اصل جواز است یا لزوم و یا اینکه اصلا اصلی در میان نیست. در این مسئله، چند احتمال وجود دارد، اما به نظر نویسنده، قوی‌ترین احتمال، آن است که اصل در بیع و بلکه در عقود، لزوم می‌باشد. وی برای این مطلب، چند وجه بیان کرده است که از آن جمله، به دو مورد اشاره می‌شود:
    # اولا اینکه اصل به معنای راجح، یعنی غالب، در عقود لزوم است و مشکوک محمول بر اغلب است و شیخ مرتضی بر آن ایرادی کرده که اگر شخص، اراده غلبه افراد کرده است، اغلب افراد بیع به‌واسطه لحوق خیار مجلس، شرط یا حیوان، جایز است و اگر اراده ازمنه کرده است، این امر در افراد مشکوک، نافع نیست.
    # اولا اینکه اصل به معنای راجح، یعنی غالب، در عقود لزوم است و مشکوک محمول بر اغلب است و شیخ مرتضی بر آن ایرادی کرده که اگر شخص، اراده غلبه افراد کرده است، اغلب افراد بیع به‌واسطه لحوق خیار مجلس، شرط یا حیوان، جایز است و اگر اراده ازمنه کرده است، این امر در افراد مشکوک، نافع نیست.
    #:جواب نویسنده این است که مراد از غلبه افراد، آن است که بیع، غالباً  در وجود خارجی لزوم پیدا می‌کند؛ زیراکه بعد از گذشت زمان خیار، لازم می‌شود؛ چنان‎که در معاطات بعد از تصرف لازم می‌شود، پس اغلب بیع، لازم است.
    #:جواب نویسنده این است که مراد از غلبه افراد، آن است که بیع، غالباً  در وجود خارجی لزوم پیدا می‌کند؛ زیراکه بعد از گذشت زمان خیار، لازم می‌شود؛ چنان‎که در معاطات بعد از تصرف لازم می‌شود، پس اغلب بیع، لازم است.