عقائد الشيخية: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    نویسنده می‌نویسد: وقتی به میرزا گفته می‌شود: چگونه جبرئیل، میکائیل و عزرائیل عهده‌دار چنین مسئولیت‎هایی هستند؟ درحالی‎که خداوند خود در آیه چهلم از سوره روم می‌فرماید: '''اَللّٰهُ اَلَّذِي خَلَقَكمْ ثُمَّ رَزَقَكمْ ثُمَّ يمِيتُكمْ ثُمَّ يحْييكمْ هَلْ مِنْ شُرَكٰائِكمْ مَنْ يفْعَلُ مِنْ ذٰلِكمْ مِنْ شَيءٍ سُبْحٰانَهُ وَ تَعٰالىٰ عَمّٰا يشْرِكونَ''' (خداست که شما را آفرید، آنگاه به شما روزی داد، سپس شما را می‌میراند و پس‎ از آن شما را زنده می‌کند؛ آیا از معبودان شما کسی هست که چیزی از این [کارها] را انجام دهد؟ او منزّه و برتر است از اینکه به او شرک ورزند) و امثال این آیه که خلق و رزق و احیاء و اماته را منحصر به خدا می‌دانند، وی از این آیات روی برمی‌تابد و متمسک به روایات ضعیفی که غالیان در کتب خود نقل کرده‌اند، می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
    نویسنده می‌نویسد: وقتی به میرزا گفته می‌شود: چگونه جبرئیل، میکائیل و عزرائیل عهده‌دار چنین مسئولیت‎هایی هستند؟ درحالی‎که خداوند خود در آیه چهلم از سوره روم می‌فرماید: '''اَللّٰهُ اَلَّذِي خَلَقَكمْ ثُمَّ رَزَقَكمْ ثُمَّ يمِيتُكمْ ثُمَّ يحْييكمْ هَلْ مِنْ شُرَكٰائِكمْ مَنْ يفْعَلُ مِنْ ذٰلِكمْ مِنْ شَيءٍ سُبْحٰانَهُ وَ تَعٰالىٰ عَمّٰا يشْرِكونَ''' (خداست که شما را آفرید، آنگاه به شما روزی داد، سپس شما را می‌میراند و پس‎ از آن شما را زنده می‌کند؛ آیا از معبودان شما کسی هست که چیزی از این [کارها] را انجام دهد؟ او منزّه و برتر است از اینکه به او شرک ورزند) و امثال این آیه که خلق و رزق و احیاء و اماته را منحصر به خدا می‌دانند، وی از این آیات روی برمی‌تابد و متمسک به روایات ضعیفی که غالیان در کتب خود نقل کرده‌اند، می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.


    سید کاظم رشتی که دومین شخصیت بعد از احسائی در فرقه شیخیه است، می‌گوید: [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] خود فرموده: «... أنا ولي الله في أرضه و المفوض إليه أمره و الحاكم في عباده... أنا أحيي و أميت و أنا أخلق و أرزق...» (من ولی و جانشین خداوند در زمینش هستم. من آن‎کسی هستم که خداوند امرش را به من تفویض نموده است. من حاکم در میان بندگانش هستم... من زندگانی می‎بخشم و می‌میرانم. من می‎آفرینم و روزی می‌دهم...»<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. او می‌گوید: این عباراتی که از زبان [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] صادر شده، صریح در این است که این افعال بر وجه حقیقت به آن حضرت منسوب است، نه بر وجه مجاز، آن‎چنان‎که برخی تصور نموده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>  
    سید کاظم رشتی که دومین شخصیت بعد از احسائی در فرقه شیخیه است، می‌گوید: [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] خود فرموده: «... أنا ولي الله في أرضه و المفوض إليه أمره و الحاكم في عباده... أنا أحيي و أميت و أنا أخلق و أرزق...» (من ولی و جانشین خداوند در زمینش هستم. من آن‎کسی هستم که خداوند امرش را به من تفویض نموده است. من حاکم در میان بندگانش هستم... من زندگانی می‎بخشم و می‌میرانم. من می‌آفرینم و روزی می‌دهم...»<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. او می‌گوید: این عباراتی که از زبان [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] صادر شده، صریح در این است که این افعال بر وجه حقیقت به آن حضرت منسوب است، نه بر وجه مجاز، آن‎چنان‎که برخی تصور نموده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>  


    نویسنده بعد از این نظریه شیخیه، به نظر شیعه در این‎باره اشاره نموده است.
    نویسنده بعد از این نظریه شیخیه، به نظر شیعه در این‎باره اشاره نموده است.
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    شیخیه، در‎ حق‎ رسول‎ خدا و ائمّه اطهار(ع)، بسیار غلو کرده و ایشان را علل اربعه‎ برای‎‎ مخلوقات‎ دانسته‌اند. [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسائی]] در این‎باره می‌نویسد: علت فاعلیه و مادیه ایشانند... علت‎ صوری نیز ایشانن... و علت غایی هم ایشانند؛ زیرا که همه اشیای عالم به‎خاطر‎ ایشان خلق شده است<ref>ر.ک: همان، ص39؛ باقری، علی‌اکبر، ص47</ref>.
    شیخیه، در‎ حق‎ رسول‎ خدا و ائمّه اطهار(ع)، بسیار غلو کرده و ایشان را علل اربعه‎ برای‎‎ مخلوقات‎ دانسته‌اند. [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسائی]] در این‎باره می‌نویسد: علت فاعلیه و مادیه ایشانند... علت‎ صوری نیز ایشانن... و علت غایی هم ایشانند؛ زیرا که همه اشیای عالم به‎خاطر‎ ایشان خلق شده است<ref>ر.ک: همان، ص39؛ باقری، علی‌اکبر، ص47</ref>.


    نویسنده در جواب از مطالب فوق می‌گوید: با مراجعه به قرآن عظیم یقین حاصل می‌شود که فاعل این عالم و خالق و مدبر آن فقط خداوند است. روایات نیز این را تأیید می‌کنند. علاوه بر آن [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و دیگر ائمه فرموده‌اند: هرکس بگوید که ائمه به امر خداوند می‎آفرینند، یقیناً کافر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص45</ref>.
    نویسنده در جواب از مطالب فوق می‌گوید: با مراجعه به قرآن عظیم یقین حاصل می‌شود که فاعل این عالم و خالق و مدبر آن فقط خداوند است. روایات نیز این را تأیید می‌کنند. علاوه بر آن [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و دیگر ائمه فرموده‌اند: هرکس بگوید که ائمه به امر خداوند می‌آفرینند، یقیناً کافر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص45</ref>.


    [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسائی]] معتقد است آل‎محمد(ص) معانی صفات الهی و وجه‌اللهی هستند که اولیای الهی‎ به آن متوجه می‌شوند؛ بنابراین معنای تسبیح، تحمید، تکبیر و تهلیل، اهل‎بیت(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. شاگرد او سید رشتی می‌گوید: «الله» به پیامبر و «رحمان» به وصی او اختصاص یافته است. او معتقد است وقتی «یا الله» گفته می‌شود در واقع «یا محمد» گفته شده است و وقتی «یا محمد» گفته می‌شود به معنای «یا الله» است..<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>. به‎طور خلاصه آنان معتقدند که جایز نیست برای خداوند لفظ و صفتی باشد؛ بنابراین ضمیر «هاء» در تمام مواضع قرآنی، به پیامبر و ائمه بازمی‌گردد؛ زیرا شأن خداوند بزرگ‎تر از این است که با عبارت یا اشاره‌ای از او تعبیر و به او اشاره شود<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
    [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسائی]] معتقد است آل‎محمد(ص) معانی صفات الهی و وجه‌اللهی هستند که اولیای الهی‎ به آن متوجه می‌شوند؛ بنابراین معنای تسبیح، تحمید، تکبیر و تهلیل، اهل‎بیت(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. شاگرد او سید رشتی می‌گوید: «الله» به پیامبر و «رحمان» به وصی او اختصاص یافته است. او معتقد است وقتی «یا الله» گفته می‌شود در واقع «یا محمد» گفته شده است و وقتی «یا محمد» گفته می‌شود به معنای «یا الله» است..<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>. به‎طور خلاصه آنان معتقدند که جایز نیست برای خداوند لفظ و صفتی باشد؛ بنابراین ضمیر «هاء» در تمام مواضع قرآنی، به پیامبر و ائمه بازمی‌گردد؛ زیرا شأن خداوند بزرگ‎تر از این است که با عبارت یا اشاره‌ای از او تعبیر و به او اشاره شود<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.