الاجتهاد و التقليد و سلطات الفقيه و صلاحياته: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ک' به 'ه‌ک')
    جز (جایگزینی متن - 'م‎ا' به 'م‌ا')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۴۱: خط ۴۱:
    نویسنده در مدخل به مطالبی درباره مرجعیت و فقاهت می‌پردازد. ایشان در ابتدا به جایگاه ویژه مرجعیت اشاره می‌کند و از نقش علما در تضعیف و از بین بردن تحریف و غرب و شرق‎گرایی و استبداد سیاسی پرده‎برداری می‌کند، سپس از برخی از خصائص و ویژگی‎های عالمان، همچون علم، عمل، خضوع و خشوع، مسئولیت‎پذیری، آگاه بودن به زمانه و آمر به معروف و ناهی از منکر بودن اشاره می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19158/1/13 ر.ک: مدخل، ص13-51]</ref>.
    نویسنده در مدخل به مطالبی درباره مرجعیت و فقاهت می‌پردازد. ایشان در ابتدا به جایگاه ویژه مرجعیت اشاره می‌کند و از نقش علما در تضعیف و از بین بردن تحریف و غرب و شرق‎گرایی و استبداد سیاسی پرده‎برداری می‌کند، سپس از برخی از خصائص و ویژگی‎های عالمان، همچون علم، عمل، خضوع و خشوع، مسئولیت‎پذیری، آگاه بودن به زمانه و آمر به معروف و ناهی از منکر بودن اشاره می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19158/1/13 ر.ک: مدخل، ص13-51]</ref>.


    اجتهاد اولین موضوعی است که نویسنده، کتاب خویش را به آن اختصاص داده است. ایشان در این بخش به تاریخچه اجتهاد پرداخته و مراحل پیدایش اجتهاد، مدارس اجتهاد و ویژگی‎های آن را مورد بررسی قرار داده است. مدارس اجتهاد شامل سه مدرسه رأی (قیاس و استحسان و نظرات شخصی)، مدرسه حدیث و مدرسه شیعیان در اجتهاد می‌شود. در مدرسه رأی، همواره رأی به‌صورت وسیع مورد استفاده قرار می‌گرفته؛ به‌گونه‌ای که به مجتهد اجازه داده می‌شود نظر و ذوق شخصی خویش را در مسائل شرعی ‎به‌کار گیرد. در مدرسه حدیث، جمود بر نص و اخذ به ‎ظاهر حدیث، اساس کار مجتهدین بوده است. در مدرسه شیعه امامیه، مسائل مثبت و ارزشی این دو مدرسه مورد پسند و پذیرش قرار می‌گرفته و از مسائل منفی و غیر ارزشی اجتناب می‌شده است و این به‌واسطه اعتماد به حجت در استنباط احکام شرعی از راه ادله خاص خویش بوده است. نویسنده در ادامه به سیر و حرکت اجتهاد اشاره کرده و در این‎باره می‌گوید: آنچه مذهب شیعه را نسبت به دیگر مذاهب متمایز داشته است، حرکت اجتهاد در آن است که از بدو پیدایش تاکنون استمرار داشته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/844/169 ر.ک: حسام‎الدین، مصطفی، ص169]</ref>.
    اجتهاد اولین موضوعی است که نویسنده، کتاب خویش را به آن اختصاص داده است. ایشان در این بخش به تاریخچه اجتهاد پرداخته و مراحل پیدایش اجتهاد، مدارس اجتهاد و ویژگی‎های آن را مورد بررسی قرار داده است. مدارس اجتهاد شامل سه مدرسه رأی (قیاس و استحسان و نظرات شخصی)، مدرسه حدیث و مدرسه شیعیان در اجتهاد می‌شود. در مدرسه رأی، همواره رأی به‌صورت وسیع مورد استفاده قرار می‌گرفته؛ به‌گونه‌ای که به مجتهد اجازه داده می‌شود نظر و ذوق شخصی خویش را در مسائل شرعی ‎به‌کار گیرد. در مدرسه حدیث، جمود بر نص و اخذ به ‎ظاهر حدیث، اساس کار مجتهدین بوده است. در مدرسه شیعه امامیه، مسائل مثبت و ارزشی این دو مدرسه مورد پسند و پذیرش قرار می‌گرفته و از مسائل منفی و غیر ارزشی اجتناب می‌شده است و این به‌واسطه اعتماد به حجت در استنباط احکام شرعی از راه ادله خاص خویش بوده است. نویسنده در ادامه به سیر و حرکت اجتهاد اشاره کرده و در این‎باره می‌گوید: آنچه مذهب شیعه را نسبت به دیگر مذاهب متمایز داشته است، حرکت اجتهاد در آن است که از بدو پیدایش تاکنون استمرار داشته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/844/169 ر.ک: حسام‌الدین، مصطفی، ص169]</ref>.


    [[آصفی، محمدمهدی|آیت‌الله آصفی]] در بخش دوم، کتاب متعرض موضوع تقلید و دلیل آن شده است. ایشان در ادامه به شروط چهارگانه حیات، اجتهاد، عدالت و کفایت برای مرجع تقلید اشاره می‌کند و در توضیح کفایت می‌گوید: مرجع تقلید باید دارای جرئت و جسارت، شجاعت کافی در مواجهه با وقایع و تصمیم مناسب در برابر آنها، دارای تدبیر، بینش اجتماعی و سیاسی بلند و... باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19158/1/101 ر.ک: متن کتاب، ص101-106]</ref>.
    [[آصفی، محمدمهدی|آیت‌الله آصفی]] در بخش دوم، کتاب متعرض موضوع تقلید و دلیل آن شده است. ایشان در ادامه به شروط چهارگانه حیات، اجتهاد، عدالت و کفایت برای مرجع تقلید اشاره می‌کند و در توضیح کفایت می‌گوید: مرجع تقلید باید دارای جرئت و جسارت، شجاعت کافی در مواجهه با وقایع و تصمیم مناسب در برابر آنها، دارای تدبیر، بینش اجتماعی و سیاسی بلند و... باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19158/1/101 ر.ک: متن کتاب، ص101-106]</ref>.


    بخش سوم کتاب به موضوع مهم ولایت ‎فقیه و حدود و اختیارات او در زمان غیبت اختصاص یافته است. در ابتدای این فصل به مناصب سه‌گانه فقیه، یعنی منصب افتا، منصب قضا و منصب حکم، ولایت و تنفیذ پرداخته شده است. نویسنده در خلال مطالبش به مبحث ارتباط بین توحید و ولایت و حاکمیت پرداخته و می‌گوید: ولایت و حاکمیت از توحید نشئت گرفته است. ایشان در ابتدا، معنای حاکمیت در منابع متعدد از جمله دین اسلام را مورد بررسی قرار داده است و در پایان می‌گوید: فقه در طرح کلی خود به ایجاد یک دستگاه اجتماعی حاکم که امور اجتماعی را اداره کند، هدایت می‌کند و بسیاری از احکام فقه برای این غایت وضع شده و متضمن این چارچوب است. حال اگر از این چارچوب که همان دولت اسلامی است، خارج شود و در چارچوبی دیگر قرار گیرد بسیاری از احکام آن کاربرد ندارد و برای این برهه از زمان صادر نشده است.
    بخش سوم کتاب به موضوع مهم ولایت ‎فقیه و حدود و اختیارات او در زمان غیبت اختصاص یافته است. در ابتدای این فصل به مناصب سه‌گانه فقیه، یعنی منصب افتا، منصب قضا و منصب حکم، ولایت و تنفیذ پرداخته شده است. نویسنده در خلال مطالبش به مبحث ارتباط بین توحید و ولایت و حاکمیت پرداخته و می‌گوید: ولایت و حاکمیت از توحید نشئت گرفته است. ایشان در ابتدا، معنای حاکمیت در منابع متعدد از جمله دین اسلام را مورد بررسی قرار داده است و در پایان می‌گوید: فقه در طرح کلی خود به ایجاد یک دستگاه اجتماعی حاکم که امور اجتماعی را اداره کند، هدایت می‌کند و بسیاری از احکام فقه برای این غایت وضع شده و متضمن این چارچوب است. حال اگر از این چارچوب که همان دولت اسلامی است، خارج شود و در چارچوبی دیگر قرار گیرد بسیاری از احکام آن کاربرد ندارد و برای این برهه از زمان صادر نشده است.
    همچنان‎که تعالیم، آموزه‌ها و احکام فقهی در عصر تشریع به‌عنوان قوانین و احکامی برای حکومت بوده، امروزه نیز این قوانین و احکام و آموزه‌ها را بر همان اساس و چارچوب می‌پذیریم و تمام این موارد دلالت بر این مطلب می‌کند که فقه آمده است که خود را حاکم بر زمین کند و این حاکمیت از طرف خداوند بر بندگانش پیش‎بینی شده است. نویسنده در خلال این مباحث به تجربه پیشینیان همچون عصر پیامبر(ص) و بعد از او مراجعه کرده و مسئله حاکمیت را به‌عنوان یک مسئله اصلی و اساسی به اثبات رسانده است. ایشان در خلال مباحث کتاب به مسئله حاکمیت و دولت اشاره کرده و آن را از اساسیات دین اسلام برشمرده است و می‌گوید: بسیاری از مسائل شرعی اقامه نمی‌شود مگر اینکه حکومت و دولت اسلامی برپا باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/844/170 ر.ک: حسام‎الدین، مصطفی، ص170]</ref>.
    همچنان‎که تعالیم، آموزه‌ها و احکام فقهی در عصر تشریع به‌عنوان قوانین و احکامی برای حکومت بوده، امروزه نیز این قوانین و احکام و آموزه‌ها را بر همان اساس و چارچوب می‌پذیریم و تمام این موارد دلالت بر این مطلب می‌کند که فقه آمده است که خود را حاکم بر زمین کند و این حاکمیت از طرف خداوند بر بندگانش پیش‎بینی شده است. نویسنده در خلال این مباحث به تجربه پیشینیان همچون عصر پیامبر(ص) و بعد از او مراجعه کرده و مسئله حاکمیت را به‌عنوان یک مسئله اصلی و اساسی به اثبات رسانده است. ایشان در خلال مباحث کتاب به مسئله حاکمیت و دولت اشاره کرده و آن را از اساسیات دین اسلام برشمرده است و می‌گوید: بسیاری از مسائل شرعی اقامه نمی‌شود مگر اینکه حکومت و دولت اسلامی برپا باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/844/170 ر.ک: حسام‌الدین، مصطفی، ص170]</ref>.


    در پایان این قسم، موضوعی مهم و حساس که همانا ادله شرعی اثبات ولایت ‎فقیه است، مطرح شده است.
    در پایان این قسم، موضوعی مهم و حساس که همانا ادله شرعی اثبات ولایت ‎فقیه است، مطرح شده است.
    خط ۶۷: خط ۶۷:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مقدمات و متن کتاب.
    # مقدمات و متن کتاب.
    #[[:noormags:12900| حسام‎الدین، مصطفی، «الاجتهاد و التقليد و سلطات الفقيه و صلاحياته»، مجله التوحيد (عربی)، تهران، دی‌ماه 1375، شماره 86، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]].
    #[[:noormags:12900| حسام‌الدین، مصطفی، «الاجتهاد و التقليد و سلطات الفقيه و صلاحياته»، مجله التوحيد (عربی)، تهران، دی‌ماه 1375، شماره 86، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]].