دیوان فانی خویی (موسوم به گنج‌الله): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
    خط ۳۸: خط ۳۸:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    [[فانی زنوزی، محمدحسن|زنوزی]]، فقیه و ادیب بوده و به زبان‎های فارسی، ترکی و عربی شعر سروده و «فانی» تخلص می‌کرده است.
    [[فانی زنوزی، محمدحسن|زنوزی]]، فقیه و ادیب بوده و به زبان‌های فارسی، ترکی و عربی شعر سروده و «فانی» تخلص می‌کرده است.


    این دیوان که آن را گنج‎الله نام نهاده‌اند، چنین آغاز می‌شود:  
    این دیوان که آن را گنج‎الله نام نهاده‌اند، چنین آغاز می‌شود:  
    خط ۴۵: خط ۴۵:
    {{ب|'' مرآت عدم گشت به رویت چو مقابل''|2='' یک جلوه نمودی و جهان گشت هویدا''}}{{پایان شعر}}
    {{ب|'' مرآت عدم گشت به رویت چو مقابل''|2='' یک جلوه نمودی و جهان گشت هویدا''}}{{پایان شعر}}


    طبع آرایشگر و باریک‎اندیش میرزا حسن در آرایش کلمات و احساس بخشیدن به واژه‌ها و مهارت وی در به‌هم‎پیوستن آن‎ها، کاخ سخنی به وجود آورده که در اوج جلال و حد کمال در باغ بدیع سخن از تابش آفتاب و گزند باد و باران در امان خواهد ماند<ref>ر.ک: همان</ref>.
    طبع آرایشگر و باریک‎اندیش میرزا حسن در آرایش کلمات و احساس بخشیدن به واژه‌ها و مهارت وی در به‌هم‎پیوستن آن‌ها، کاخ سخنی به وجود آورده که در اوج جلال و حد کمال در باغ بدیع سخن از تابش آفتاب و گزند باد و باران در امان خواهد ماند<ref>ر.ک: همان</ref>.


    بسیاری از غزل‎های [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] در پرتو حالات روحی از کشف و سیر معنوی الهام گرفته و به آنها مفاهیم افلاکی بخشیده است؛ زیرا این اندیشه بلند عرفانی گاه از محدوده جهان خاکی فراتر می‌رود.
    بسیاری از غزل‎های [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] در پرتو حالات روحی از کشف و سیر معنوی الهام گرفته و به آنها مفاهیم افلاکی بخشیده است؛ زیرا این اندیشه بلند عرفانی گاه از محدوده جهان خاکی فراتر می‌رود.
    خط ۷۷: خط ۷۷:
    {{ب|'' به هامون روز و شب حیران همی گشت''|2='' به پای شوق سرگردان همی گشت''}}{{پایان شعر}}
    {{ب|'' به هامون روز و شب حیران همی گشت''|2='' به پای شوق سرگردان همی گشت''}}{{پایان شعر}}


    در حکایات [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، به‎مناسبت هر موضوعی که زمینه اصلی آن را عرفان تشکیل می‌دهد، حاصل عمر و تجارب پنجاه‎وسه سال زندگی و سیر و سفر و نشست و برخاست با مردم گوناگون، به‎خصوص عالمان علم و دین و استماع سخن جان‌سوختگان و قدرت قوی تحلیل داستان‎های متون ادب فارسی و برداشت تازه از آن‎ها به‎وضوح مشهود است تا چون پیری آگاه، راهی روشن در سر راه سالکان و مریدان و انسان‎های صادق قرار دهد و به رسالت خود عمل نماید.
    در حکایات [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، به‎مناسبت هر موضوعی که زمینه اصلی آن را عرفان تشکیل می‌دهد، حاصل عمر و تجارب پنجاه‎وسه سال زندگی و سیر و سفر و نشست و برخاست با مردم گوناگون، به‎خصوص عالمان علم و دین و استماع سخن جان‌سوختگان و قدرت قوی تحلیل داستان‌های متون ادب فارسی و برداشت تازه از آن‌ها به‎وضوح مشهود است تا چون پیری آگاه، راهی روشن در سر راه سالکان و مریدان و انسان‌های صادق قرار دهد و به رسالت خود عمل نماید.


    محسوس‎ترین ویژگی زبان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] عرفانی بودن آن است؛ چنان‎که غزل یا قطعه و مثنوی و حکایتی نمی‌توان یافت که از رنگ و لعاب اندیشه عرفانی خالی و عاری باشد. ریزش رشحات معانی بلند عرفانی که از وسعت دنیای ایمان و آگاهی او سرچشمه می‌گیرد با توسل به تصویرسازی‎های بدیع و تشبیهات محسوس و ریختن مضمون‎های بکر در قالب تعبیر‎های تازه عرفان و معنویت سبک گفتاری وی را نشان می‌دهد.
    محسوس‎ترین ویژگی زبان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] عرفانی بودن آن است؛ چنان‎که غزل یا قطعه و مثنوی و حکایتی نمی‌توان یافت که از رنگ و لعاب اندیشه عرفانی خالی و عاری باشد. ریزش رشحات معانی بلند عرفانی که از وسعت دنیای ایمان و آگاهی او سرچشمه می‌گیرد با توسل به تصویرسازی‎های بدیع و تشبیهات محسوس و ریختن مضمون‌های بکر در قالب تعبیر‎های تازه عرفان و معنویت سبک گفتاری وی را نشان می‌دهد.


    پایبندی [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] به شریعت با مناعت و آزادگی و بلندی روح و زیبایی و وارستگی همراه است و این همراهی و همگامی در اعتقاد محض به ذات حضرت باری تعالی، تفسیر تجلی صفات آن خورشید عالم‎تاب در مظاهر طبیعی، عشق و دلباختگی به خداوند، رجا به هدایت و جذبه، بدرقه و مشایعت علم الیقین تا عین و حق الیقین و همین‎طور نگرش بلند عارفانه به جایگاه آسمانی، بهشتی و عاشق بودن انسان به عشق لایزال، منصفانه راه خلود را در گذر از هفت شهر عشق می‌نمایاند.
    پایبندی [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] به شریعت با مناعت و آزادگی و بلندی روح و زیبایی و وارستگی همراه است و این همراهی و همگامی در اعتقاد محض به ذات حضرت باری تعالی، تفسیر تجلی صفات آن خورشید عالم‎تاب در مظاهر طبیعی، عشق و دلباختگی به خداوند، رجا به هدایت و جذبه، بدرقه و مشایعت علم الیقین تا عین و حق الیقین و همین‎طور نگرش بلند عارفانه به جایگاه آسمانی، بهشتی و عاشق بودن انسان به عشق لایزال، منصفانه راه خلود را در گذر از هفت شهر عشق می‌نمایاند.