محاظرات في الفقه الجعفري: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها')
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    مقرر کتاب سید علی حسینی شاهرودی در مقدمه کتاب، مباحث این کتاب را برگرفته از دوره اول و دوم دروس فقهی آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی در شهر نجف اشرف دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/10 ر.ک: مقدمه مقرر، ص10]</ref>‎.  
    مقرر کتاب سید علی حسینی شاهرودی در مقدمه کتاب، مباحث این کتاب را برگرفته از دوره اول و دوم دروس فقهی آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی در شهر نجف اشرف دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/10 ر.ک: مقدمه مقرر، ص10]</ref>‎.  


    در این اثر مباحث مختلف فقهی و دیدگاه‎های [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] مطرح شده که به مواردی از آنها اشاره می‌شود:
    در این اثر مباحث مختلف فقهی و دیدگاه‌های [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] مطرح شده که به مواردی از آنها اشاره می‌شود:
    # کتاب مکاسب با بررسی مدارک فقه شیعه آغاز شده؛ لذا [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] نیز برخی از منابع فقهی را مورد بررسی قرار داده است. در این بخش از فقه الرضا یا الفقه‎ الرضوي‎ به‎عنوان یکی از منابع یاد شده که رساله‌ای مشتمل بر فتاوا و پاره‌ای احادیث درباره احکام فقهی و مـباحث اخـلاقی است. در انتساب این اثر به [[امام رضا(ع)]] در میان علما و محققان اختلاف نظر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28287/50 ر.ک: ایزانلو، رمضان‎علی، ص50]</ref>‎. نویسنده در ابتدای کتاب، این اثر را منسوب به [[امام رضا(ع)|امام رضا]] دانسته است و مقرر در توضیح آن چنین نوشته که گروهی از اعلام در اثبات انتساب این کتاب به [[امام رضا(ع)]] خود را به زحمت انداخته‌اند. [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] این انتساب را توضیح نداده است؛ چراکه به طرقی که علما بر آن تکیه کرده‌اند اعتماد ندارد؛ اگرچه بخش‎هایی از آن مانند نامه ابن بابویه به فرزندش را پذیرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/15 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15]</ref>‎.  
    # کتاب مکاسب با بررسی مدارک فقه شیعه آغاز شده؛ لذا [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] نیز برخی از منابع فقهی را مورد بررسی قرار داده است. در این بخش از فقه الرضا یا الفقه‎ الرضوي‎ به‎عنوان یکی از منابع یاد شده که رساله‌ای مشتمل بر فتاوا و پاره‌ای احادیث درباره احکام فقهی و مـباحث اخـلاقی است. در انتساب این اثر به [[امام رضا(ع)]] در میان علما و محققان اختلاف نظر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28287/50 ر.ک: ایزانلو، رمضان‎علی، ص50]</ref>‎. نویسنده در ابتدای کتاب، این اثر را منسوب به [[امام رضا(ع)|امام رضا]] دانسته است و مقرر در توضیح آن چنین نوشته که گروهی از اعلام در اثبات انتساب این کتاب به [[امام رضا(ع)]] خود را به زحمت انداخته‌اند. [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] این انتساب را توضیح نداده است؛ چراکه به طرقی که علما بر آن تکیه کرده‌اند اعتماد ندارد؛ اگرچه بخش‎هایی از آن مانند نامه ابن بابویه به فرزندش را پذیرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/15 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15]</ref>‎.  
    # سحر‎ از‎ جـمله جـرایمى اسـت که حدى براى آن در قرآن مشخص نشده است و نظر اهل لغت‎، فقها و مفسران در رابطه با مفهوم، اقـسام کیفر و استثنائات وارد بر آن مختلف‎ است. مشهور فقها به‎‎نحو‎ مطلق قائل به قـتل ساحر مسلمان و تعزیر سـاحر کافـر شده‌اند. از نظر عده‌اى کسى که آن را حلال بداند یا همراه با مقدماتى انجام دهد که موجب کفر او باشد کشته‎ مى‎شود و برخى دیگر نیز تنها کسى که سحر را حرفه خودش قرار داده مستحق اعدام دانسته‌اند. در خصوص استثنائات وارد بـر جرم سحر مشهور فقها دفع سحر به سحر را جایز‎ مى‎دانند‎ که این امر مورد تأیید برخى قرار نگرفته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/58699/164 ر.ک: خالقی، ابوالفتح؛ سیفی قره یثاق، داود، ص163]</ref>‎. [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] با استناد به آیه 102 سوره بقره '''و يتعلمون منهما ما يضرهم و لا ينفعهم'''، تحریم سحر را مختص موردی می‌داند که مضر بوده و نفعی نداشته باشد و موجب ایذاء مؤمن باشد. پس ابراز چیزی که واقعیتی ندارد به‎صورت امر حقیقی حرمتی ندارد، مگر آنکه ضرری را در عقل یا بدن مؤمن ایجاد کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/293 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص‎293]</ref>‎. مشهور فقها به‎نحو مطلق قائل به قتل ساحر مسلمان و تعزیر ساحر کافر شده‌اند. از نظر عده‌ای و از جمله [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] سحر حرام، تا زمانی ‎که حلال دانسته نشود، موجب کفر نمی‌گردد. عده‌ای از فقهای متأخر در صورت حلال دانستن سحر قتل ساحر را جایز دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/294 ر.ک: همان، ص294]</ref>‎. وی همچنین معتقد است که توبه ساحر پذیرفته می‌شود؛ چراکه تائب مانند کسی است که گناه نکرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/295 ر.ک: همان، ص295]</ref>‎.  
    # سحر‎ از‎ جـمله جـرایمى اسـت که حدى براى آن در قرآن مشخص نشده است و نظر اهل لغت‎، فقها و مفسران در رابطه با مفهوم، اقـسام کیفر و استثنائات وارد بر آن مختلف‎ است. مشهور فقها به‎‎نحو‎ مطلق قائل به قـتل ساحر مسلمان و تعزیر سـاحر کافـر شده‌اند. از نظر عده‌اى کسى که آن را حلال بداند یا همراه با مقدماتى انجام دهد که موجب کفر او باشد کشته‎ مى‎شود و برخى دیگر نیز تنها کسى که سحر را حرفه خودش قرار داده مستحق اعدام دانسته‌اند. در خصوص استثنائات وارد بـر جرم سحر مشهور فقها دفع سحر به سحر را جایز‎ مى‎دانند‎ که این امر مورد تأیید برخى قرار نگرفته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/58699/164 ر.ک: خالقی، ابوالفتح؛ سیفی قره یثاق، داود، ص163]</ref>‎. [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] با استناد به آیه 102 سوره بقره '''و يتعلمون منهما ما يضرهم و لا ينفعهم'''، تحریم سحر را مختص موردی می‌داند که مضر بوده و نفعی نداشته باشد و موجب ایذاء مؤمن باشد. پس ابراز چیزی که واقعیتی ندارد به‎صورت امر حقیقی حرمتی ندارد، مگر آنکه ضرری را در عقل یا بدن مؤمن ایجاد کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/293 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص‎293]</ref>‎. مشهور فقها به‎نحو مطلق قائل به قتل ساحر مسلمان و تعزیر ساحر کافر شده‌اند. از نظر عده‌ای و از جمله [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] سحر حرام، تا زمانی ‎که حلال دانسته نشود، موجب کفر نمی‌گردد. عده‌ای از فقهای متأخر در صورت حلال دانستن سحر قتل ساحر را جایز دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/294 ر.ک: همان، ص294]</ref>‎. وی همچنین معتقد است که توبه ساحر پذیرفته می‌شود؛ چراکه تائب مانند کسی است که گناه نکرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/295 ر.ک: همان، ص295]</ref>‎.