الموسوعة العلمية، التفسير و علوم القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
    خط ۵۲: خط ۵۲:
    شش نظر دیگر نیز در این‎باره ارائه شده است که برخی از آن‎ها از منابع اهل سنت نقل گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص‎12-16</ref>.
    شش نظر دیگر نیز در این‎باره ارائه شده است که برخی از آن‎ها از منابع اهل سنت نقل گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص‎12-16</ref>.


    در آیه 22 سوره کهف، خداوند چنین فرموده است: '''سَيقُولُونَ ثَلاٰثَةٌ رٰابِعُهُمْ كلْبُهُمْ وَ يقُولُونَ خَمْسَةٌ سٰادِسُهُمْ كلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيبِ وَ يقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثٰامِنُهُمْ كلْبُهُمْ'''. در این آیه شریفه، جمله سوم آن با واو شروع شده، درصورتی‎که چنین به نظر می‌رسد که با شیوه قبل مقداری متفاوت است. نویسنده می‎گوید: فایده این واو، تأکید لصوق صفت به موصوف و دلالت بر این است که اتصاف موصوف به این صفت، امری ثابت و مستقر است. در واقع این واو بر جمله‎ وصفیه (صفت برای نکره) داخل می‌شود؛ چنان‎که بر جمله حالیه (حال برای معرفه) نیز وارد می‎گردد؛ بنابراین، این واو نشانگر این است که کسانی ‎که گفتند: «اصحاب کهف هفت نفر بودند و هشتمین آن‎ها سگشان بود»، از روی علم سخن گفتند نه از روی حدس و گمان؛ لذا عبارت «رجما بالغيب» بر گفتار آنها مقدم شده و پس از آن ذکر نشده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23471/1/17 ر.ک: همان، ص‎17]</ref>.
    در آیه 22 سوره کهف، خداوند چنین فرموده است: '''سَيقُولُونَ ثَلاٰثَةٌ رٰابِعُهُمْ كلْبُهُمْ وَ يقُولُونَ خَمْسَةٌ سٰادِسُهُمْ كلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيبِ وَ يقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثٰامِنُهُمْ كلْبُهُمْ'''. در این آیه شریفه، جمله سوم آن با واو شروع شده، درصورتی‎که چنین به نظر می‌رسد که با شیوه قبل مقداری متفاوت است. نویسنده می‌گوید: فایده این واو، تأکید لصوق صفت به موصوف و دلالت بر این است که اتصاف موصوف به این صفت، امری ثابت و مستقر است. در واقع این واو بر جمله‎ وصفیه (صفت برای نکره) داخل می‌شود؛ چنان‎که بر جمله حالیه (حال برای معرفه) نیز وارد می‌گردد؛ بنابراین، این واو نشانگر این است که کسانی ‎که گفتند: «اصحاب کهف هفت نفر بودند و هشتمین آن‎ها سگشان بود»، از روی علم سخن گفتند نه از روی حدس و گمان؛ لذا عبارت «رجما بالغيب» بر گفتار آنها مقدم شده و پس از آن ذکر نشده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23471/1/17 ر.ک: همان، ص‎17]</ref>.


    نویسنده در ادامه، چهل آیه دیگر را ذکر می‌کند و ابهامات آنها را برطرف می‌نماید و اشکالات وارده را پاسخ می‌دهد.
    نویسنده در ادامه، چهل آیه دیگر را ذکر می‌کند و ابهامات آنها را برطرف می‌نماید و اشکالات وارده را پاسخ می‌دهد.
    خط ۷۳: خط ۷۳:
    [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]]، استادش حاجی‎ را‎ از‎ قول به تحریف به معنی‎ تغییر و تبدیل تبرئه می‌نماید و از طرفی تحریف به معنی تنقیص را با ادله تاریخی اثبات‎ می‌کند. این کتاب را فرزند‎ مؤلف،‎ آقای‎ علینقی منزوی به فارسی ترجمه نموده است<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‎667</ref>.
    [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]]، استادش حاجی‎ را‎ از‎ قول به تحریف به معنی‎ تغییر و تبدیل تبرئه می‌نماید و از طرفی تحریف به معنی تنقیص را با ادله تاریخی اثبات‎ می‌کند. این کتاب را فرزند‎ مؤلف،‎ آقای‎ علینقی منزوی به فارسی ترجمه نموده است<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‎667</ref>.


    [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] در این اثر درباره «فصل الخطاب» گفته است: استادم (محدث نوری) مرادش این است که قرآن موجود، پس از جمع عثمانی، افزایش و کاستی نپذیرفته است و «مردم مراد مرا برعکس فهمیده‌اند و حتی صلاح بود نام کتابم را فصل الخطاب في عدم تحريف الكتاب می‎گذاشتم. مراد من افکندن بخشی از وحی نازل‎شده است و اگر می‌خواهید نام کتاب مرا «القول الفاصل في إسقاط بعض الوحي النازل» بگذارید»<ref>ر.ک: نصیری، علی، ج3، ص‎474</ref>.
    [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] در این اثر درباره «فصل الخطاب» گفته است: استادم (محدث نوری) مرادش این است که قرآن موجود، پس از جمع عثمانی، افزایش و کاستی نپذیرفته است و «مردم مراد مرا برعکس فهمیده‌اند و حتی صلاح بود نام کتابم را فصل الخطاب في عدم تحريف الكتاب می‌گذاشتم. مراد من افکندن بخشی از وحی نازل‎شده است و اگر می‌خواهید نام کتاب مرا «القول الفاصل في إسقاط بعض الوحي النازل» بگذارید»<ref>ر.ک: نصیری، علی، ج3، ص‎474</ref>.


    در ابتدای این اثر ترجمه نویسنده و تصاویری از نسخ خطی توسط محقق کتاب علی بن موسی نجفی آورده شده است.
    در ابتدای این اثر ترجمه نویسنده و تصاویری از نسخ خطی توسط محقق کتاب علی بن موسی نجفی آورده شده است.