المدينة الفاضلة للفارابي: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د')
    جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    نویسنده در توضیح بخش دوم از کتاب «[[آراء أهل المدينة الفاضلة و مضاداتها|آراء أهل المدينة الفاضلة]]»، می‌گوید: [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] این بخش را تحت تأثیر نظریات افلاطون نوشته است و بیشتر مطالب آن برگرفته از کتاب اوست. این بخش از کتاب دارای دوازده فقره است.<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.
    نویسنده در توضیح بخش دوم از کتاب «[[آراء أهل المدينة الفاضلة و مضاداتها|آراء أهل المدينة الفاضلة]]»، می‌گوید: [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] این بخش را تحت تأثیر نظریات افلاطون نوشته است و بیشتر مطالب آن برگرفته از کتاب اوست. این بخش از کتاب دارای دوازده فقره است.<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.


    نویسنده در پایان این بخش از کتاب می‌نویسد: مدینه فاضله‌ای که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] قواعد آن را پی‌ریزی می‎کند، شهری است که حاکم و رئیس آن انسانی است که منزلت وی چندان از منزلت پیامبران و فرشتگان کمتر نیست و از افرادی قدیس تشکیل شده است... نگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] به مدینه فاضله و حاکم آن، همچون نگاه به امور محال و غیر ممکن نیست، بلکه هر آن چیزی که در این کتاب مطرح نموده است، از قبیل مدینه فاضله، حاکم و رسیدن انسان به جایگاه واقعی خویش، دست‎یافتنی است.<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>.
    نویسنده در پایان این بخش از کتاب می‌نویسد: مدینه فاضله‌ای که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] قواعد آن را پی‌ریزی می‌کند، شهری است که حاکم و رئیس آن انسانی است که منزلت وی چندان از منزلت پیامبران و فرشتگان کمتر نیست و از افرادی قدیس تشکیل شده است... نگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] به مدینه فاضله و حاکم آن، همچون نگاه به امور محال و غیر ممکن نیست، بلکه هر آن چیزی که در این کتاب مطرح نموده است، از قبیل مدینه فاضله، حاکم و رسیدن انسان به جایگاه واقعی خویش، دست‎یافتنی است.<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>.


    باب سوم کتاب به ذکر و توضیح بخش‎هایی از کتاب «[[آراء أهل المدينة الفاضلة و مضاداتها|آراء أهل المدينة الفاضلة]]» اختصاص یافته است.
    باب سوم کتاب به ذکر و توضیح بخش‎هایی از کتاب «[[آراء أهل المدينة الفاضلة و مضاداتها|آراء أهل المدينة الفاضلة]]» اختصاص یافته است.
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    # اتصال و ارتباط برخی از نفوس با برخی دیگر<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.
    # اتصال و ارتباط برخی از نفوس با برخی دیگر<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.


    [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، اوصافی فطری و اکتسابی را برای حاکم و رئیس مدینه فاضله مطرح می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص76-69</ref>، سپس می‌گوید: اگر شخص این صفات را داشته باشد، او همان حاکم واقعی است. سپس متوجه این مطلب می‎شود که اجتماع همه این شرایط در فرد واحد ناممکن است، لذا می‌گوید: درصورتی‎که شرایط یادشده در یک فرد جمع نباشد، ولی دو نفر باشند که یکی حکیم باشد و دیگری بقیه شرایط را واجد باشد، هر دو رئیس خواهند بود<ref>ر.ک: همان، ص76</ref>.
    [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، اوصافی فطری و اکتسابی را برای حاکم و رئیس مدینه فاضله مطرح می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص76-69</ref>، سپس می‌گوید: اگر شخص این صفات را داشته باشد، او همان حاکم واقعی است. سپس متوجه این مطلب می‎شود که اجتماع همه این شرایط در فرد واحد ناممکن است، لذا می‌گوید: درصورتی‎که شرایط یادشده در یک فرد جمع نباشد، ولی دو نفر باشند که یکی حکیم باشد و دیگری بقیه شرایط را واجد باشد، هر دو رئیس خواهند بود<ref>ر.ک: همان، ص76</ref>.


    از نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] حکمت از مهم‎ترین مسائلی است که مدینه فاضله بر آن استوار است و مهم‎ترین مسئله‌ای است که حاکم و رئیس مدینه فاضله باید آن را دارا باشد و این همان چیزی است که افلاطون مطرح نموده است؛ به‎جز اینکه تفسیر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از حکمت با تفسیر افلاطون مقداری متفاوت است.
    از نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] حکمت از مهم‎ترین مسائلی است که مدینه فاضله بر آن استوار است و مهم‎ترین مسئله‌ای است که حاکم و رئیس مدینه فاضله باید آن را دارا باشد و این همان چیزی است که افلاطون مطرح نموده است؛ به‎جز اینکه تفسیر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از حکمت با تفسیر افلاطون مقداری متفاوت است.
    به عقیده [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] هیچ چیزی جای حکمت را پر نمی‎کند و اگر مدینه‌ای از حکمت خالی شد، در معرض هلاکت قرار می‌گیرد و اگر حکمت در او با صفات دیگر پشتیبانی شد، به خیر کثیر دست پیدا کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>.
    به عقیده [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] هیچ چیزی جای حکمت را پر نمی‌کند و اگر مدینه‌ای از حکمت خالی شد، در معرض هلاکت قرار می‌گیرد و اگر حکمت در او با صفات دیگر پشتیبانی شد، به خیر کثیر دست پیدا کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==