الموضوعات في الآثار و الأخبار عرض و دراسة: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
    خط ۷۱: خط ۷۱:
    3. قصه‌گويان با گرفتن پول از مردم، آنان را با وصف بهشت و جهنم به خود مشعول كرده بودند و حاكمان نه‌تنها آن‌ها را منع نمی‌كردند، بلكه تشويق هم می‌كردند.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref>
    3. قصه‌گويان با گرفتن پول از مردم، آنان را با وصف بهشت و جهنم به خود مشعول كرده بودند و حاكمان نه‌تنها آن‌ها را منع نمی‌كردند، بلكه تشويق هم می‌كردند.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref>


    در قرن پنجم، عبدالرحمن بن الجوزى از علماى اهل سنت، كتاب «الموضوعات» را نگاشت و به پيروى از وى، [[سيوطى]] و فتنى كتاب‌هايى نگاشتند. اين امر به دليل وجود روايات جعلى در منابع اهل تسنن بود، ولى شيعه به اين كار نپرداخت و جاعلان با استناد به حديث «من بلغه ثواب على عمل فعمله ابتغاء ذلك الثواب أوتيه و إن لم يكن رسول‌الله قائله» به جعل حديث پرداختند.<ref>همان</ref>
    در قرن پنجم، عبدالرحمن بن الجوزى از علماى اهل سنت، كتاب «الموضوعات» را نگاشت و به پيروى از وى، [[سيوطى]] و فتنى كتاب‌هایى نگاشتند. اين امر به دليل وجود روايات جعلى در منابع اهل تسنن بود، ولى شيعه به اين كار نپرداخت و جاعلان با استناد به حديث «من بلغه ثواب على عمل فعمله ابتغاء ذلك الثواب أوتيه و إن لم يكن رسول‌الله قائله» به جعل حديث پرداختند.<ref>همان</ref>


    مؤلفان اهل تسنن، عصر خلفاى راشدين را عارى از كذب مى‌دانند و بر اين باورند كه بعد از عثمان، جهان اسلام متزلزل شد و وقتى حكومت به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] رسيد، فرقه‌هايى پديد آمدند كه يا طرف‌دار معاويه بودند يا طرف‌دار على(ع) و هر دو دسته در پى تحريف قرآن و سنت برآمدند، اما نتوانستند قرآن را تحريف كنند. همچنين معتقدند كه در قرن دوم، شيعه هزاران حديث در تأييد خلافت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و ذم خلفاى راشدين جعل كرد كه در رأس آن‌ها، حديث غدير خم است. خليل بن احمد در كتاب «الإرشاد» گفته است شیعیان سه هزار حديث در فضايل اهل‌بيت(ع) جعل كردند و اهل تسنن نيز براى مقابله به مثل، احاديثى در فضايل خلفاى ثلاثه و در فضل امويان و حمص و شام، جعل كردند و معتقد بودند حديث پيامبر(ص) كه فرمودند: «من كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار» مانند كذب بر ديگر افراد نيست.<ref>همان، ص191 - 192</ref>
    مؤلفان اهل تسنن، عصر خلفاى راشدين را عارى از كذب مى‌دانند و بر اين باورند كه بعد از عثمان، جهان اسلام متزلزل شد و وقتى حكومت به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] رسيد، فرقه‌هایى پديد آمدند كه يا طرف‌دار معاويه بودند يا طرف‌دار على(ع) و هر دو دسته در پى تحريف قرآن و سنت برآمدند، اما نتوانستند قرآن را تحريف كنند. همچنين معتقدند كه در قرن دوم، شيعه هزاران حديث در تأييد خلافت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و ذم خلفاى راشدين جعل كرد كه در رأس آن‌ها، حديث غدير خم است. خليل بن احمد در كتاب «الإرشاد» گفته است شیعیان سه هزار حديث در فضايل اهل‌بيت(ع) جعل كردند و اهل تسنن نيز براى مقابله به مثل، احاديثى در فضايل خلفاى ثلاثه و در فضل امويان و حمص و شام، جعل كردند و معتقد بودند حديث پيامبر(ص) كه فرمودند: «من كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار» مانند كذب بر ديگر افراد نيست.<ref>همان، ص191 - 192</ref>


    اين مطالب را مؤلفان اهل سنت در تبيين مراحل و چگونگى ورود كذب در احاديث بيان مى‌كنند و براى اثبات آن، دليلى هم نمى‌آورند و فقط قول جمهور اهل سنت را بدون شواهد تاريخى و علمى، ذكر مى‌كنند. اهل سنت عدالت صحابه را رواج دادند، درحالى‌كه مخالف با صريح آيات قرآن است و برخى از صحابه در زمان پيامبر(ص) احاديثى را جعل كردند و مطالب كذبى را به پيامبر(ص) نسبت دادند.<ref>همان، ص192</ref>
    اين مطالب را مؤلفان اهل سنت در تبيين مراحل و چگونگى ورود كذب در احاديث بيان مى‌كنند و براى اثبات آن، دليلى هم نمى‌آورند و فقط قول جمهور اهل سنت را بدون شواهد تاريخى و علمى، ذكر مى‌كنند. اهل سنت عدالت صحابه را رواج دادند، درحالى‌كه مخالف با صريح آيات قرآن است و برخى از صحابه در زمان پيامبر(ص) احاديثى را جعل كردند و مطالب كذبى را به پيامبر(ص) نسبت دادند.<ref>همان، ص192</ref>