مظهر العجایب: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | شابک =964-6290-03-5  
    | شابک =964-6290-03-5  
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =38936
    | کد پدیدآور =00393
    | کد پدیدآور =00393
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۲: خط ۳۲:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    به عقیده [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] مظهر العجایب (مثنوی نزدیک به نه هزار بیتی است) همانند لسان الغیب، جواهر الذات، بی‎سر نامه، هیلاج نامه، اشترنامه، مواعظ یا ترجمه احادیث، خیاط نامه، کنز الاسرار و کنز الحقایق اشعار بسیار سست دارد و گوینده آن شیعه است و به همین جهت به‎هیچ‎وجه به [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]] مربوط نیست<ref>ر.ک: نفیسی، سعید، ص135-134</ref>. ایشان می‎گوید هیچ تردیدی نیست که این اشعار متعلق به مردی است که از جعال قرن نهم به شمار می‎رود و خود را [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین محمد عطار]] می‎خواند و از مردم تون بوده و در مشهد می‎زیسته است<ref>همان، ص175</ref>.
    به عقیده [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] مظهر العجایب (مثنوی نزدیک به نه هزار بیتی است) همانند لسان الغیب، جواهر الذات، بی‎سر نامه، هیلاج نامه، اشترنامه، مواعظ یا ترجمه احادیث، خیاط نامه، کنز الاسرار و کنز الحقایق اشعار بسیار سست دارد و گوینده آن شیعه است و به همین جهت به‎هیچ‎وجه به [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]] مربوط نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38980/1/134 ر.ک: نفیسی، سعید، ص135-134]</ref>. ایشان می‎گوید هیچ تردیدی نیست که این اشعار متعلق به مردی است که از جعال قرن نهم به شمار می‎رود و خود را [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین محمد عطار]] می‎خواند و از مردم تون بوده و در مشهد می‎زیسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38980/1/175 همان، ص175]</ref>.


    برخی از محققین معتقدند که اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به لحاظ تفکرات شیعی سیر تکاملی دارد و او در مقطعی از زندگی شیعه می‎شود و «مذهب خود را در دو اثر آخرش مظهر العجایب و لسان الغیب به‎صراحت آشکار می‎کند. مثنوی مظهر العجایب نمودار اوج تعالی و تکامل باور این عارف بزرگ است. این مثنوی کلاً درباره [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] و بر حق بودن او و فرزندانش است»<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص43-42</ref>.
    برخی از محققین معتقدند که اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به لحاظ تفکرات شیعی سیر تکاملی دارد و او در مقطعی از زندگی شیعه می‎شود و «مذهب خود را در دو اثر آخرش مظهر العجایب و لسان الغیب به‎صراحت آشکار می‎کند. مثنوی مظهر العجایب نمودار اوج تعالی و تکامل باور این عارف بزرگ است. این مثنوی کلاً درباره [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] و بر حق بودن او و فرزندانش است»<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص43-42</ref>.
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    مظهر العجایب را [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|صاحب کشف الظنون]] و جمعی از تذکره‎نویسان و صاحب ریحانة الأدب نیز از تألیفات شیخ دانسته‎اند؛ و شیخ در کتاب لسان الغیب که به گفته [[قزوینی، محمد|مرحوم قزوینی]] در مقدمه تذکرة الاولیاء، آن را در مکه نظم کرده است، در اشاره به این کتاب می‎گوید:
    مظهر العجایب را [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|صاحب کشف الظنون]] و جمعی از تذکره‎نویسان و صاحب ریحانة الأدب نیز از تألیفات شیخ دانسته‎اند؛ و شیخ در کتاب لسان الغیب که به گفته [[قزوینی، محمد|مرحوم قزوینی]] در مقدمه تذکرة الاولیاء، آن را در مکه نظم کرده است، در اشاره به این کتاب می‎گوید:


    '''یا بمظهر کن زمانی گوش تو***تا به تو پیوند گردد هوش تو'''
    {{شعر}}
    {{ب|'' یا بمظهر کن زمانی گوش تو''|2='' تا به تو پیوند گردد هوش تو''}}
    {{پایان شعر}}


    و نیز می‎فرماید:
    و نیز می‎فرماید:
     
    {{شعر}}
    '''مظهرم مدح و ثنای حیدر است ***قطره از بحر حوض کوثر است'''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص35</ref>.
    {{ب|''مظهرم مدح و ثنای حیدر است ''|2='' قطره از بحر حوض کوثر است''}}<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص35</ref>.
     
    {{پایان شعر}}
    شاید هم تهدیدات و محرومیت‎ها سبب گرایش [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به تشیع بود: «[[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ عطار]] باوجود ترغیب مردم به دوری از تعصبات مذهبی، در ایام پیری از تعصب‎پیشگان و مذهب‎گرایان وطنش خراسان، عذاب و مشقت، تعقیب و تهدید و محرومیت‎های شدید و زیادی دید و از خانه و جای و دیار عزیزش بیرون کرده شد. سبب روی دادن چنین واقعه مدهش، در روحیه مذهب تشیع، تألیف نمودن مثنوی «مظهر العجایب» و ستایش نمودن خصلت‎های نجیب و نیک خلیفه چهارم [[امام على(ع)|علی بن ابی‎طالب]] در آن بوده است». البته [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] آن را از تألیفات او نمی‎شمارد<ref>ر.ک: علی‎مردان، امریزدان، ص36</ref>.
    شاید هم تهدیدات و محرومیت‎ها سبب گرایش [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به تشیع بود: «[[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ عطار]] باوجود ترغیب مردم به دوری از تعصبات مذهبی، در ایام پیری از تعصب‎پیشگان و مذهب‎گرایان وطنش خراسان، عذاب و مشقت، تعقیب و تهدید و محرومیت‎های شدید و زیادی دید و از خانه و جای و دیار عزیزش بیرون کرده شد. سبب روی دادن چنین واقعه مدهش، در روحیه مذهب تشیع، تألیف نمودن مثنوی «مظهر العجایب» و ستایش نمودن خصلت‎های نجیب و نیک خلیفه چهارم [[امام على(ع)|علی بن ابی‎طالب]] در آن بوده است». البته [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] آن را از تألیفات او نمی‎شمارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/38406/36 ر.ک: علی‎مردان، امریزدان، ص36]</ref>.


    مصحح کتاب نیز دلایل انتساب مظهر العجایب به شیخ را این‎گونه تبیین می‎کند: گرچه برخی از نویسندگان و ادبای معاصر در انتساب این کتاب به شیخ تردید دارند؛ ولی ما دلایلی داریم که این کتاب مسلماً از آثار شیخ است و آن این است:
    مصحح کتاب نیز دلایل انتساب مظهر العجایب به شیخ را این‎گونه تبیین می‎کند: گرچه برخی از نویسندگان و ادبای معاصر در انتساب این کتاب به شیخ تردید دارند؛ ولی ما دلایلی داریم که این کتاب مسلماً از آثار شیخ است و آن این است:
    # شیخ در چند جای این کتاب اشاره به بزرگان و متقدمین عرفای سلف نموده و نام آنان را ذکر می‎کند که نام آنان در اغلب تذکره‎های بعد از زمان شیخ برده نشده و فقط نام آنان در تذکرة الاولیای عطار دیده می‎شود: مانند داود طایی، حبیب عجمی، احمد خضرویه و ابوتراب نخشبی و یحیی معاذ و... .
    # شیخ در چند جای این کتاب اشاره به بزرگان و متقدمین عرفای سلف نموده و نام آنان را ذکر می‎کند که نام آنان در اغلب تذکره‎های بعد از زمان شیخ برده نشده و فقط نام آنان در تذکرة الاولیای عطار دیده می‎شود: مانند داود طایی، حبیب عجمی، احمد خضرویه و ابوتراب نخشبی و یحیی معاذ و... .
    # پس از اینکه نام عرفا و صوفیه قدیم را که در تذکرة الاولیاء از عرفا و مشایخ قدیم به‎طور نثر ذکر کرده، عیناً در این کتاب به نظم آورده است؛ مانند داستان ملاقات داود طایی با [[امام جعفر صادق(ع)]] که در [[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]] ذکر کرده در مظهر العجایب عین داستان را با نظم چنین می‎گوید:
    # پس از اینکه نام عرفا و صوفیه قدیم را که در تذکرة الاولیاء از عرفا و مشایخ قدیم به‎طور نثر ذکر کرده، عیناً در این کتاب به نظم آورده است؛ مانند داستان ملاقات داود طایی با [[امام جعفر صادق(ع)]] که در [[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]] ذکر کرده در مظهر العجایب عین داستان را با نظم چنین می‎گوید:
    #:'''جعفر صادق امام خاص و عام***مقتدای خلق و مفتی کلام'''
     
    #:'''دایم آن سلطان دین در خانه بود***کز درش خلق و جهان بیگانه بود'''
    {{شعر}}
    #:'''یک شبی داود طایی پیر راه***آستان بوسید و آمد پیش شاه'''
    {{ب|''جعفر صادق امام خاص و عام''|2='' مقتدای خلق و مفتی کلام''}}
    #:'''کرد او چون بر امام دین سلام***گفت ای در دین احمد با نظام'''
    {{ب|''دایم آن سلطان دین در خانه بود''|2='' کز درش خلق و جهان بیگانه بود''}}
    #:'''تو مرا بحر عرفان پنده ده***بر دلم از پند خود پیوند ده'''
    {{ب|''یک شبی داود طایی پیر راه''|2='' آستان بوسید و آمد پیش شاه''}}
    #:'''شاه گفتش ای سلیمان زمین***علم شرعت هست در زیر نگین'''
    {{ب|''کرد او چون بر امام دین سلام''|2='' گفت ای در دین احمد با نظام''}}
    #:'''زاهد وقتی و دولت باشدت***خود به پند من چه حاجت باشدت'''
    {{ب|''تو مرا بحر عرفان پنده ده''|2='' بر دلم از پند خود پیوند ده''}}
    #:'''پس امام دین بگفتش این جواب***من همی‎ترسم در آخر از عذاب'''
    {{ب|''شاه گفتش ای سلیمان زمین''|2='' علم شرعت هست در زیر نگین''}}
    #:'''اندر این ره خود نسب ناید بکار***طاعت و زهد و ورع داری بیار'''
    {{ب|''زاهد وقتی و دولت باشدت''|2='' خود به پند من چه حاجت باشدت''}}
    #:'''من همی‎ترسم پس ای داود ازین***تا نباشد حال من فردا چنین... ''' <ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص42-40</ref>.
    {{ب|''پس امام دین بگفتش این جواب''|2='' من همی‎ترسم در آخر از عذاب''}}
    # با قطع‎نظر از سبک گفتار، اساساً این کتاب را از لحاظ شیوه عرفانی نیز می‎توان از شیخ دانست و ممکن است سلیقه نظم و شعر در حالات مختلف و سنین عمر یک نفر عالم تغییر کند و چون همان‎طور که [[قزوینی، محمد|مرحوم قزوینی]] در مقدمه تذکرة الاولیاء چاپ [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسن]] اظهارنظر نموده، چون نظم مظهر العجایب در اواخر عمر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و سنین کهولت و پیری شیخ بوده، لذا مرتبه سخن شیخ در این کتاب با آثار دیگر او فرق زیادی دارد<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>.
    {{ب|''اندر این ره خود نسب ناید بکار''|2='' طاعت و زهد و ورع داری بیار''}}
    {{ب|''من همی‎ترسم پس ای داود ازین''|2='' تا نباشد حال من فردا چنین... ''}} <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/38936/1/40 ر.ک: مقدمه مصحح، ص42-40]</ref>.
    {{پایان شعر}}
    # با قطع‎نظر از سبک گفتار، اساساً این کتاب را از لحاظ شیوه عرفانی نیز می‎توان از شیخ دانست و ممکن است سلیقه نظم و شعر در حالات مختلف و سنین عمر یک نفر عالم تغییر کند و چون همان‎طور که [[قزوینی، محمد|مرحوم قزوینی]] در مقدمه تذکرة الاولیاء چاپ [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسن]] اظهارنظر نموده، چون نظم مظهر العجایب در اواخر عمر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و سنین کهولت و پیری شیخ بوده، لذا مرتبه سخن شیخ در این کتاب با آثار دیگر او فرق زیادی دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/38936/1/42 ر.ک: همان، ص42]</ref>.
    #:اشعار مظهر العجایب با مدح و تنزیه پروردگار آغاز شده است:
    #:اشعار مظهر العجایب با مدح و تنزیه پروردگار آغاز شده است:
    #:'''آفرین جان آفرین جان جان***آنکه هست او آشکارا و نهان'''
    {{شعر}}
    #:'''در مقام لایزالی آشکار***در درون عاشقان بی‎قرار'''
    {{ب|''آفرین جان آفرین جان جان''|2='' آنکه هست او آشکارا و نهان''}}
    #:'''آسمان یک پرده از اسرار او***وین زمین یک نقطه از پرگار او'''
    {{ب|''در مقام لایزالی آشکار''|2='' در درون عاشقان بی‎قرار''}}
    #:'''ای منزه از همه بود و نبود***وی مبرا از همه گفت و شنود...'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1</ref>.
    {{ب|''آسمان یک پرده از اسرار او''|2='' وین زمین یک نقطه از پرگار او''}}
    {{ب|''ای منزه از همه بود و نبود''|2='' وی مبرا از همه گفت و شنود...''}}<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/38936/2/1 ر.ک: متن کتاب، ص1]</ref>.
    {{پایان شعر}}
    #و مثنوی را مزین به مدح رسول‎الله(ص) می‎کند:
    #و مثنوی را مزین به مدح رسول‎الله(ص) می‎کند:
    #:'''آن محمد ختم و خیر المرسلین***آن محمد نور رب‎العالمین'''
    {{شعر}}
    #:'''آن محمد مخزن اسرار شرع***جبرئیل از خیل او پوشیده درع...'''<ref>ر.ک: همان، ص2</ref>.
    {{ب|''آن محمد ختم و خیر المرسلین''|2='' آن محمد نور رب‎العالمین''}}
    {{ب|''آن محمد مخزن اسرار شرع''|2='' جبرئیل از خیل او پوشیده درع...''}}<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/38936/2/2 ر.ک: همان، ص2]</ref>.
    {{پایان شعر}}
    #سپس در نعت شاه اولیا [[امام على(ع)|علی(ع)]]، صداقت و راست‎گویی را اولین ویژگی آنحضرت می‎شمارد:
    #سپس در نعت شاه اولیا [[امام على(ع)|علی(ع)]]، صداقت و راست‎گویی را اولین ویژگی آنحضرت می‎شمارد:
    #:'''دین اگر خواهی سخن را راست‎گو***باش تابع بر امام راستگو'''
    {{شعر}}
    #:'''شهسوار لو کشف شیر خدا***از خدا دانی جهان را رهنما'''
    {{ب|''دین اگر خواهی سخن را راست‎گو''|2='' باش تابع بر امام راستگو''}}
    #:'''آن امامی کو بحق اسرار گفت***گفت با منصور و هم با دار گفت'''
    {{ب|''شهسوار لو کشف شیر خدا''|2='' از خدا دانی جهان را رهنما''}}
    #:'''مصطفی سر خدا با او بگفت***از حقایق ذره‎ای کی او نهفت'''
    {{ب|''آن امامی کو بحق اسرار گفت''|2='' گفت با منصور و هم با دار گفت'''
    #:'''مصطفی اسرار حق از وی شنفت***هم از او بشنید و هم با او بگفت'''<ref>ر.ک: همان</ref>.
    {{ب|''مصطفی سر خدا با او بگفت''|2='' از حقایق ذره‎ای کی او نهفت''}}
    {{ب|''مصطفی اسرار حق از وی شنفت''|2='' هم از او بشنید و هم با او بگفت''}}<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/38936/2/2 ر.ک: همان]</ref>.
    {{پایان شعر}}
    #و با توضیح نام کتاب، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را مظهر همه عجایب دانسته چنین می‎سراید:
    #و با توضیح نام کتاب، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را مظهر همه عجایب دانسته چنین می‎سراید:
    #:'''من کتب بسیار دارم در جهان***لیک مظهر را عجایب نیک دان'''
    {{شعر}}
    #:'''مظهر کل عجایب حیدر است***در میام سالکان او رهبر است'''
    {{ب|''من کتب بسیار دارم در جهان''|2='' لیک مظهر را عجایب نیک دان''}}
    #:'''ختم کردم این کتب بر نام او***زآنکه دارم مستی‎ای از جام او... '''<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.
    {{ب|''مظهر کل عجایب حیدر است''|2='' در میام سالکان او رهبر است''}}
    {{ب|''ختم کردم این کتب بر نام او''|2='' زآنکه دارم مستی‎ای از جام او... ''}}<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/38936/2/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>.
    {{پایان شعر}}
    #و با ذکر حکایات و داستان‎ها بر جذابیت کتاب می‎افزاید؛ از جمله این داستان‎ها قصه شیخ شقیق بلخی و هارون‎الرشید است. در این ابیات شیخ پس از بیان فضائل [[امام على(ع)|علی(ع)]]، هارون‎الرشید را به امام موسی کاظم(ع) که امام زمانش است ارجاع می‎دهد. ذکر این حکایات گریزی به بیان فضائل علمی و معنوی [[امام على(ع)|علی(ع)]] به سایر ائمه(ع) است. شاعر در این ابیات امام موسی کاظم(ع) را سرچشمه علم و مصداق «حق الیقین» دانسته است:
    #و با ذکر حکایات و داستان‎ها بر جذابیت کتاب می‎افزاید؛ از جمله این داستان‎ها قصه شیخ شقیق بلخی و هارون‎الرشید است. در این ابیات شیخ پس از بیان فضائل [[امام على(ع)|علی(ع)]]، هارون‎الرشید را به امام موسی کاظم(ع) که امام زمانش است ارجاع می‎دهد. ذکر این حکایات گریزی به بیان فضائل علمی و معنوی [[امام على(ع)|علی(ع)]] به سایر ائمه(ع) است. شاعر در این ابیات امام موسی کاظم(ع) را سرچشمه علم و مصداق «حق الیقین» دانسته است:
    #:'''رو به پیش موسی کاظم به حلم***زآنکه او باشد بمعنی کان علم'''
    {{شعر}}
    #:'''رو به پیش موسی کاظم بحرف***جان خود را در ره او ساز صرف'''
    {{ب|''رو به پیش موسی کاظم به حلم''|2='' زآنکه او باشد بمعنی کان علم''}}
    #:'''رو به پیش موسی کاظم ببین***در جمالش نوری از حق الیقین... '''<ref>ر.ک: همان، ص130-129</ref>.
    {{ب|''رو به پیش موسی کاظم بحرف''|2='' جان خود را در ره او ساز صرف''}}
    {{ب|''رو به پیش موسی کاظم ببین''|2='' در جمالش نوری از حق الیقین... ''}}<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/38936/2/129 ر.ک: همان، ص130-129]</ref>.
    {{پایان شعر}}


    اما مثنوی دیگر منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] «مظهر الاسرار» است که در انتهای کتاب ارائه شده است. «مظهر العجایب» در بحر رمل و «مظهر الأسرار» در بحر هزج سروده شده‎اند و بدون استثنا اشعار بد و غلط و ناخوشایند و تکرار مکررات فراوان دارند. در آغاز «مظهر الاسرار» به چند کتاب خود هم اشاره کرده‎ است<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57</ref>.
    اما مثنوی دیگر منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] «مظهر الاسرار» است که در انتهای کتاب ارائه شده است. «مظهر العجایب» در بحر رمل و «مظهر الأسرار» در بحر هزج سروده شده‎اند و بدون استثنا اشعار بد و غلط و ناخوشایند و تکرار مکررات فراوان دارند. در آغاز «مظهر الاسرار» به چند کتاب خود هم اشاره کرده‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/959/57 ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۹۶: خط ۱۱۱:
    # مقدمه مصحح و متن کتاب.
    # مقدمه مصحح و متن کتاب.
    # نفیسی، سعید، زندگینامه عطار نیشابوری، نشر اقبال، تهران، چاپ اول، 1382ش.
    # نفیسی، سعید، زندگینامه عطار نیشابوری، نشر اقبال، تهران، چاپ اول، 1382ش.
    # «پیروان مذاهب و شیخ عطار»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ایران شناخت، زمستان 1378، شماره 15، صفحه 28 تا 47؛ به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:716609|«پیروان مذاهب و شیخ عطار»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ایران شناخت، زمستان 1378، شماره 15، صفحه 28 تا 47]].
    #:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/716609
    # وحیدیان کامیار، تقی، «باور مذهبی شاعر هفت شهر عشق»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ش 130-131، پاییز و زمستان 79، ص 613 تا 628؛ مذکور در پایگاه مجلات تخصصی نور، عرفان و تصوف، زمستان 1380، شماره 15، ص 39 تا 51؛ به آدرس اینترنتی:
    # وحیدیان کامیار، تقی، «باور مذهبی شاعر هفت شهر عشق»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ش 130-131، پاییز و زمستان 79، ص 613 تا 628؛ مذکور در پایگاه مجلات تخصصی نور، عرفان و تصوف، زمستان 1380، شماره 15، ص 39 تا 51؛ به آدرس اینترنتی:
    #:https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/128624
    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/128624
    # سجادی، سید ضیاءالدین، «پندنامه عطار و چند اثر منسوب به او»، پایگاه مجلات تخصصی نور: کیهان فرهنگی، فروردين و ارديبهشت 1374، شماره 120، صفحه 56 تا 58؛ به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:15602|سجادی، سید ضیاءالدین، «پندنامه عطار و چند اثر منسوب به او»، پایگاه مجلات تخصصی نور: کیهان فرهنگی، فروردين و ارديبهشت 1374، شماره 120، صفحه 56 تا 58]].
    http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/15602
     


    == وابسته‌ها ==
    == وابسته‌ها ==