دروس اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

    (لینک درون متنی)
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    '''دروس اخلاق اسلامى'''، اثر [[جزایری، محمدعلی|سيد محمدعلى جزايرى (آل غفور)]]، به زبان فارسى پيرامون علم اخلاق بر مبناى تعادل قواى عاقله، شهويه، غضبيه و وهميه است.
    '''دروس اخلاق اسلامى'''، اثر [[جزایری، محمدعلی|سيد محمدعلى جزايرى (آل غفور)]]، به زبان فارسى پيرامون علم اخلاق بر مبناى تعادل قواى عاقله، شهويه، غضبيه و وهميه است.


    مؤلف خود درباره اين كتاب نوشته است: «كتاب حاضر، دروس اخلاق اسلامى است كه در حوزه‌ى علميه روزهاى چهارشنبه در انتهاى درس [[كتاب المكاسب|مكاسب]] و نيز در دانشگاه قم و دانشگاه باقر العلوم(ع) و همچنين حدود يك سال، در روزهاى پنج‌شنبه براى نورچشمان عزيز، معجزه‌ى قرآن، سيد محمدحسين طباطبايى و همدرس وى آقا محمد مادرشاهى كه او نيز حافظ تمام قرآن كريم است، گفته شده و هر بار اصلاحاتى در آن صورت گرفته است» (دروس اخلاق اسلامى، پيشگفتار، ص 18).
    مؤلف خود درباره اين كتاب نوشته است: «كتاب حاضر، دروس اخلاق اسلامى است كه در حوزه‌ى علميه روزهاى چهارشنبه در انتهاى درس [[كتاب المكاسب|مكاسب]] و نيز در دانشگاه قم و دانشگاه باقر العلوم(ع) و همچنين حدود يك سال، در روزهاى پنج‌شنبه براى نورچشمان عزيز، معجزه‌ى قرآن، سيد محمدحسين طباطبايى و همدرس وى آقا محمد مادرشاهى كه او نيز حافظ تمام قرآن كريم است، گفته شده و هر بار اصلاحاتى در آن صورت گرفته است». <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/1/18 پيشگفتار، ص 18]</ref>


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    پيش از ورود به بيان مسائل اخلاقى، سه مطلب را مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد; زيرا بدون شناخت آنها بحث از مسائل اخلاقى، ريشه‌اى و كامل نخواهد بود.
    پيش از ورود به بيان مسائل اخلاقى، سه مطلب را مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد; زيرا بدون شناخت آنها بحث از مسائل اخلاقى، ريشه‌اى و كامل نخواهد بود.


    1. مفهوم اخلاق (صورت درونى و چهره باطنى);
    #مفهوم اخلاق (صورت درونى و چهره باطنى);
    #موضوع علم اخلاق;
    #فايده و ارزش علم اخلاق;


    2. موضوع علم اخلاق;
    در فصل دوم صفات نشئت گرفته از قوه ى عاقله را بررسى نموده
    <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/25 متن کتاب، ص25]</ref>  و پيرامون جربزه و جهل مى‌گويد كه جربزه در لغت به معناى شهامت و زيركى است، ولى در اصطلاح علم اخلاق عبارت است از: افراط در فكر و تعقل، و خروج از حد اعتدال، به طورى كه ذهن انسان در يك جا تمركز پيدا نكند و هميشه ابداع شبهه نموده و در امور دقيقه برخلاف واقع، بسيار دقت و تأمل كند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/27 همان، ص27]</ref> 


    3. فايده و ارزش علم اخلاق;
    اما جهل و كودنى كه ناشى از تفريط در قوّه ى عاقله است، عبارت است از به كار نبستن اين قوّه، و تدبر و تفكر نكردن، با توجه به اين كه می‌داند جاهل است (كه اين جهل، جهل بسيط ناميده می‌شود) و اين جهل در ابتداى كار بد نيست و رذيله به حساب نمى‌آيد، چون ياد گرفتن و علم، متوقف بر آن است، ولى اگر خداى ناكرده ثبات و دوام يابد، از رذايل مهلكه می‌شود. در ادامه به درمان اين دو رذيله مى‌پردازد.


    در فصل دوم صفات نشئت گرفته از قوه ى عاقله را بررسى نموده و پيرامون جربزه و جهل مى‌گويد كه
    در فصل سوم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى شهويه پرداخته و بيان مى‌دارد كه حدّ اعتدال قوّه ى شهويه، صفت عفت است كه منشأ بسيارى از صفات كمال می‌باشد، و طرف افراط آن شره و عياشى و طرف تفريط آن خمودى است. بسيارى از صفات رذيله و پست، از قبيل حبّ دنيا، حرص، طمع، خوردن مال حرام و غيره ناشى از اين دو صفت است. ابتدا به بيان مذمّت اين‌ها و نيز تمجيد و توصيف عفت، و سپس به صفاتى می‌پردازد كه از اين‌ها سرچشمه می‌گیرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/37 همان، ص37]</ref> 


    جربزه در لغت به معناى شهامت و زيركى است، ولى در اصطلاح علم اخلاق عبارت است از: افراط در فكر و تعقل، و خروج از حد اعتدال، به طورى كه ذهن انسان در يك جا تمركز پيدا نكند و هميشه ابداع شبهه نموده و در امور دقيقه برخلاف واقع، بسيار دقت و تأمل كند.
    در فصل چهارم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى غضبيه پرداخته <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/137 همان، ص137]</ref>  و درباره تهور مى‌گويد كه اگر قوّه ى غضبيه به حدّ اعتدال باشد، شجاعت و اگر طرف افراط باشد تهوّر و بى باكى و اگر به سمت تفريط باشد جُبن و ترس و بى عرضگى است.


    ما جهل و كودنى كه ناشى از تفريط در قوّه ى عاقله است، عبارت است از به كار نبستن اين قوّه، و تدبر و تفكر نكردن، با توجه به اين كه می‌داند جاهل است (كه اين جهل، جهل بسيط ناميده می‌شود) و اين جهل در ابتداى كار بد نيست و رذيله به حساب نمى‌آيد، چون ياد گرفتن و علم، متوقف بر آن است، ولى اگر خداى ناكرده ثبات و دوام يابد، از رذايل مهلكه می‌شود. در ادامه به درمان اين دو رذيله مى‌پردازد.
    تهوّر عبارت است از: عدم ترس و اقدام به كارى كه موجب گرفتارى و هلاكت است كه عقل و شرع آن را منع كرده‎اند، چه مربوط به دنيا باشد (مثل حمل قاچاق و شب گردى در بيابان، در حالى كه احتمال دارد جانور درنده وجود داشته باشد و او نيز وسيله ى دفاع ندارد و...) و چه مربوط به آخرت باشد (مثل روزه گرفتن با علم به ضرر، يا وضو و غسل نمودن در حالى كه بداند آب براى او ضرر دارد).<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/139 همان، ص139]</ref>


    در فصل سوم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى شهويه پرداخته و بيان مى‌دارد كه حدّ اعتدال قوّه ى شهويه، صفت عفت است كه منشأ بسيارى از صفات كمال می‌باشد، و طرف افراط آن شره و عياشى و طرف تفريط آن خمودى است. بسيارى از صفات رذيله و پست، از قبيل حبّ دنيا، حرص، طمع، خوردن مال حرام و غيره ناشى از اين دو صفت است. ابتدا به بيان مذمّت اين‌ها و نيز تمجيد و توصيف عفت، و سپس به صفاتى می‌پردازد كه از اين‌ها سرچشمه می‌گیرد.
    در فصل پنجم از صفات نشئت گرفته از قوه ى وهميه سخن رانده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/191 همان، ص191]</ref>  و اشاره مى‌كند كه: "قبلا گفتيم كه از تعديل قوّه‌ى وهميّه عدالت و از افراط آن ظلم و از تفريط آن انظلام (ستم پذيرى) ايجاد مى گردد; ولى مرحوم ملا محمّد مهدى نراقى، در [[جامع السعادات]] و هم چنين فرزند برومندش در معراج السعادۀ، جداگانه در مورد اين سه صفت ناشى از قوّه ى وهميّه بحث نفرموده‎اند، بلكه آنها را مندرج در صفات و آثارى كه از سه قوه ى شهويه و غضبيّه و عقليه سرچشمه مى گيرند دانسته‎اند، ولى اين بنده ى ناچيز بر حسب وعده‌اى كه در اوّل كتاب دادم درباره ى سه صفت ظلم و انظلام و عدالت، مطالبى را هر چند مختصر، به صورت مستقل عرض مى كنم."<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/193 همان، ص193]</ref>


    در فصل چهارم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى غضبيه پرداخته و درباره تهور مى‌گويد كه اگر قوّه ى غضبيه به حدّ اعتدال باشد، شجاعت و اگر طرف افراط باشد تهوّر و بى باكى و اگر به سمت تفريط باشد جُبن و ترس و بى عرضگى است.
    در فصل ششم صفات مربوط به سه قوه ى عاقله، شهويه و غضبيّه را بررسى نموده <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/201 همان، ص201]</ref> و بعضى از صفاتى كه از سه قوه ى عاقله و غضبيّه و شهويه يا از دوتا از اين قوا سرچشمه مى گيرند، بيان مى‌دارد.


    تهوّر عبارت است از: عدم ترس و اقدام به كارى كه موجب گرفتارى و هلاكت است كه عقل و شرع آن را منع كرده‎اند، چه مربوط به دنيا باشد (مثل حمل قاچاق و شب گردى در بيابان، در حالى كه احتمال دارد جانور درنده وجود داشته باشد و او نيز وسيله ى دفاع ندارد و...) و چه مربوط به آخرت باشد (مثل روزه گرفتن با علم به ضرر، يا وضو و غسل نمودن در حالى كه بداند آب براى او ضرر دارد).
    سپس در پايان كتاب راه شكرگزارى از نعمتهاى الهى را بيان كرده و مى‌گويد: شكر نعمت هاى الهى به چند چيز است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/268 همان، ص268]</ref> :
     
    در فصل پنجم از صفات نشئت گرفته از قوه ى وهميه سخن رانده و اشاره مى‌كند كه: "قبلا گفتيم كه از تعديل قوّه‌ى وهميّه عدالت و از افراط آن ظلم و از تفريط آن انظلام (ستم پذيرى) ايجاد مى گردد; ولى مرحوم ملا محمّد مهدى نراقى، در [[جامع السعادات]] و هم چنين فرزند برومندش در معراج السعادۀ، جداگانه در مورد اين سه صفت ناشى از قوّه ى وهميّه بحث نفرموده‎اند، بلكه آنها را مندرج در صفات و آثارى كه از سه قوه ى شهويه و غضبيّه و عقليه سرچشمه مى گيرند دانسته‎اند، ولى اين بنده ى ناچيز بر حسب وعده‌اى كه در اوّل كتاب دادم درباره ى سه صفت ظلم و انظلام و عدالت، مطالبى را هر چند مختصر، به صورت مستقل عرض مى كنم."
     
    در فصل ششم صفات مربوط به سه قوه ى عاقله، شهويه و غضبيّه را بررسى نموده و بعضى از صفاتى كه از سه قوه ى عاقله و غضبيّه و شهويه يا از دوتا از اين قوا سرچشمه مى گيرند، بيان مى‌دارد.
     
    سپس در پايان كتاب راه شكرگزارى از نعمتهاى الهى را بيان كرده و مى‌گويد: شكر نعمت هاى الهى به چند چيز است:


    اوّل، معرفت و شناخت نعمت هاى ظاهر و باطن، كه سرتاپاى انسان غرق نعمت است;
    اوّل، معرفت و شناخت نعمت هاى ظاهر و باطن، كه سرتاپاى انسان غرق نعمت است;
    خط ۱۰۰: خط ۹۷:


    مصادر و منابع كتاب در پايان كتاب ذكر شده است. پاورقی‌های كتاب مربوط به منابع مى‌باشد.
    مصادر و منابع كتاب در پايان كتاب ذكر شده است. پاورقی‌های كتاب مربوط به منابع مى‌باشد.
    ==پانویس ==
    <references />


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    متن و مقدمه كتاب
    متن و مقدمه كتاب
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[اخلاق اسلامی (دستغیب)]]
    [[اخلاق اسلامی (محفوظی)]]
    [[اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه (خطبه متقین)]]
    [[اخلاق اسلامی (سادات)]]
    [[اخلاق اسلامی (حائری شیرازی)]]
    [[اخلاق اسلامى]]
    [[دروس اخلاق اسلامی]]
    [[كاوشی نو در اخلاق اسلامی و شئون حکمت عملی]]
    [[راه ما در اصول، فروع و اخلاق اسلامی]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    خط ۱۰۸: خط ۱۳۰:
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]]
    [[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]]
    [[رده:25 آبان الی 24 آذر(97)]]