دره نادره: تاریخ عصر نادرشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
    خط ۳۴: خط ۳۴:


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    گفته‌اند كه اين كتاب دشوارترين و متكلفانه‌ترين متن به نثر مصنوع فارسى به شمار مى‌رود؛ زيرا نویسنده خود به انگيزه پديد آوردن چنين نثرى به نوشتن آن پرداخته و تاريخ‌نويسى نزد او از اهميت كم‌ترى برخوردار بوده است. از زمان پيدايى اين اثر (كمابيش سه سده)، گاهى اديبان و فاضلان روزگار بدان روى آورده و گاهى از آن دورى كرده‌اند. روزگارى اين كتاب قبله نامه‌نويسان بوده است و روزى آماج طنز و ريشخند متعلمان. اگرچه زمانى واژگان دره نادره را براى چيره‌دست شدن در املا از بر مى‌كردند و بخش‌هايى را از آن در نامه‌ها مى‌گنجاندند، ديرى نگذشت كه همان جملات را «ترّهات» يا «تطويل بلاطائل» خواندند و نویسنده آنها را سفيهى خودخواه و ديوانه‌اى ياوه‌سرا برشمردند. بارى، هر اديب و مترسلى خود را از ورق زدن اين كتاب و خواندن آن بى‌نياز نمى‌داند و اثر خامه ميرزا مهدى‌خان را همچون ديگر متن‌هاى مصنوع مانند مرزبان‌نامه، سندبادنامه، نفثة المصدور و تاريخ وصاف مى‌خواند.
    گفته‌اند كه اين كتاب دشوارترين و متكلفانه‌ترين متن به نثر مصنوع فارسى به شمار مى‌رود؛ زيرا نویسنده خود به انگيزه پديد آوردن چنين نثرى به نوشتن آن پرداخته و تاريخ‌نويسى نزد او از اهميت كم‌ترى برخوردار بوده است. از زمان پيدايى اين اثر (كمابيش سه سده)، گاهى اديبان و فاضلان روزگار بدان روى آورده و گاهى از آن دورى كرده‌اند. روزگارى اين كتاب قبله نامه‌نويسان بوده است و روزى آماج طنز و ريشخند متعلمان. اگرچه زمانى واژگان دره نادره را براى چيره‌دست شدن در املا از بر می‌كردند و بخش‌هايى را از آن در نامه‌ها مى‌گنجاندند، ديرى نگذشت كه همان جملات را «ترّهات» يا «تطويل بلاطائل» خواندند و نویسنده آنها را سفيهى خودخواه و ديوانه‌اى ياوه‌سرا برشمردند. بارى، هر اديب و مترسلى خود را از ورق زدن اين كتاب و خواندن آن بى‌نياز نمى‌داند و اثر خامه ميرزا مهدى‌خان را همچون ديگر متن‌هاى مصنوع مانند مرزبان‌نامه، سندبادنامه، نفثة المصدور و تاريخ وصاف مى‌خواند.


    نثر كتاب يك‌نواخت نيست و به گفته مصحح دانش‌مند كتاب، آن را در فصاحت همچون متون ادبى سده ششم نمى‌توان دانست و حتى نفثة المصدور در جاهايى بر آن مى‌چربد. ديدگاه يا داورى نویسنده را درباره كسانى كه شرح حالشان را مى‌نويسد يا ديدگاهش را درباره روى‌دادهايى كه پيش مى‌آيد، از شعرهاى عربى يا آيات و روايتى كه در متن كتابش مى‌گنجاند، به نيكى مى‌توان فهميد؛ چنان‌كه در «بيان تسخير قندهار» و راندن افغانان از آن‌جا، سخنش را چنين آغاز مى‌كند: '''«فانظر كيف كان عاقبة المفسدين»'''. البته گفتارهاى صريح او نيز درباره دشمنان نادر شاه يا توصيف شاهان افشارى به‌ويژه نادر كم نيست.
    نثر كتاب يك‌نواخت نيست و به گفته مصحح دانش‌مند كتاب، آن را در فصاحت همچون متون ادبى سده ششم نمى‌توان دانست و حتى نفثة المصدور در جاهايى بر آن مى‌چربد. ديدگاه يا داورى نویسنده را درباره كسانى كه شرح حالشان را مى‌نويسد يا ديدگاهش را درباره روى‌دادهايى كه پيش مى‌آيد، از شعرهاى عربى يا آيات و روايتى كه در متن كتابش مى‌گنجاند، به نيكى مى‌توان فهميد؛ چنان‌كه در «بيان تسخير قندهار» و راندن افغانان از آن‌جا، سخنش را چنين آغاز مى‌كند: '''«فانظر كيف كان عاقبة المفسدين»'''. البته گفتارهاى صريح او نيز درباره دشمنان نادر شاه يا توصيف شاهان افشارى به‌ويژه نادر كم نيست.