اسرار آل محمد عليهم‌السلام؛ ترجمه کتاب سليم بن قيس هلالى: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
    جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    '''اسرار آل محمد'''، ترجمه کتاب [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس هلالى]] به فارسی است.
    '''اسرار آل محمد'''، ترجمه کتاب [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس هلالى]] به فارسی است.


    یکى از کتاب‌هاى برجاى مانده از سده نخستين تاريخ اسلام، کتاب [[سلیم بن قیس هلالی|سُلَيم بن قيس هلالى]] است. این کتاب، بنا به نقل مشهور، تأليف عالمى به همين نام است و چون او خود، برای کتابش نامى انتخاب نكرد، به تدريج به نام مؤلفش شهرت يافت. متن عربى کتاب سُليم، چندين بار به چاپ رسيد‌ ‎و ترجمه فارسی آن نيز برای اوّلين بار، در سال1400 هجرى با عنوان اسرار آل محمد(ص) انتشار يافت.
    یکى از کتاب‌هاى برجاى مانده از سده نخستين تاريخ اسلام، کتاب [[سلیم بن قیس هلالی|سُلَيم بن قيس هلالى]] است. این کتاب، بنا به نقل مشهور، تأليف عالمى به همین نام است و چون او خود، برای کتابش نامى انتخاب نكرد، به تدريج به نام مؤلفش شهرت يافت. متن عربى کتاب سُليم، چندين بار به چاپ رسيد‌ ‎و ترجمه فارسی آن نيز برای اوّلين بار، در سال1400 هجرى با عنوان اسرار آل محمد(ص) انتشار يافت.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۶: خط ۴۶:
    در بخش سوّم، مستدركات کتاب سليم 23 حديث ذكر مى‌شود كه در كتب حديث از سليم بن قيس نقل شده و در نسخه‌هاى موجود کتاب سليم وجود ندارد. این احاديث جزيى از کتاب او به حساب مى‌آيد، زيرا آنچه از سليم نقل شده از کتاب او بوده است.
    در بخش سوّم، مستدركات کتاب سليم 23 حديث ذكر مى‌شود كه در كتب حديث از سليم بن قيس نقل شده و در نسخه‌هاى موجود کتاب سليم وجود ندارد. این احاديث جزيى از کتاب او به حساب مى‌آيد، زيرا آنچه از سليم نقل شده از کتاب او بوده است.


    ذكر این احاديث به عنوان تكميل کتاب سليم و عرضه نسخه كاملى از آن است كه شامل همه روايات منقول از سليم خواهد بود.
    ذكر این احاديث به عنوان تكمیل کتاب سليم و عرضه نسخه كاملى از آن است كه شامل همه روايات منقول از سليم خواهد بود.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    پايه‌هاى انحرافى كه در سقيفه - پايه ضلالت و تحريف - بنيان‌گذارى شد.
    پايه‌هاى انحرافى كه در سقيفه - پايه ضلالت و تحريف - بنيان‌گذارى شد.


    آنچه در 75 روز اوّل پس رحلت پيامبر(ص) رخ داد و به شهادت سيده نساء العالمين و فرزندش محسن عليهماالسّلام انجاميد.
    آنچه در 75 روز اوّل پس رحلت پيامبر(ص) رخ داد و به شهادت سيده نساء العالمین و فرزندش محسن عليهماالسّلام انجامید.


    تاريخ 25 ساله غصب خلافت.
    تاريخ 25 ساله غصب خلافت.


    امتحان‌هاى پنج ساله امت در حكومت اميرالمؤمنين(ع).
    امتحان‌هاى پنج ساله امت در حكومت امیرالمؤمنين(ع).


    اقدامات خصمانه معاویه طى 15 سال حكومت ظالمانه او.
    اقدامات خصمانه معاویه طى 15 سال حكومت ظالمانه او.
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    کتابى كه گویاى وصاياى پيامبر اكرم(ص) درباره اهل‌بيت(ع) است، و از برخوردهاى پيامبر(ص) با منافقين و مقابله آنان با حضرتش گزارش مى‌دهد.
    کتابى كه گویاى وصاياى پيامبر اكرم(ص) درباره اهل‌بيت(ع) است، و از برخوردهاى پيامبر(ص) با منافقين و مقابله آنان با حضرتش گزارش مى‌دهد.


    اين کتاب بيانگر ظلمى است كه بر امامان شيعه رفته، و نشانگر آن است كه مذهب الهى شيعه چه قربانيانى در راه حفظ مفاهيم اصيل اسلام داده، و چه شهدا و مظلومين والامقامى در راه مقابله با بدعت‌ها و تحريف‌ها تقديم كرده است.
    اين کتاب بيانگر ظلمى است كه بر امامان شيعه رفته، و نشانگر آن است كه مذهب الهى شيعه چه قربانيانى در راه حفظ مفاهيم اصيل اسلام داده، و چه شهدا و مظلومین والامقامى در راه مقابله با بدعت‌ها و تحريف‌ها تقديم كرده است.


    متن حاضر؛ شامل 93 حديث است كه 48 حديث آن در نوع «ج» موجود است، و 23 حديث آن به عنوان مستدركات کتاب سليم ذكر مى‌شود.
    متن حاضر؛ شامل 93 حديث است كه 48 حديث آن در نوع «ج» موجود است، و 23 حديث آن به عنوان مستدركات کتاب سليم ذكر مى‌شود.
    خط ۸۱: خط ۸۱:
    در این بحث، مناظره و مجادله شخصى مطرح نيست و غرض اصلى، یک تحقيق علمى است.
    در این بحث، مناظره و مجادله شخصى مطرح نيست و غرض اصلى، یک تحقيق علمى است.


    ايشان در این زمينه تا آن جا پيش مى‌روند كه به نقل از [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالأنوار]] [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]]، این حديث را از [[امام على(ع)|اميرمؤمنان، على(ع)]] نقل مى‌كنند كه حضرت فرمود:
    ايشان در این زمینه تا آن جا پيش مى‌روند كه به نقل از [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالأنوار]] [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]]، این حديث را از [[امام على(ع)|امیرمؤمنان، على(ع)]] نقل مى‌كنند كه حضرت فرمود:


    دين خدا با اشخاص شناخته نمى‌شود؛ بلكه با دليل حق شناخته مى‌شود. پس حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى.
    دين خدا با اشخاص شناخته نمى‌شود؛ بلكه با دليل حق شناخته مى‌شود. پس حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى.
    خط ۹۳: خط ۹۳:
    چگونه است كه هم سُليم و هم اَبان، دقيقاً زمان مرگ خود را پيش بينى مى‌كنند و پيش از مرگ، طىّ تشريفاتى ویژه، و البته نه چندان گسترده، کتاب را به ديگرى تحویل مى‌دهند. اگر این مطلب درباره سليم درست باشد - كه در دوره خفقان زندگى مى‌كرد و امكان انتشار مطالب کتابش نبود -، درباره اَبان، قطعاً بى مورد است؛ زيرا اولاً او قبلاً کتاب را به فردى غير شيعه؛ همانند حسن بصرى نشان داد و از وى در مورد کتاب، تأييدى‌هاى گرفت. ثانياً مطالب کتاب، تا زمان مرگ ابان، در بين مردمْ انتشار يافته بود و اكثر مردم، از محتواى آن خبر داشتند.
    چگونه است كه هم سُليم و هم اَبان، دقيقاً زمان مرگ خود را پيش بينى مى‌كنند و پيش از مرگ، طىّ تشريفاتى ویژه، و البته نه چندان گسترده، کتاب را به ديگرى تحویل مى‌دهند. اگر این مطلب درباره سليم درست باشد - كه در دوره خفقان زندگى مى‌كرد و امكان انتشار مطالب کتابش نبود -، درباره اَبان، قطعاً بى مورد است؛ زيرا اولاً او قبلاً کتاب را به فردى غير شيعه؛ همانند حسن بصرى نشان داد و از وى در مورد کتاب، تأييدى‌هاى گرفت. ثانياً مطالب کتاب، تا زمان مرگ ابان، در بين مردمْ انتشار يافته بود و اكثر مردم، از محتواى آن خبر داشتند.


    به علاوه، چگونه سُليم درباره کتابش نهایت احتياط را به خرج مى‌دهد و با روحيه والاى «كتمان» و «اجتناب از شهرت» و «دقّت در ثبت مطالب»، مدّت شصت سال، بى‌وقفه به تأليف و تدوین کتابش همّت مى‌گمارد؛ امّا در بين آن همه اصحاب پيامبر(ص) و ائمه(ع)، هيچ كس را شايسته واگذارى این امانت نمى‌بيند؛ بلكه بر اثر تصادف و اتّفاق، در شهر نوبندگان، به هنگام ملاقات با نوجوان چهارده ساله‌اى به نام ابان بن ابى عياش، به یک باره تصميم مى‌گيرد كه حاصل یک عمر تلاش طاقت فرساى خویش را در اختيار وى قرار دهد؟ مترجم در مقدمه خود، در این باره چنين آورده است:
    به علاوه، چگونه سُليم درباره کتابش نهایت احتياط را به خرج مى‌دهد و با روحيه والاى «كتمان» و «اجتناب از شهرت» و «دقّت در ثبت مطالب»، مدّت شصت سال، بى‌وقفه به تأليف و تدوین کتابش همّت مى‌گمارد؛ امّا در بين آن همه اصحاب پيامبر(ص) و ائمه(ع)، هيچ كس را شايسته واگذارى این امانت نمى‌بيند؛ بلكه بر اثر تصادف و اتّفاق، در شهر نوبندگان، به هنگام ملاقات با نوجوان چهارده ساله‌اى به نام ابان بن ابى عياش، به یک باره تصمیم مى‌گيرد كه حاصل یک عمر تلاش طاقت فرساى خویش را در اختيار وى قرار دهد؟ مترجم در مقدمه خود، در این باره چنين آورده است:


    در شهر نوبندجان، سليم، با جوانى كه چهارده سال از عمرش مى‌گذشت و نامش ابان بود، ملاقات كرد. البته جنبه آشنايى بين سليم و ابان، برای ما معلوم نيست كه آيا فاميل بوده‌اند و يا سابقه دوستى داشته‌اند يا یک اتّفاق و تصادف بوده است(!)؛ ولى به هر حال، سليم در خانه پدرى ابان بن ابى‌عياش اقامت كرد... ديرى نگذشت كه سليم، احساس كرد در سرزمين غربت، عمرش به پایان خود، نزدیک مى‌شود و مهم‌ترين مسئله برای او حفظ کتابش بود... سليم، نگران کتابى بود كه با تمام وجود، در راه تأليف و حفظ آن، فداكارى كرده بود و مطالب آن را به طور شفاهى از خود معصومان(ع) يا از اصحابشان گرفته بود؛ کتابى كه در بردارنده نكات و گوشه‌هاى بسيار دقيقى از تاريخ اسلام بود و او در به دست آوردن آنها زحمت فراوان كشيده بود؛ کتابى كه در یک نگاه، مجموعه‌اى از معارف و تاريخ اسلام بود كه مى‌بايست به عنوان پايه تولّى و تبرّى تلقّى شود...
    در شهر نوبندجان، سليم، با جوانى كه چهارده سال از عمرش مى‌گذشت و نامش ابان بود، ملاقات كرد. البته جنبه آشنايى بين سليم و ابان، برای ما معلوم نيست كه آيا فامیل بوده‌اند و يا سابقه دوستى داشته‌اند يا یک اتّفاق و تصادف بوده است(!)؛ ولى به هر حال، سليم در خانه پدرى ابان بن ابى‌عياش اقامت كرد... ديرى نگذشت كه سليم، احساس كرد در سرزمین غربت، عمرش به پایان خود، نزدیک مى‌شود و مهم‌ترين مسئله برای او حفظ کتابش بود... سليم، نگران کتابى بود كه با تمام وجود، در راه تأليف و حفظ آن، فداكارى كرده بود و مطالب آن را به طور شفاهى از خود معصومان(ع) يا از اصحابشان گرفته بود؛ کتابى كه در بردارنده نكات و گوشه‌هاى بسيار دقيقى از تاريخ اسلام بود و او در به دست آوردن آنها زحمت فراوان كشيده بود؛ کتابى كه در یک نگاه، مجموعه‌اى از معارف و تاريخ اسلام بود كه مى‌بايست به عنوان پايه تولّى و تبرّى تلقّى شود...


    مترجم در بحث «انتقال کتاب از ابان به ابن اُذَينۀ» چنين مى‌نویسد:
    مترجم در بحث «انتقال کتاب از ابان به ابن اُذَينۀ» چنين مى‌نویسد:


    اتّفاق عجيبى كه در سال 138هجرى در 76 سالگى ابان [رخ داد]، این بود كه یک شب، سليم را در عالم رؤيا ديد. سليم، نزدیکى مرگ او را خبر داد و گفت: «اى ابان! تو در این روزها از دنيا مى‌روى. درباره امانت من، تقوا پيشه كن و آن را ضايع مكن و به وعدهاى كه به من در مورد كتمان آن داده‌اى، عمل كن و آن را جز نزد مردى از شیعیان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] كه صاحب دين و آبرو باشد، مسپار». این خواب، از رؤياهاى صادقه بود؛ چه آن كه یک ماه از آن نگذشته بود كه ابان از دنيا رفت... صبح آن شب كه ابان، سليم را در خواب ديد، با ابن اذينه ملاقات كرد و رؤياى شب گذشته را و نيز اجمالى از تاريخچه کتاب را با او در ميان گذشت. سپس کتاب را رسماً به او تحویل داد و او هم مانند سليم، تمام کتاب را برای ابن اذينه قرائت كرد... بيش از یک ماه از تحویل کتاب سليم به ابن اذينه نگذشته بود كه ابان، در ماه رجب سال 138 هجرى در بصره از دنيا رفت.
    اتّفاق عجيبى كه در سال 138هجرى در 76 سالگى ابان [رخ داد]، این بود كه یک شب، سليم را در عالم رؤيا ديد. سليم، نزدیکى مرگ او را خبر داد و گفت: «اى ابان! تو در این روزها از دنيا مى‌روى. درباره امانت من، تقوا پيشه كن و آن را ضايع مكن و به وعدهاى كه به من در مورد كتمان آن داده‌اى، عمل كن و آن را جز نزد مردى از شیعیان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين(ع)]] كه صاحب دين و آبرو باشد، مسپار». این خواب، از رؤياهاى صادقه بود؛ چه آن كه یک ماه از آن نگذشته بود كه ابان از دنيا رفت... صبح آن شب كه ابان، سليم را در خواب ديد، با ابن اذينه ملاقات كرد و رؤياى شب گذشته را و نيز اجمالى از تاريخچه کتاب را با او در میان گذشت. سپس کتاب را رسماً به او تحویل داد و او هم مانند سليم، تمام کتاب را برای ابن اذينه قرائت كرد... بيش از یک ماه از تحویل کتاب سليم به ابن اذينه نگذشته بود كه ابان، در ماه رجب سال 138 هجرى در بصره از دنيا رفت.


    اولاً آنچه در این جا مطرح شده است، مشابه آن چيزى است كه درباره سليم هم بيان گرديد. در آن جا درباره برخورد سليم با ابان و تسليم کتاب به وى، سخن از «یک اتّفاق يا تصادف» است و در این جا هم، سخن از یک اتّفاق عجيب و رؤياى صادقه!
    اولاً آنچه در این جا مطرح شده است، مشابه آن چيزى است كه درباره سليم هم بيان گرديد. در آن جا درباره برخورد سليم با ابان و تسليم کتاب به وى، سخن از «یک اتّفاق يا تصادف» است و در این جا هم، سخن از یک اتّفاق عجيب و رؤياى صادقه!


    ثانياً بايد از مترجم محترم پرسيد: مدرك و مأخذ این خواب، كجاست؟ آيا مأخذ این خواب، به غير از خودِ کتاب سليم، جاى ديگرى هم هست؟ و اگر هست، آيا ديگران از همين منبعْ نقل نكرده‌اند و در آن صورت، این دور، باطل نخواهد بود؟ آيا سخن ابان - با فرض این كه واقعاً از او باشد -، تا این اندازه قابل دفاع و استناد است؟
    ثانياً بايد از مترجم محترم پرسيد: مدرك و مأخذ این خواب، كجاست؟ آيا مأخذ این خواب، به غير از خودِ کتاب سليم، جاى ديگرى هم هست؟ و اگر هست، آيا ديگران از همین منبعْ نقل نكرده‌اند و در آن صورت، این دور، باطل نخواهد بود؟ آيا سخن ابان - با فرض این كه واقعاً از او باشد -، تا این اندازه قابل دفاع و استناد است؟


    در همين زمينه بايد توجّه داشت كه صرف موجود بودن سخنى از ائمه(ع) در تأييد کتابى در همان کتاب، نمى‌تواند دليل درستى ادّعاى مؤلّف باشد.
    در همین زمینه بايد توجّه داشت كه صرف موجود بودن سخنى از ائمه(ع) در تأييد کتابى در همان کتاب، نمى‌تواند دليل درستى ادّعاى مؤلّف باشد.


    در کتاب حاضر پس از توضيح سخن [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در تأييد کتاب سليم، از جمله چنين آمده است:
    در کتاب حاضر پس از توضيح سخن [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در تأييد کتاب سليم، از جمله چنين آمده است:


    بايد توجّه داشت كه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، در زمانى كلام مزبور را فرموده‌اند كه شيعه در شرايط مرگبار حكومت‌هاى غاصب، امكانى برای نشر و بسط معارف خویش نداشتند و به خصوص در جنبه عقيدتى، کتاب تدوین شده و آمادهاى نداشتند تا در مقابل دشمنان و يا برای خود شیعیان، عرضه كنند و تنها نوشته درخشانى كه به حقْ آبروى تشيّع به شمار مى‌آمد و حامل حقايقى بس عميق از عقايد و تاريخ تشيع بود، همانا کتاب سليم بن قيس بود.
    بايد توجّه داشت كه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، در زمانى كلام مزبور را فرموده‌اند كه شيعه در شرايط مرگبار حكومت‌هاى غاصب، امكانى برای نشر و بسط معارف خویش نداشتند و به خصوص در جنبه عقيدتى، کتاب تدوین شده و آمادهاى نداشتند تا در مقابل دشمنان و يا برای خود شیعیان، عرضه كنند و تنها نوشته درخشانى كه به حقْ آبروى تشيّع به شمار مى‌آمد و حامل حقايقى بس عمیق از عقايد و تاريخ تشيع بود، همانا کتاب سليم بن قيس بود.


    ولى بايد توجّه داشت كه اوّلاً اگر شيعه پيش از زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امكان بيان حقايق معارف خویش را نداشت، به گواهى تمامى مؤرّخان تاريخ اسلام، در دوره آن حضرت - كه مصادف با زوال حكومت ننگين بنى‌اميّه و آغاز حكومت غاصبانه بنى‌عباس بود - بهترين فرصت را برای اظهار معارف اهل‌بيت(ع) پيدا كرد و هزاران شاگرد مكتب [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هزاران حديثِ منقول از آن حضرت، بهترين گواهِ این مدّعاست.
    ولى بايد توجّه داشت كه اوّلاً اگر شيعه پيش از زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امكان بيان حقايق معارف خویش را نداشت، به گواهى تمامى مؤرّخان تاريخ اسلام، در دوره آن حضرت - كه مصادف با زوال حكومت ننگين بنى‌امیّه و آغاز حكومت غاصبانه بنى‌عباس بود - بهترين فرصت را برای اظهار معارف اهل‌بيت(ع) پيدا كرد و هزاران شاگرد مكتب [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هزاران حديثِ منقول از آن حضرت، بهترين گواهِ این مدّعاست.


    ثانياً به شهادت بسيارى از كتب حديث، پيش از سليم، بزرگانى؛ همچون سلمان و ديگران، و در رأس همه: [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] و فاطمه زهرا(س)، داراى تأليف و کتاب بودند و لذا کتاب سليم، نبايد تنها تأليف در این زمينه تلقّى شود. یک نگاه اجمالى به اثر ارزشمند تدوین السنه الشريفه، تأليف استاد [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد‌‎محمدرضا حسینى جلالى]] برای اثبات این ادّعا [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] است.
    ثانياً به شهادت بسيارى از كتب حديث، پيش از سليم، بزرگانى؛ همچون سلمان و ديگران، و در رأس همه: [[امام على(ع)|امیرمؤمنان(ع)]] و فاطمه زهرا(س)، داراى تأليف و کتاب بودند و لذا کتاب سليم، نبايد تنها تأليف در این زمینه تلقّى شود. یک نگاه اجمالى به اثر ارزشمند تدوین السنه الشريفه، تأليف استاد [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد‌‎محمدرضا حسینى جلالى]] برای اثبات این ادّعا [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] است.


    ثالثاً این عبارت كه «کتاب سليم، حامل حقايقى بس عميق از عقايد و تاريخ تشيع بود»، جاى تأمّل دارد؛ زيرا احاديث این کتاب، همه عقايد و اصول دين و همه حقايق مربوط به تاريخ تشيّع را در برنمى‌گيرد.
    ثالثاً این عبارت كه «کتاب سليم، حامل حقايقى بس عمیق از عقايد و تاريخ تشيع بود»، جاى تأمّل دارد؛ زيرا احاديث این کتاب، همه عقايد و اصول دين و همه حقايق مربوط به تاريخ تشيّع را در برنمى‌گيرد.


    رابعاً بايد توجه كرد كه اصولاً تعليم و تعلّم در آن روزگاران؛ همانند امروز، براساس مكتوبات و نوشته‌ها و از روى کتاب‌هاى درسى نبود كه اگر فرض كنيم اصحاب ائمه(ع) کتابى در اختيار نداشتند، از فراگيرى تعاليم اهل‌بيت(ع) بى بهره مى‌ماندند و تنها در صورتى كه کتابى موجود بود، مى‌توانستند دستورات دينى را بفهمند.
    رابعاً بايد توجه كرد كه اصولاً تعليم و تعلّم در آن روزگاران؛ همانند امروز، براساس مكتوبات و نوشته‌ها و از روى کتاب‌هاى درسى نبود كه اگر فرض كنيم اصحاب ائمه(ع) کتابى در اختيار نداشتند، از فراگيرى تعاليم اهل‌بيت(ع) بى بهره مى‌ماندند و تنها در صورتى كه کتابى موجود بود، مى‌توانستند دستورات دينى را بفهمند.