ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
    جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
    خط ۱۸: خط ۱۸:
    اخلاق عرفانی - متون قدیمی تا قرن 14
    اخلاق عرفانی - متون قدیمی تا قرن 14
    | ناشر =  
    | ناشر =  
    مرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مرکز پژوهشی میراث مکتوب
    | مکان نشر =تهران - ایران
    | مکان نشر =تهران - ایران
    | سال نشر = 1385 ش  
    | سال نشر = 1385 ش  
    خط ۴۲: خط ۴۲:
    روش نویسنده در این اثر، نقلى و موعظه‌اى است.
    روش نویسنده در این اثر، نقلى و موعظه‌اى است.


    مصحح در مورد منابع مؤلف يادآور شده است: مؤلف، کتاب را به روش وعاظ نوشته است و از آيات قرآنى، احاديث قدسى، احاديث نبوى، اخبار انبيا و مشايخ، اشعار فارسی، تازى، شنيده‌ها و نوشته‌هایى از پدر و جدّ، استادان و معاصران استفاده كرده است. در بعضى موارد از كسى كه خبرى و اثرى را شنيده، نام مى‌برد و در برخى موارد نام نمى‌برد و فقط مى‌نویسد: «به‌حكايت شنيدم از پيرى»، ولى آنچه از ميان منابع مكتوب - غير از كتب آسمانى - مورد استفاده مؤلف بوده است، بدين شرح است:
    مصحح در مورد منابع مؤلف يادآور شده است: مؤلف، کتاب را به روش وعاظ نوشته است و از آيات قرآنى، احاديث قدسى، احاديث نبوى، اخبار انبيا و مشايخ، اشعار فارسی، تازى، شنيده‌ها و نوشته‌هایى از پدر و جدّ، استادان و معاصران استفاده كرده است. در بعضى موارد از كسى كه خبرى و اثرى را شنيده، نام مى‌برد و در برخى موارد نام نمى‌برد و فقط مى‌نویسد: «به‌حكايت شنيدم از پيرى»، ولى آنچه از میان منابع مكتوب - غير از كتب آسمانى - مورد استفاده مؤلف بوده است، بدين شرح است:


    #امثال، احتمالا تأليف محمد بن على حكيم ترمذى؛
    #امثال، احتمالا تأليف محمد بن على حكيم ترمذى؛
    خط ۵۷: خط ۵۷:
    هرچند درباره محتواى این اثر سودمند، گفتنى‌ها فراوان است، ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونه‌هایى كوتاه و گویا از مطالب آن اكتفا مى‌شود:
    هرچند درباره محتواى این اثر سودمند، گفتنى‌ها فراوان است، ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونه‌هایى كوتاه و گویا از مطالب آن اكتفا مى‌شود:


    #نویسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معلوم نساخته، يادآور شده است: بعضى از دوستان و ياران از من درخواست كردند تا دانسته‌هاى خود را در زمينه اخلاق و موعظه و عرفان - كه از پدرم خواجه امام ابوبكر بن محمد قلانسى(ره) و از استادان خویش (رض) آموخته‌ام - برای آنان املا كنم تا بهره‌مند شوند و مرا دعا كنند. بنده هرچند اهليت نداشتم، ولى اجابت كردم و از خداى تعالى توفيق اتمام و عصمت از خطا و زلت طلبيدم كه او بر آنچه خواهد، تواناست.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص1</ref>
    #نویسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معلوم نساخته، يادآور شده است: بعضى از دوستان و ياران از من درخواست كردند تا دانسته‌هاى خود را در زمینه اخلاق و موعظه و عرفان - كه از پدرم خواجه امام ابوبكر بن محمد قلانسى(ره) و از استادان خویش (رض) آموخته‌ام - برای آنان املا كنم تا بهره‌مند شوند و مرا دعا كنند. بنده هرچند اهليت نداشتم، ولى اجابت كردم و از خداى تعالى توفيق اتمام و عصمت از خطا و زلت طلبيدم كه او بر آنچه خواهد، تواناست.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص1</ref>
    #از جمله مطالب جالب نویسنده این است: «ببايد دانستن كه علم، بامنفعت بود و بى‌منفعت بود. دليل بر آن است كه رسول(ص) فرموده است: «اللهم ارزقني علما نافعا»؛ «فرمود: اى بار خدايا مرا روزى كن علم سودمند» و مطلق نگفت كه: «يا رب مرا علم بسيار ده». اگر علم، چيزى سودمند نبودى، معنى نداشتى كه گفت: «علم سودمند ده» و دليل ديگر آنكه فرمود: «نعوذ بالله من علم لا ينفع»؛ «فرمود: به خداى مى‌اندخسم از علم ناسودمند»».<ref>متن کتاب، ص127</ref>«مى‌اندخسم»؛ يعنى پناه مى‌برم.
    #از جمله مطالب جالب نویسنده این است: «ببايد دانستن كه علم، بامنفعت بود و بى‌منفعت بود. دليل بر آن است كه رسول(ص) فرموده است: «اللهم ارزقني علما نافعا»؛ «فرمود: اى بار خدايا مرا روزى كن علم سودمند» و مطلق نگفت كه: «يا رب مرا علم بسيار ده». اگر علم، چيزى سودمند نبودى، معنى نداشتى كه گفت: «علم سودمند ده» و دليل ديگر آنكه فرمود: «نعوذ بالله من علم لا ينفع»؛ «فرمود: به خداى مى‌اندخسم از علم ناسودمند»».<ref>متن کتاب، ص127</ref>«مى‌اندخسم»؛ يعنى پناه مى‌برم.
    #همان‌طوركه مصحح يادآور شده، مؤلف معمولا درباره موضوعات طرح‌شده، از ابراز نظر شخصى خوددارى كرده است و فقط در یک مورد، اختلاف نظر خود را اظهار داشته است: «آن كسان كه چنين پنداشته‌اند كه شرط توكل آن است كه دست از كسب بازدارى، گفته‌اند كه توكل به حق عيال و ستور و مهمان درست نيايد و این سخن به نزد من درست نيست؛ چه، توكّل به همه جاى‌ها فريضه است و لكن بايد كه به باطن، دل بر كسب بندى، نه آنكه دست از كسب بازدارى؛ چه خواجه حكيم - رحمه اللّه - چنين گفته است كه كسب، حصار توكل است؛ چون دست از كسب بازدارى، توكل، ویران شود و همين خواجه گفته است: اگر از اسباب به ظاهر دست بازدارى، ظاهرت هلاك شود و به باطن اگر بر كسب و اسباب چفسى [بچسبى]، باطنت هلاك شود. ميانه رفتن، آن بود كه دست به اسباب، اندرزده دارى و باطن از اسباب جدا دارى...».<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صسى و نه و متن کتاب، ص152-153</ref>
    #همان‌طوركه مصحح يادآور شده، مؤلف معمولا درباره موضوعات طرح‌شده، از ابراز نظر شخصى خوددارى كرده است و فقط در یک مورد، اختلاف نظر خود را اظهار داشته است: «آن كسان كه چنين پنداشته‌اند كه شرط توكل آن است كه دست از كسب بازدارى، گفته‌اند كه توكل به حق عيال و ستور و مهمان درست نيايد و این سخن به نزد من درست نيست؛ چه، توكّل به همه جاى‌ها فريضه است و لكن بايد كه به باطن، دل بر كسب بندى، نه آنكه دست از كسب بازدارى؛ چه خواجه حكيم - رحمه اللّه - چنين گفته است كه كسب، حصار توكل است؛ چون دست از كسب بازدارى، توكل، ویران شود و همین خواجه گفته است: اگر از اسباب به ظاهر دست بازدارى، ظاهرت هلاك شود و به باطن اگر بر كسب و اسباب چفسى [بچسبى]، باطنت هلاك شود. میانه رفتن، آن بود كه دست به اسباب، اندرزده دارى و باطن از اسباب جدا دارى...».<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صسى و نه و متن کتاب، ص152-153</ref>
    #نویسنده، يادآور شده است: «خواجه حكيم را - رحمه‌الله - پرسيدند كه مرد پيش دل خویش غم‌ها بيند؛ به چه داند كه این غم‌هاى دينى است يا دنيايى؟ گفت: غم دينى، روشنايى دارد و بى‌پژمانى و هرچند غم دينى بيش شود، بنده را زارى به درِ مولى عز و جل بيشتر شود و غم دين، با بَر بود و چون مدتى غم خورد، بَرِ وى پديد آيد؛ يعنى حال باطن وى بهتر شود و غم دنيايى تاریکى دارد و تنگى و پژمانى...».<ref>همان، ص273</ref>منظور از «به درِ مولى»، به درگاه اوست و «با بَر»؛ يعنى با فايده.
    #نویسنده، يادآور شده است: «خواجه حكيم را - رحمه‌الله - پرسيدند كه مرد پيش دل خویش غم‌ها بيند؛ به چه داند كه این غم‌هاى دينى است يا دنيايى؟ گفت: غم دينى، روشنايى دارد و بى‌پژمانى و هرچند غم دينى بيش شود، بنده را زارى به درِ مولى عز و جل بيشتر شود و غم دين، با بَر بود و چون مدتى غم خورد، بَرِ وى پديد آيد؛ يعنى حال باطن وى بهتر شود و غم دنيايى تاریکى دارد و تنگى و پژمانى...».<ref>همان، ص273</ref>منظور از «به درِ مولى»، به درگاه اوست و «با بَر»؛ يعنى با فايده.


    خط ۶۵: خط ۶۵:




    برای کتاب حاضر، افزون بر فهرست مطالب.<ref>مقدمه کتاب، صنه-سيزده</ref>و فهرست منابع.<ref>متن کتاب، ص381-388</ref>، فهرست‌هاى فنى بسيار متعدد و جديد و جالب، شامل آيات، احاديث نبوى، احاديث قدسى و اخبار انبياى پيشين، اخبار، اقوال و مأثورات مشايخ و ضرب‌المثل‌هاى عربى، به زبان محلى، جملات احترام‌آميز و دعائيه، كلمات نفرين، اشعار عربى، فارسی، مثل و مثل‌واره‌هاى فارسی و ترجمه مثل‌هاى عربى، واژه‌ها، تركيبات و افعال ناب فارسی و ساخته‌شده فارسی، واژه‌ها و اصطلاحات معارف دينى، اخلاقى و مدنى، حكايت‌ها، تمثيل‌ها، كسان (و فرشتگان)، نسبت‌ها، القاب، اديان، اقوام، نحله‌ها، مذاهب و طبقات اجتماعى، صنفى و عقيدتى، جاى‌ها و کتاب‌ها.<ref>همان، ص321-380</ref>نيز فراهم شده است.
    برای کتاب حاضر، افزون بر فهرست مطالب.<ref>مقدمه کتاب، صنه-سيزده</ref>و فهرست منابع.<ref>متن کتاب، ص381-388</ref>، فهرست‌هاى فنى بسيار متعدد و جديد و جالب، شامل آيات، احاديث نبوى، احاديث قدسى و اخبار انبياى پيشين، اخبار، اقوال و مأثورات مشايخ و ضرب‌المثل‌هاى عربى، به زبان محلى، جملات احترام‌آمیز و دعائيه، كلمات نفرين، اشعار عربى، فارسی، مثل و مثل‌واره‌هاى فارسی و ترجمه مثل‌هاى عربى، واژه‌ها، تركيبات و افعال ناب فارسی و ساخته‌شده فارسی، واژه‌ها و اصطلاحات معارف دينى، اخلاقى و مدنى، حكايت‌ها، تمثيل‌ها، كسان (و فرشتگان)، نسبت‌ها، القاب، اديان، اقوام، نحله‌ها، مذاهب و طبقات اجتماعى، صنفى و عقيدتى، جاى‌ها و کتاب‌ها.<ref>همان، ص321-380</ref>نيز فراهم شده است.


    کتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعات را به‌صورت پاورقى آورده؛ در بسيارى از موارد، اختلاف نسخه‌هاى خطى بيان شده.<ref>همان، ص32، پاورقى 2 و...</ref>و...
    کتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعات را به‌صورت پاورقى آورده؛ در بسيارى از موارد، اختلاف نسخه‌هاى خطى بيان شده.<ref>همان، ص32، پاورقى 2 و...</ref>و...