جرعه‌های رسالت؛ ارمغانی از دُرواژه‌های نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    خط ۶: خط ۶:
    ارمغانی از دُرواژه‌های نبوی طلی الله علیه وآله وسلم
    ارمغانی از دُرواژه‌های نبوی طلی الله علیه وآله وسلم
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[اسحاقی، حسین]] (نويسنده)
    [[اسحاقی، حسین]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏142‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5‎‏ ‎‏ج‎‏4
    | کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏142‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5‎‏ ‎‏ج‎‏4
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    '''جرعه‌هاى رسالت: ارمغانى از درواژه‌هاى نبوى(ص)'''، اثر سيد حسین اسحاقى، گوشه‌هايى از سخنان گهربار پيامبر(ص) مى‌باشد كه به زبان فارسى و در سال 1385ش، نوشته شده است.
    '''جرعه‌هاى رسالت: ارمغانى از درواژه‌هاى نبوى(ص)'''، اثر سيد حسین اسحاقى، گوشه‌هايى از سخنان گهربار پيامبر(ص) مى‌باشد كه به زبان فارسى و در سال 1385ش، نوشته شده است.


    هدف نويسنده از نگارش اين اثر، نهادينه‌سازى رهنمودهاى پيامبر(ص) بوده است.
    هدف نویسنده از نگارش اين اثر، نهادينه‌سازى رهنمودهاى پيامبر(ص) بوده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب با مقدمه‌اى از نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش، در چندين قسمت تنظيم شده است.
    كتاب با مقدمه‌اى از نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش، در چندين قسمت تنظيم شده است.


    نويسنده در ابتدا، به برخى از عناوينى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود داشته، اشاره نموده و پس از توضيح آن‌ها، اشعارى را كه با استفاده از كلمات آن حضرت سروده شده‌اند، ذكر كرده و در پايان، رواياتى را از ايشان آورده است.
    نویسنده در ابتدا، به برخى از عناوينى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود داشته، اشاره نموده و پس از توضيح آن‌ها، اشعارى را كه با استفاده از كلمات آن حضرت سروده شده‌اند، ذكر كرده و در پايان، رواياتى را از ايشان آورده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    در مقدمه، برخى از ويژگى‌هاى سخن گفتن پيامبر(ص) بيان شده است، از جمله آنكه ايشان چنان شمرده سخن مى‌گفت كه شنونده مى‌توانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشرده‌گوترين انسان‌ها بود، نه زياده‌گويى داشت و نه كم‌گويى؛ جمله‌هايش پى‌درپى بود و ميان آن‌ها لحظه‌اى خاموش مى‌ماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد<ref>پيشگفتار، ص3</ref>
    در مقدمه، برخى از ويژگى‌هاى سخن گفتن پيامبر(ص) بيان شده است، از جمله آنكه ايشان چنان شمرده سخن مى‌گفت كه شنونده مى‌توانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشرده‌گوترين انسان‌ها بود، نه زياده‌گويى داشت و نه كم‌گويى؛ جمله‌هايش پى‌درپى بود و ميان آن‌ها لحظه‌اى خاموش مى‌ماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد<ref>پيشگفتار، ص3</ref>


    در بخش اول، به عناوين و موضوعاتى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود دارد، به ترتيب حروف الفبا، اشاره و پيرامون هريك، توضيحاتى داده شده است. اولين اين عناوين، «آبرومندى» مى‌باشد. نويسنده، معتقد است كه انسان‌هاى شريف و بزرگوار، هرگز حاضر نيستند اندكى از آبروى خود را در برابر همه ثروت‌هاى جهان بدهند. از ديدگاه آنان، انسان بى‌آبرو مانند تن بى‌جان است كه از هيچ ارزشى، نصيب و بهره‌اى ندارد. آنان با اين اعتقاد مى‌كوشند آبروى خود را به هر شكل ممكن، حفظ و در برابر سختى‌ها پايدارى كنند. در مقابل، كسانى نيز حاضرند براى به دست آوردن جاه و مال و مقام از آبروى خود مايه بگذارند و به هر كار ناشايستى تن‌دردهند. اينان تنها به اين دل‌خوشند كه توانسته‌اند متاع بى‌ارزش دنيا را به دست آورند.
    در بخش اول، به عناوين و موضوعاتى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود دارد، به ترتيب حروف الفبا، اشاره و پيرامون هريك، توضيحاتى داده شده است. اولين اين عناوين، «آبرومندى» مى‌باشد. نویسنده، معتقد است كه انسان‌هاى شريف و بزرگوار، هرگز حاضر نيستند اندكى از آبروى خود را در برابر همه ثروت‌هاى جهان بدهند. از ديدگاه آنان، انسان بى‌آبرو مانند تن بى‌جان است كه از هيچ ارزشى، نصيب و بهره‌اى ندارد. آنان با اين اعتقاد مى‌كوشند آبروى خود را به هر شكل ممكن، حفظ و در برابر سختى‌ها پايدارى كنند. در مقابل، كسانى نيز حاضرند براى به دست آوردن جاه و مال و مقام از آبروى خود مايه بگذارند و به هر كار ناشايستى تن‌دردهند. اينان تنها به اين دل‌خوشند كه توانسته‌اند متاع بى‌ارزش دنيا را به دست آورند.


    نويسنده با طرح اين سؤال كه آيا مى‌توان با ثروت و اندوخته‌هاى دنيوى، آبروى ازدست‌رفته را به انسان آزاده برگرداند يا نه، داورى در اين زمينه را به عهده خواننده گذارده و در مقام بيان ارزش و اهميت حفظ آبرو، به كلام پيامبر(ص) اشاره نموده است كه فرموده‌اند: «با اموال خود از آبروى خويش دفاع كنيد»<ref>متن كتاب، ص9</ref>
    نویسنده با طرح اين سؤال كه آيا مى‌توان با ثروت و اندوخته‌هاى دنيوى، آبروى ازدست‌رفته را به انسان آزاده برگرداند يا نه، داورى در اين زمينه را به عهده خواننده گذارده و در مقام بيان ارزش و اهميت حفظ آبرو، به كلام پيامبر(ص) اشاره نموده است كه فرموده‌اند: «با اموال خود از آبروى خويش دفاع كنيد»<ref>متن كتاب، ص9</ref>


    عنوان بعدى، «آخرت‌فروشى» مى‌باشد. نويسنده در اين قسمت، به انتقاد از افرادى پرداخته كه به دليل برخوردارى از مال و مقام و ديگر ظواهر مادى، معنويت خود را فدا مى‌كنند و كالاى باارزش ايمان را به قيمت كم مى‌فروشند. وى معتقد است اينان پس از مدتى، خود را در اين معامله نابرابر، زيان‌كار ديده و به پشيمانى و عذاب وجدان دچار مى‌شوند. پيامبر(ص) نيز در اين زمينه مى‌فرمايند: «بدترين مردم از نظر مقام در روز قيامت، كسى است كه آخرتش را براى دنياى ديگران بفروشد»<ref>همان</ref>
    عنوان بعدى، «آخرت‌فروشى» مى‌باشد. نویسنده در اين قسمت، به انتقاد از افرادى پرداخته كه به دليل برخوردارى از مال و مقام و ديگر ظواهر مادى، معنويت خود را فدا مى‌كنند و كالاى باارزش ايمان را به قيمت كم مى‌فروشند. وى معتقد است اينان پس از مدتى، خود را در اين معامله نابرابر، زيان‌كار ديده و به پشيمانى و عذاب وجدان دچار مى‌شوند. پيامبر(ص) نيز در اين زمينه مى‌فرمايند: «بدترين مردم از نظر مقام در روز قيامت، كسى است كه آخرتش را براى دنياى ديگران بفروشد»<ref>همان</ref>


    در عنوانى ديگر، به «بدترين فقر» كه جهل و نادانى مى‌باشد، اشاره شده است. نادانى، بيمارى درمان‌ناپذيرى است. نادان از هر خير و نيكى بى‌بهره بوده، استقلال فكرى ندارد و مانند بيد، با هر بادى به‌سويى مى‌چرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براى او تصميم بگيرند و در اين ميان نمى‌داند كه مسير هدايت را مى‌پيمايد يا راه گمراهى را؛ زيرا اين موضوع را راهنمايى نادان مشخص مى‌كند. اگر انسانى عاقل و باتدبير راهنماى او شود، مسير نور و روشنايى نصيب او مى‌گردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. پيامبر(ص) نيز درباره فقر فرهنگى اين افراد مى‌فرمايد: «اى على! همانا فقرى سخت‌تر از نادانى نيست»<ref>همان، ص26</ref>
    در عنوانى ديگر، به «بدترين فقر» كه جهل و نادانى مى‌باشد، اشاره شده است. نادانى، بيمارى درمان‌ناپذيرى است. نادان از هر خير و نيكى بى‌بهره بوده، استقلال فكرى ندارد و مانند بيد، با هر بادى به‌سويى مى‌چرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براى او تصميم بگيرند و در اين ميان نمى‌داند كه مسير هدايت را مى‌پيمايد يا راه گمراهى را؛ زيرا اين موضوع را راهنمايى نادان مشخص مى‌كند. اگر انسانى عاقل و باتدبير راهنماى او شود، مسير نور و روشنايى نصيب او مى‌گردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. پيامبر(ص) نيز درباره فقر فرهنگى اين افراد مى‌فرمايد: «اى على! همانا فقرى سخت‌تر از نادانى نيست»<ref>همان، ص26</ref>
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    بخش دوم، «سيرى در گلستان نبوى(ص)» نام داشته و در دو فصل، تنظيم شده است.
    بخش دوم، «سيرى در گلستان نبوى(ص)» نام داشته و در دو فصل، تنظيم شده است.


    نويسنده در فصل اول، مى‌نويسد: «سعدى، از تربيت‌يافتگان و شاگردان مكتب اسلام و از شيفتگان و ارادتمندان خاندان نبوت و اهل‌بيت(ع) است. وى بسيارى از پندها و اشعار خود را متأثر از آيه‌ها و روايت‌ها سروده است»، سپس با يادكردى از اين شاعر توانا، اشعارى را كه برگرفته از سخنان تابناك و انسان‌ساز پيامبر(ص) است، زينت‌بخش اين نوشتار مى‌سازد.
    نویسنده در فصل اول، مى‌نويسد: «سعدى، از تربيت‌يافتگان و شاگردان مكتب اسلام و از شيفتگان و ارادتمندان خاندان نبوت و اهل‌بيت(ع) است. وى بسيارى از پندها و اشعار خود را متأثر از آيه‌ها و روايت‌ها سروده است»، سپس با يادكردى از اين شاعر توانا، اشعارى را كه برگرفته از سخنان تابناك و انسان‌ساز پيامبر(ص) است، زينت‌بخش اين نوشتار مى‌سازد.


    برخى از عناوينى كه اين اشعار، در موضوع آن سروده شده‌اند، عبارتند از:
    برخى از عناوينى كه اين اشعار، در موضوع آن سروده شده‌اند، عبارتند از:
    خط ۸۳: خط ۸۳:


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.


    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.