تاریخ مبارک غازانی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    خط ۶: خط ۶:
    [[یان، کارل]] (محقق)
    [[یان، کارل]] (محقق)


    [[رشیدالدین فضل‌الله]] (نويسنده)
    [[رشیدالدین فضل‌الله]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    سبک نگارش كتاب بر خلاف تاريخ جهانگشاى جوينى و تاريخ وصاف، بسيار ساده و روان بوده و نوشته‌هاى مغولىِ آن به زبان فارسی محاوره‌اى روزگار مؤلف ترجمه شده است كه سبکى نو محسوب مى‌شود.
    سبک نگارش كتاب بر خلاف تاريخ جهانگشاى جوينى و تاريخ وصاف، بسيار ساده و روان بوده و نوشته‌هاى مغولىِ آن به زبان فارسی محاوره‌اى روزگار مؤلف ترجمه شده است كه سبکى نو محسوب مى‌شود.


    نويسنده در دوره غازان، بانى اصلاحات ايلخان زمان خود بوده و در اصل مى‌توان كتاب را راهنماى وى براى غازان خان در راستاى انجام اين اصلاحات دانست.
    نویسنده در دوره غازان، بانى اصلاحات ايلخان زمان خود بوده و در اصل مى‌توان كتاب را راهنماى وى براى غازان خان در راستاى انجام اين اصلاحات دانست.


    وى روابط نزدیکى با غازان خان داشته و مورد اعتماد وى بوده است. او سعى كرد در قالب شخصيت غازان خان، حاكم و پادشاه ايده‌آل خود را ترسيم كند.
    وى روابط نزدیکى با غازان خان داشته و مورد اعتماد وى بوده است. او سعى كرد در قالب شخصيت غازان خان، حاكم و پادشاه ايده‌آل خود را ترسيم كند.
    خط ۵۰: خط ۵۰:
    سوم، بيشتر فرامين و احكام غازان و ذكر اقدامات و اصلاحات او را در بردارد.
    سوم، بيشتر فرامين و احكام غازان و ذكر اقدامات و اصلاحات او را در بردارد.


    اين قسمت كه تقريبا نيمى از كل مطالب را شامل مى‌شود، موضوع اصلى كتاب و مشتمل بر نظريات نويسنده در اداره امور جامعه است.
    اين قسمت كه تقريبا نيمى از كل مطالب را شامل مى‌شود، موضوع اصلى كتاب و مشتمل بر نظريات نویسنده در اداره امور جامعه است.


    در سراسر كتاب، نويسنده اشاره‌اى به اقدامات خود و نقشى كه در اصلاحات غازان داشته نكرده و همه را ناشى از فكر صائب وى دانسته است.
    در سراسر كتاب، نویسنده اشاره‌اى به اقدامات خود و نقشى كه در اصلاحات غازان داشته نكرده و همه را ناشى از فكر صائب وى دانسته است.


    در حقيقت نويسنده در اين بخش، مدينه فاضله مورد نظر خود را از حكومت، جامعه و حاكم ايده‌آل ترسيم كرده است. گاهى فرمانى از قول غازان نقل كرده و روابط اجتماعى بين نهادهاى مختلف را ترسيم نموده، گاهى نيز با ذكر خدمات عمرانى غازان‌خان، پادشاهان مغول را به عمران و آبادانى دعوت كرده است. در حقيقت او از غازان‌خان پادشاهى آرمانى ساخته تا به عنوان الگويى مناسب از سوى ايلخانان ديگر مورد اقتباس قرار گيرد.
    در حقيقت نویسنده در اين بخش، مدينه فاضله مورد نظر خود را از حكومت، جامعه و حاكم ايده‌آل ترسيم كرده است. گاهى فرمانى از قول غازان نقل كرده و روابط اجتماعى بين نهادهاى مختلف را ترسيم نموده، گاهى نيز با ذكر خدمات عمرانى غازان‌خان، پادشاهان مغول را به عمران و آبادانى دعوت كرده است. در حقيقت او از غازان‌خان پادشاهى آرمانى ساخته تا به عنوان الگويى مناسب از سوى ايلخانان ديگر مورد اقتباس قرار گيرد.


    وى از ذكر جنايات مغولان هيچ ابايى نداشته، چنانكه نقل مى‌كند از زمان ظهور آدم هيچ كس به اندازه مغولان كشتار و ويرانى بر جاى نگذاشته و حتى ويرانى مغولان را با حمله اسكندر مقايسه و آن را مهيب‌تر دانسته است.
    وى از ذكر جنايات مغولان هيچ ابايى نداشته، چنانكه نقل مى‌كند از زمان ظهور آدم هيچ كس به اندازه مغولان كشتار و ويرانى بر جاى نگذاشته و حتى ويرانى مغولان را با حمله اسكندر مقايسه و آن را مهيب‌تر دانسته است.


    نويسنده سعى زيادى دارد كه مضرات امور دوران ايلخانان قبل از غازان و سياست‌هاى غلط گذشته، به خصوص سیاسیت‌هايى كه توسط وزراى قبلى انجام شده را با ذكر شواهد بسيار، بيان كند تا اهميت كارهاى انجام شده در زمان غازان بيشتر نمايان شود.
    نویسنده سعى زيادى دارد كه مضرات امور دوران ايلخانان قبل از غازان و سياست‌هاى غلط گذشته، به خصوص سیاسیت‌هايى كه توسط وزراى قبلى انجام شده را با ذكر شواهد بسيار، بيان كند تا اهميت كارهاى انجام شده در زمان غازان بيشتر نمايان شود.


    او در ذكر تاريخ زندگانى غازان نكات نكوهيده را، بيش از حد زيبا جلوه داده و سعى كرده يك چهره عادل و پادشاهى دادگر از او ترسيم كند.
    او در ذكر تاريخ زندگانى غازان نكات نكوهيده را، بيش از حد زيبا جلوه داده و سعى كرده يك چهره عادل و پادشاهى دادگر از او ترسيم كند.


    نويسنده بعد از اسلام آوردن غازان، در همه جا از او با عنوان پادشاه اسلام نام برده و تأكيد زيادى روى اين نكته دارد. وى چنان روى جنبه‌هاى دينى، اسلامى و ايمانى او تأكيد مى‌كند كه حتى الهامات غيبى هم به او نسبت مى‌دهد.
    نویسنده بعد از اسلام آوردن غازان، در همه جا از او با عنوان پادشاه اسلام نام برده و تأكيد زيادى روى اين نكته دارد. وى چنان روى جنبه‌هاى دينى، اسلامى و ايمانى او تأكيد مى‌كند كه حتى الهامات غيبى هم به او نسبت مى‌دهد.


    به نوشته نويسنده، غازان در همه لشكركشى‌ها تأكيد داشته كه سپاهيان به مردم تعرض نكنند، وارد خانه‌هاى اشخاص نگردند و به زور چيزى از مردم مطالبه نكنند. در عين حال اصرار دارد كه اين گونه رسوم نادرست طى سال‌هاى متمادى به وجود آمده و يك نوع عادت براى ديوانيان و سپاهيان شده است و پادشاه بايد در پى بر طرف كردن آن رسوم برآيد.
    به نوشته نویسنده، غازان در همه لشكركشى‌ها تأكيد داشته كه سپاهيان به مردم تعرض نكنند، وارد خانه‌هاى اشخاص نگردند و به زور چيزى از مردم مطالبه نكنند. در عين حال اصرار دارد كه اين گونه رسوم نادرست طى سال‌هاى متمادى به وجود آمده و يك نوع عادت براى ديوانيان و سپاهيان شده است و پادشاه بايد در پى بر طرف كردن آن رسوم برآيد.


    به عقيده وى چون در گذشته پادشاهان حقوق حكام ولايات و سپاهيان را به ماليات آن مناطق به حواله مى‌دادند، لذا سپاهيان بر مردم وارد شده و موجبات گرفتارى آن‌ها را فراهم مى‌كردند. به نظر وى بهتر اين بوده كه هيچ گونه حواله‌اى از سوى حكومت صادر نشود.
    به عقيده وى چون در گذشته پادشاهان حقوق حكام ولايات و سپاهيان را به ماليات آن مناطق به حواله مى‌دادند، لذا سپاهيان بر مردم وارد شده و موجبات گرفتارى آن‌ها را فراهم مى‌كردند. به نظر وى بهتر اين بوده كه هيچ گونه حواله‌اى از سوى حكومت صادر نشود.
    خط ۸۲: خط ۸۲:
    [[رشیدالدین فضل‌الله|رشيدالدين]] در نوشته‌هاى خود، نظر مساعدى نسبت به وزيران قبلى ايلخانان نداشته و بسيارى از مفاسد ادارى و ديوانى را به آن‌ها نسبت مى‌دهد.
    [[رشیدالدین فضل‌الله|رشيدالدين]] در نوشته‌هاى خود، نظر مساعدى نسبت به وزيران قبلى ايلخانان نداشته و بسيارى از مفاسد ادارى و ديوانى را به آن‌ها نسبت مى‌دهد.


    با وجود آن كه نويسنده را بايد جزو مورخان دربارى و ديوانى دانست؛ اما توجه او به تاريخ اجتماعى و روابط گروه‌هاى اجتماعى در ایران عصر مغول بسيار چشمگير است و نشان مى‌دهد كه او به تاريخ فقط از بالا و از منظر نخبگان سياسى نگاه نكرده، بلكه از پايين و از ديد طبقات اجتماعى نيز به تاريخ نگريسته است.
    با وجود آن كه نویسنده را بايد جزو مورخان دربارى و ديوانى دانست؛ اما توجه او به تاريخ اجتماعى و روابط گروه‌هاى اجتماعى در ایران عصر مغول بسيار چشمگير است و نشان مى‌دهد كه او به تاريخ فقط از بالا و از منظر نخبگان سياسى نگاه نكرده، بلكه از پايين و از ديد طبقات اجتماعى نيز به تاريخ نگريسته است.


    او از قول غازان استدلال مى‌كند، اگر مغولان به زور و غارت و كشتار رعايا را نابود كنند، بعد از آن چه مى‌خواهند بكنند، آيا نبايد رعيتى باشد، تا هميشه جريان ماليات و بهره‌هاى ديگر براى اربابان مغول فراهم باشد. لذا عقل حكم مى‌كند، در حق رعايا جانب انصاف را رعايت نموده تا هميشه اين جريان كالا و مال برقرار باشد.
    او از قول غازان استدلال مى‌كند، اگر مغولان به زور و غارت و كشتار رعايا را نابود كنند، بعد از آن چه مى‌خواهند بكنند، آيا نبايد رعيتى باشد، تا هميشه جريان ماليات و بهره‌هاى ديگر براى اربابان مغول فراهم باشد. لذا عقل حكم مى‌كند، در حق رعايا جانب انصاف را رعايت نموده تا هميشه اين جريان كالا و مال برقرار باشد.
    خط ۸۸: خط ۸۸:
    خواجه از قول غازان به مغولان سفارش مى‌كند كه زندگانى و حيات جاودانى چيزى نيست جز آن كه نام شخص در اوراق روزگار نوشته شود.
    خواجه از قول غازان به مغولان سفارش مى‌كند كه زندگانى و حيات جاودانى چيزى نيست جز آن كه نام شخص در اوراق روزگار نوشته شود.


    آن چه از مطالعه كتاب برمى‌آيد، اين است كه نويسنده يك هدف كلى را دنبال مى‌كرد و آن پايان دادن به هرج و مرج مغول بود. او سعى داشت از يك سو بر قدرت دولت مركزى و شخص ايلخان مغول به عنوان پادشاه بيفزايد و از سوى ديگر به همان ميزان از قدرت نيروهاى گريز از مركز در ولايات بكاهد. از يك طرف اختيارات حكام را كم نموده و از طرف ديگر آن‌ها را مسئول اعمال خود قرار دهد؛ تمام سفارشات سياسى و اقتصادى او در اين كتاب اين هدف را دنبال مى‌كنند.
    آن چه از مطالعه كتاب برمى‌آيد، اين است كه نویسنده يك هدف كلى را دنبال مى‌كرد و آن پايان دادن به هرج و مرج مغول بود. او سعى داشت از يك سو بر قدرت دولت مركزى و شخص ايلخان مغول به عنوان پادشاه بيفزايد و از سوى ديگر به همان ميزان از قدرت نيروهاى گريز از مركز در ولايات بكاهد. از يك طرف اختيارات حكام را كم نموده و از طرف ديگر آن‌ها را مسئول اعمال خود قرار دهد؛ تمام سفارشات سياسى و اقتصادى او در اين كتاب اين هدف را دنبال مى‌كنند.


    در واقع تاريخ مبارک غازانى، از جمله بهترين منابع براى درك اوضاع اجتماعى ایران در عصر ايلخانان مغول، به ويژه مناسبات اجتماعى بين گروه‌هاى مختلف مردم و روابط حكومت و مردم است.
    در واقع تاريخ مبارک غازانى، از جمله بهترين منابع براى درك اوضاع اجتماعى ایران در عصر ايلخانان مغول، به ويژه مناسبات اجتماعى بين گروه‌هاى مختلف مردم و روابط حكومت و مردم است.