أخبار الوافدين من الرجال من أهل البصرة و الكوفة علی معاوية بن أبي‌سفيان: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
    جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
    خط ۴۵: خط ۴۵:
    اولين فردى كه خبر وى ذكر شده، حسن بن حسین عاصم است كه پيرامون مجلسى از مجالس معاویه با بزرگان كوفه مى‌باشد.<ref>متن، ص19</ref>
    اولين فردى كه خبر وى ذكر شده، حسن بن حسین عاصم است كه پيرامون مجلسى از مجالس معاویه با بزرگان كوفه مى‌باشد.<ref>متن، ص19</ref>


    در اين روايت بيان شده كه وقتى شخصى در حضور معاویه از او تعريف و تمجيد نموده و او را كاتب وحى و هم‌رديف رسول خدا(ص) معرفى كرد، معاویه او را تكذيب كرده و گفت كه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از من عادل‌تر است و شروع به تعريف از حضرت نمود.<ref>متن، ص20</ref>
    در این روايت بيان شده كه وقتى شخصى در حضور معاویه از او تعريف و تمجيد نموده و او را كاتب وحى و هم‌رديف رسول خدا(ص) معرفى كرد، معاویه او را تكذيب كرده و گفت كه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از من عادل‌تر است و شروع به تعريف از حضرت نمود.<ref>متن، ص20</ref>


    در قسمتى از اين روايت، در مورد ورود «حجر بن عدى» بر معاویة ابى‌سفيان، مطالبى بيان شده كه محقق آن را با مطالب و حقايق تاريخى در تنافى دانسته است.<ref>متن، ص21</ref>
    در قسمتى از این روايت، در مورد ورود «حجر بن عدى» بر معاویة ابى‌سفيان، مطالبى بيان شده كه محقق آن را با مطالب و حقايق تاريخى در تنافى دانسته است.<ref>متن، ص21</ref>


    از جمله اخبارى كه در کتاب بيان شده از «خالد بن معمر سدوسى» است. اين روايت در مورد زمان پس از شهادت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است و موضوع آن اراده و عزم معاویه برای بيعت گرفتن از مردم برای يزيد مى‌باشد.<ref>متن، ص44</ref>
    از جمله اخبارى كه در کتاب بيان شده از «خالد بن معمر سدوسى» است. این روايت در مورد زمان پس از شهادت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است و موضوع آن اراده و عزم معاویه برای بيعت گرفتن از مردم برای يزيد مى‌باشد.<ref>متن، ص44</ref>


    روايات پایانى کتاب، از «ابوالطفيل عامر بن واثله كنانى» است كه پيرامون صحبت نمودن وى با معاویه در مورد عثمان و قاتل او مى‌باشد.<ref>متن، ص55</ref>
    روايات پایانى کتاب، از «ابوالطفيل عامر بن واثله كنانى» است كه پيرامون صحبت نمودن وى با معاویه در مورد عثمان و قاتل او مى‌باشد.<ref>متن، ص55</ref>