آثار الشيعة الإمامية: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
    جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    }}
    }}


    '''آثار الشيعة الإمامية''' اثر [[عبدالعزيز جواهر الكلام]]، از نوادگان محمدحسن نجفی مشهور به [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] است. این کتاب راجع به عقايد، افكار، آثار و شرح حال بزرگان علمى و سياسى شيعه از ابتداى تشكيل اين مذهب تا عصر حاضر كه به زبان عربى نوشته شده است.
    '''آثار الشيعة الإمامية''' اثر [[عبدالعزيز جواهر الكلام]]، از نوادگان محمدحسن نجفی مشهور به [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] است. این کتاب راجع به عقايد، افكار، آثار و شرح حال بزرگان علمى و سياسى شيعه از ابتداى تشكيل این مذهب تا عصر حاضر كه به زبان عربى نوشته شده است.


    اصل كتاب داراى بيست جزء مى‌باشد كه اثر حاضر، جزء چهارم و قسمت سوم از تاريخ سياسى اماميه آن است كه شامل تاريخ سياسى مذهب تشيع راجع به حالات وزراء و امراء نامى آن در دربارهاى شيعى و غيرشيعى در ایران، عراق، عرب، سوريه، مصر، هند و... از ابتداى تشكيل وزارت و امارت در اسلام تا انقراض سلسله زنديه در ایران مى‌باشد كه به قلم على جواهر الكلام به فارسی ترجمه شده است.  
    اصل كتاب داراى بيست جزء مى‌باشد كه اثر حاضر، جزء چهارم و قسمت سوم از تاريخ سياسى اماميه آن است كه شامل تاريخ سياسى مذهب تشيع راجع به حالات وزراء و امراء نامى آن در دربارهاى شيعى و غيرشيعى در ایران، عراق، عرب، سوريه، مصر، هند و... از ابتداى تشكيل وزارت و امارت در اسلام تا انقراض سلسله زنديه در ایران مى‌باشد كه به قلم على جواهر الكلام به فارسی ترجمه شده است.  


    انگيزه نویسنده از تأليف اين اثر، آن بوده كه ایرانيان از طرز تشكيل مذهب شيعه و شاه‌كارهاى نوابغ خود در رهايى و استخلاص از چنگال اجانب بيخبر نباشند.<ref>مقدمه مترجم، ص1</ref>
    انگيزه نویسنده از تأليف این اثر، آن بوده كه ایرانيان از طرز تشكيل مذهب شيعه و شاه‌كارهاى نوابغ خود در رهايى و استخلاص از چنگال اجانب بيخبر نباشند.<ref>مقدمه مترجم، ص1</ref>


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۲: خط ۴۲:
    نویسنده در مقدمه، ضمن بيان مقام شيعه در عالم سياست و معارف، رویه خود در تأليف كتاب را ذكر و در ادامه، به بيان موضوع بيست جزء كتاب پرداخته است.<ref>مقدمه نویسنده، ص3</ref>
    نویسنده در مقدمه، ضمن بيان مقام شيعه در عالم سياست و معارف، رویه خود در تأليف كتاب را ذكر و در ادامه، به بيان موضوع بيست جزء كتاب پرداخته است.<ref>مقدمه نویسنده، ص3</ref>


    نویسنده باب اول كتاب را با ذكر مقدمه‌اى در تاريخ نهضت علمى و ادبى ایرانيان و تأثير آن در آداب و سياست عرب آغاز كرده است. مطالب اين باب در حالات وزراء بوده و مشتمل بر سه فصل زير است:
    نویسنده باب اول كتاب را با ذكر مقدمه‌اى در تاريخ نهضت علمى و ادبى ایرانيان و تأثير آن در آداب و سياست عرب آغاز كرده است. مطالب این باب در حالات وزراء بوده و مشتمل بر سه فصل زير است:


    فصل اول، در حالات وزرائى است كه در دربارهاى مخالف مذهب خود وزارت نموده‌اند كه عبارتند از:
    فصل اول، در حالات وزرائى است كه در دربارهاى مخالف مذهب خود وزارت نموده‌اند كه عبارتند از:
    خط ۵۲: خط ۵۲:
    جعفر بن فضل فراتى كه ظاهراً شيعه امامى اثنی‌عشر ى بوده است از وزراى نامى اخشيدى‌ها مى‌باشد و اگرچه به نظر نویسنده نص صريح تاريخى به تشيع وى در دست نيست ولى نظر به تشيع اجداد او خاندان فرات وزراء دولت عباسى و توجه شخصى جعفر بن فضل باشراف مدينه كه از امراى شیعیان بوده‌اند و تجليل اشراف مدينه از جنازه جعفر مى‌توان او را شيعه امامى اثنی‌عشر ى دانست.<ref>همان</ref>
    جعفر بن فضل فراتى كه ظاهراً شيعه امامى اثنی‌عشر ى بوده است از وزراى نامى اخشيدى‌ها مى‌باشد و اگرچه به نظر نویسنده نص صريح تاريخى به تشيع وى در دست نيست ولى نظر به تشيع اجداد او خاندان فرات وزراء دولت عباسى و توجه شخصى جعفر بن فضل باشراف مدينه كه از امراى شیعیان بوده‌اند و تجليل اشراف مدينه از جنازه جعفر مى‌توان او را شيعه امامى اثنی‌عشر ى دانست.<ref>همان</ref>


    ج) وزراى فاطميه در مصر؛ دولت فاطميه يا عبيديه (منسوب به عبيداللّه بن مهدى مؤسس اين سلسله) در بلاد مراكش و مصر حكومت و استيلاء داشتند. سرسلسله آنان عبيداللّه بن مهدى و آخرين پادشاه آن العاضد لدين اللّه بن يوسف است. ظهور اين سلطنت در مراكش اتفاق افتاد و در ايام سلطنت چهارمين پادشاه اين سلسله، المغرلدين اللّه بن المنصور مملكت مصر بدستيارى سردار نامى جوهر در سال 358ق مسخر اين خاندان گرديد. به‌طور كلى چهارده تن از خلفاى فاطمى در افريقا حكومت نموده‌اند كه ده نفر از آنها بر مصر نيز استيلاء داشته‌اند ابتداء ظهورشان در افريقا سنه 296ق و در سال 567ق حكومتشان منقرض گرديد و مملكت مصر به‌دست اكراد ايوبى افتاد.<ref>همان، ص42-43</ref>
    ج) وزراى فاطميه در مصر؛ دولت فاطميه يا عبيديه (منسوب به عبيداللّه بن مهدى مؤسس این سلسله) در بلاد مراكش و مصر حكومت و استيلاء داشتند. سرسلسله آنان عبيداللّه بن مهدى و آخرين پادشاه آن العاضد لدين اللّه بن يوسف است. ظهور این سلطنت در مراكش اتفاق افتاد و در ايام سلطنت چهارمين پادشاه این سلسله، المغرلدين اللّه بن المنصور مملكت مصر بدستيارى سردار نامى جوهر در سال 358ق مسخر این خاندان گرديد. به‌طور كلى چهارده تن از خلفاى فاطمى در افريقا حكومت نموده‌اند كه ده نفر از آنها بر مصر نيز استيلاء داشته‌اند ابتداء ظهورشان در افريقا سنه 296ق و در سال 567ق حكومتشان منقرض گرديد و مملكت مصر به‌دست اكراد ايوبى افتاد.<ref>همان، ص42-43</ref>


    ج) وزراى دولت سلجوقيه و مغول در ایران؛ كه از آن جمله‌اند: ابونصر عميد كندرى و ابومنصور بن حسین آبى وزير طغرل، تاج الملك ابوالغنائم قمى وزير ملكشاه.<ref>همان، ص47-49</ref>
    ج) وزراى دولت سلجوقيه و مغول در ایران؛ كه از آن جمله‌اند: ابونصر عميد كندرى و ابومنصور بن حسین آبى وزير طغرل، تاج الملك ابوالغنائم قمى وزير ملكشاه.<ref>همان، ص47-49</ref>
    خط ۶۴: خط ۶۴:
    فصل اول، در حالات امراء شيعه از صحابه و تابعين در ايام خلافت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است از جمله: ابوابراهيم مالك اشتر امير مصر، قيس بن سعد بن عباده امير مصر، سعدى بن سعد بن عباده انصارى امير يمن، محمد بن ابوبكر امير مصر، عثمان بن حنيف امير بصره.<ref>همان، ص125-133</ref>
    فصل اول، در حالات امراء شيعه از صحابه و تابعين در ايام خلافت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است از جمله: ابوابراهيم مالك اشتر امير مصر، قيس بن سعد بن عباده امير مصر، سعدى بن سعد بن عباده انصارى امير يمن، محمد بن ابوبكر امير مصر، عثمان بن حنيف امير بصره.<ref>همان، ص125-133</ref>


    فصل دوم، در حالات امراء دوره سلاطين مخالف مذهب شيعه مانند امراى بنى عباس، امراى مصر و شام، امراى عثمانى در بعلبك، امراى مغول و امراى سلاطين غير شيعى هند است. از جمله اين افراد هستند: على بن يقطين كوفى امير سفاح و منصور، عبدالله نجاشى امير منصور بر اهواز و آل طاهر امراى مأمون.<ref>همان، ص138-140</ref>
    فصل دوم، در حالات امراء دوره سلاطين مخالف مذهب شيعه مانند امراى بنى عباس، امراى مصر و شام، امراى عثمانى در بعلبك، امراى مغول و امراى سلاطين غير شيعى هند است. از جمله این افراد هستند: على بن يقطين كوفى امير سفاح و منصور، عبدالله نجاشى امير منصور بر اهواز و آل طاهر امراى مأمون.<ref>همان، ص138-140</ref>


    فصل سوم، در حالات امراء دوره سلاطين موافق مذهب شيعه مانند امراء بنى حمدان، امراى كاكویه، امراى ايلخانى، امراى سربداريه و امراى صفویه.<ref>همان، ص180-194</ref>
    فصل سوم، در حالات امراء دوره سلاطين موافق مذهب شيعه مانند امراء بنى حمدان، امراى كاكویه، امراى ايلخانى، امراى سربداريه و امراى صفویه.<ref>همان، ص180-194</ref>