براون، ادوارد گرانویل: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    |-class='articleCode'
    |-class='articleCode'
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE3881AUTHORCODE
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE03881AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    خط ۳۹: خط ۳۹:
    هنگامى كه پدر براون متوجه شد كه پسرش علاقه‌اى به رشته مهندسى كشتى‌سازى ندارد او را وادار به تحصيل در رشته طب نمود و به اين جهت او را به دانشگاه كمبريج فرستاد. او در آنجا به زبان‌هاى شرقى علاقه‌مند شد، لذا پس از يك سال و اندى، براون براى پيشرفت در زبان تركى، در همان دانشگاه كمبريج به فراگيرى زبان عربى و فارسی گرايش يافت و يك سال بعد توسط هندويى كه مقيم كمبريج و مسلط به زبان فارسی و عربى بود به فراگيرى زبان فارسی متمايل گشت و به‌تدريج مجذوب ادبيات و زبان فارسی شد و ديگر زبان تركى در نظرش از جذابيت چندانى برخوردار نبود.
    هنگامى كه پدر براون متوجه شد كه پسرش علاقه‌اى به رشته مهندسى كشتى‌سازى ندارد او را وادار به تحصيل در رشته طب نمود و به اين جهت او را به دانشگاه كمبريج فرستاد. او در آنجا به زبان‌هاى شرقى علاقه‌مند شد، لذا پس از يك سال و اندى، براون براى پيشرفت در زبان تركى، در همان دانشگاه كمبريج به فراگيرى زبان عربى و فارسی گرايش يافت و يك سال بعد توسط هندويى كه مقيم كمبريج و مسلط به زبان فارسی و عربى بود به فراگيرى زبان فارسی متمايل گشت و به‌تدريج مجذوب ادبيات و زبان فارسی شد و ديگر زبان تركى در نظرش از جذابيت چندانى برخوردار نبود.


    او در سال 1882م، به مدت دو ماه در استانبول زندگى نمود و در مراجعت خود به انگلستان، دو سال از عمر خود را در كمبريج به فراگيرى زبان‌هاى شرقى سپرى نمود و در همان زمان بود كه با پيرمردى ايرانى، از اهالى فارس، به نام «ميرزا محمدباقر بواناتى»، آشنا گشت و از وى تقاضا نمود كه به او زبان فارسی بياموزد.
    او در سال 1882م، به مدت دو ماه در استانبول زندگى نمود و در مراجعت خود به انگلستان، دو سال از عمر خود را در كمبريج به فراگيرى زبان‌هاى شرقى سپرى نمود و در همان زمان بود كه با پيرمردى ایرانى، از اهالى فارس، به نام «ميرزا محمدباقر بواناتى»، آشنا گشت و از وى تقاضا نمود كه به او زبان فارسی بياموزد.


    براون در سال‌هاى 1884 - 1887 در بيمارستان‌هاى لندن به تكميل فن طبابت خود مشغول گشت و اوقات فراغت خود را به خواندن و مطالعه كتب فارسی و گفتگو با دوستان ايرانى خود سپرى مى‌كرد. او در آثار ادبى ايران بيشتر به ديوان‌هاى شعراى صوفى‌مشرب ايرانى، خصوصا مثنوى و حافظ علاقه داشت. او در سال 1887م، به ايران كه هميشه آرزوى ديدن آن را داشت سفر نمود. در طول يك سالى كه براون در ايران اقامت داشت، بر زبان فارسی مانند زبان مادرى خود اشراف يافت. در مسائل علمى و فلسفى به مباحثه با مردم مى‌پرداخت و در سخنان خود شعر و حديث به كار مى‌برد. وى از ميان مذاكراتى كه با افراد مختلف در مدت يك سال اقامتش در ايران نموده، آنچه را جذاب و جالب بوده، در سفرنامه‌ى خويش ثبت كرده است.
    براون در سال‌هاى 1884 - 1887 در بيمارستان‌هاى لندن به تكميل فن طبابت خود مشغول گشت و اوقات فراغت خود را به خواندن و مطالعه كتب فارسی و گفتگو با دوستان ایرانى خود سپرى مى‌كرد. او در آثار ادبى ایران بيشتر به ديوان‌هاى شعراى صوفى‌مشرب ایرانى، خصوصا مثنوى و حافظ علاقه داشت. او در سال 1887م، به ایران كه هميشه آرزوى ديدن آن را داشت سفر نمود. در طول يك سالى كه براون در ایران اقامت داشت، بر زبان فارسی مانند زبان مادرى خود اشراف يافت. در مسائل علمى و فلسفى به مباحثه با مردم مى‌پرداخت و در سخنان خود شعر و حديث به كار مى‌برد. وى از ميان مذاكراتى كه با افراد مختلف در مدت يك سال اقامتش در ایران نموده، آنچه را جذاب و جالب بوده، در سفرنامه‌ى خويش ثبت كرده است.


    پس از آنكه [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] از ايران به انگلستان بازگشت، در دانشگاه كمبريج به تدريس زبان فارسی پرداخت. در سال 1893 بود كه اولين كتاب خود با عنوان «يك سال در ميان ايرانيان» را تألیف نمود. او پس از سفر به ايران چند سال از عمر خود را به تحقيق و تتبع فرق مذهبى ايران سپرى نمود. وى علاوه بر مقالات و كتبى كه در زمينه ادبى، تاريخ و سياسى ايران نوشته است در زمينه مذاهب اسماعيليه، حروفيه، شيخيه و بابيه نيز كتاب‌ها و مقالات متعددى منتشر نموده است.
    پس از آنكه [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] از ایران به انگلستان بازگشت، در دانشگاه كمبريج به تدريس زبان فارسی پرداخت. در سال 1893 بود كه اولين كتاب خود با عنوان «يك سال در ميان ایرانيان» را تألیف نمود. او پس از سفر به ایران چند سال از عمر خود را به تحقيق و تتبع فرق مذهبى ایران سپرى نمود. وى علاوه بر مقالات و كتبى كه در زمينه ادبى، تاريخ و سياسى ایران نوشته است در زمينه مذاهب اسماعيليه، حروفيه، شيخيه و بابيه نيز كتاب‌ها و مقالات متعددى منتشر نموده است.


    [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، در 1903، به عضويت فرهنگستان بريتانيا و در 1911، به عضويت كالج سلطنتى پزشکى پذيرفته شد و در 1922، به نيابت رياست انجمن سلطنتى آسيايى منصوب شد. در جشن شصتمين سال زندگانى او در 1922، دوستان و دوستداران ايرانى هدايايى براى او فرستادند و جامعه شرق‌شناسى اروپا با انتشار مجموعه مقالاتى، از خدمات او تجليل و قدرشناسى كردند. براون در 5 ژانويه 1926، در 64 سالگى در نزدیکى كمبريج درگذشت. كتاب‌هاى او به كتابخانه دانشگاه كمبريج منتقل شد. مجسمه‌اى از او در 1317 در كتابخانه دانشسراى عالى تهران نصب گرديد و يكى از خيابان‌هاى نزدیک دانشگاه تهران در 1334ش، به نام او نام‌گذارى شد.
    [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، در 1903، به عضويت فرهنگستان بريتانيا و در 1911، به عضويت كالج سلطنتى پزشکى پذيرفته شد و در 1922، به نيابت رياست انجمن سلطنتى آسيايى منصوب شد. در جشن شصتمين سال زندگانى او در 1922، دوستان و دوستداران ایرانى هدايايى براى او فرستادند و جامعه شرق‌شناسى اروپا با انتشار مجموعه مقالاتى، از خدمات او تجليل و قدرشناسى كردند. براون در 5 ژانويه 1926، در 64 سالگى در نزدیکى كمبريج درگذشت. كتاب‌هاى او به كتابخانه دانشگاه كمبريج منتقل شد. مجسمه‌اى از او در 1317 در كتابخانه دانشسراى عالى تهران نصب گرديد و يكى از خيابان‌هاى نزدیک دانشگاه تهران در 1334ش، به نام او نام‌گذارى شد.


    == آثار==
    == آثار==




    #تاريخ ادبيات ايران، جلد اول، از قديم‌ترين روزگار تا زمان فردوسى؛
    #تاريخ ادبيات ایران، جلد اول، از قديم‌ترين روزگار تا زمان فردوسى؛
    #تاريخ ادبيات ايران، جلد دوم، نيمه نخست، از فردوسى تا سعدى؛
    #تاريخ ادبيات ایران، جلد دوم، نيمه نخست، از فردوسى تا سعدى؛
    #تاريخ ادبيات ايران، جلد دوم، نيمه دوم، از فردوسى تا سعدى؛
    #تاريخ ادبيات ایران، جلد دوم، نيمه دوم، از فردوسى تا سعدى؛
    #تاريخ ادبيات ايران، جلد سوم، از سعدى تا [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]؛
    #تاريخ ادبيات ایران، جلد سوم، از سعدى تا [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]؛
    #تاريخ ادبيات ايران، جلد چهارم، از صفويه تا مشروطيت؛
    #تاريخ ادبيات ایران، جلد چهارم، از صفويه تا مشروطيت؛
    #تاريخ مشروطيت ايران؛
    #تاريخ مشروطيت ایران؛
    #تصحيح تذكرة الشعراء دولت‌شاه سمرقندى؛
    #تصحيح تذكرة الشعراء دولت‌شاه سمرقندى؛
    #تصحيح لباب الألباب عوفى (با همكارى محمد قزوينى)، دو جلد؛
    #تصحيح لباب الألباب عوفى (با همكارى محمد قزوينى)، دو جلد؛
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    #ترجمه چهار مقاله نظامى عروضى؛
    #ترجمه چهار مقاله نظامى عروضى؛
    #تاريخ طب اسلامى؛
    #تاريخ طب اسلامى؛
    #يك سال در ميان ايرانيان (سفرنامه).
    #يك سال در ميان ایرانيان (سفرنامه).


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    خط ۸۶: خط ۸۶:
    [[کتب البابية المقدسة]]  
    [[کتب البابية المقدسة]]  


    [[تاريخ الأدب في ايران (کويت)]]  
    [[تاريخ الأدب في ایران (کويت)]]  


    [[تاریخ الأدب فی ایران]]  
    [[تاریخ الأدب فی ایران]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]