دیوان مهستی گنجوی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
    خط ۴۲: خط ۴۲:
    نکته‎ای که از مطالعه رباعیات مهستی شایان دقت است، رباعیاتی است که در وصف کسبه بازار ساخته و حکایاتی که به‎مناسبت همین رباعیات درباره معاشقه سراینده با اصناف مختلف پرداخته شده، که از آن جمله اشخاص رباعیات او را راجع به پسر قصاب موضوع داستانی قرار داده و حدس زده‎اند که مهستی عاشق قصاب‎پسری بوده، ولی پس از مطالعه باقی رباعیات او که در وصف باقی کسبه بازار ساخته است معلوم می‎شود که این معاشقه شاعرانه منحصر به پسر قصاب نبوده و سایرین نیز از آن نصیبی برده‎اند و این رباعیات را شاعره فقط محظ مناسباتی که میان کلمات کلاه‎دوز و پاره‎دوز و غیره بوده و زمینه تشبیه و ایهام در آن‎ها مهیا بوده است، می‎ساخته و در اغلب آنها با کلمات بازی شده و معانی تاریک دور از ذهنی پرورده شده است که البته عاشق شیفته به این نکات نمی‎پردازد و برای بیان احساسات سرکش این تصنیفات را به‎کار نمی‎برد و مناسبت پیدا کردن با یار را بهتر می‎داند از مناسبت پیدا کردن میان الفاظ و معانی<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص30</ref>.
    نکته‎ای که از مطالعه رباعیات مهستی شایان دقت است، رباعیاتی است که در وصف کسبه بازار ساخته و حکایاتی که به‎مناسبت همین رباعیات درباره معاشقه سراینده با اصناف مختلف پرداخته شده، که از آن جمله اشخاص رباعیات او را راجع به پسر قصاب موضوع داستانی قرار داده و حدس زده‎اند که مهستی عاشق قصاب‎پسری بوده، ولی پس از مطالعه باقی رباعیات او که در وصف باقی کسبه بازار ساخته است معلوم می‎شود که این معاشقه شاعرانه منحصر به پسر قصاب نبوده و سایرین نیز از آن نصیبی برده‎اند و این رباعیات را شاعره فقط محظ مناسباتی که میان کلمات کلاه‎دوز و پاره‎دوز و غیره بوده و زمینه تشبیه و ایهام در آن‎ها مهیا بوده است، می‎ساخته و در اغلب آنها با کلمات بازی شده و معانی تاریک دور از ذهنی پرورده شده است که البته عاشق شیفته به این نکات نمی‎پردازد و برای بیان احساسات سرکش این تصنیفات را به‎کار نمی‎برد و مناسبت پیدا کردن با یار را بهتر می‎داند از مناسبت پیدا کردن میان الفاظ و معانی<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص30</ref>.


    شادروان اسماعیل امیرخیزی در این‎باره می‎گوید: عقیده نگارنده در خصوص معاشقه [[مهستي گنجوي|مهستی]] چنین است که این قضیه تنها از توسعه معنی رباعیات شاعره پیدا نشده، بلکه این سهو، یعنی اسناد تعشق، اولین دفعه از کسی سر زده است که شرح حال مهستی را در تاریخ گزیده دیده که می‎نویسد: مهستی رباعیات خوب دارد در حق خوش‎پسری قصاب. سپس همان شخص با رویه افراط در قیاسی که اغلب تذکره‎نویسان دارند از اینکه حمدالله مستوفی در شرح حال مهستی به ذکر یک رباعی (راجع به پسر قصاب) اکتفا نموده، به اشتباه افتاده است که مهستی را با قصاب سروکاری بوده؛ رفته‎رفته این خبط، وسعت یافته و هر کسی که آمده خدمتی به مهستی کرده و در حق این معاشقه الهامی حکایتی ساخته است<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>.
    شادروان اسماعیل امیرخیزی در این‎باره می‎گوید: عقیده نگارنده در خصوص معاشقه [[مهستي گنجوي|مهستی]] چنین است که این قضیه تنها از توسعه معنی رباعیات شاعره پیدا نشده، بلکه این سهو، یعنی اسناد تعشق، اولین دفعه از کسی سر زده است که شرح حال مهستی را در تاریخ گزیده دیده که می‎نویسد: مهستی رباعیات خوب دارد در حق خوش‎پسری قصاب. سپس همان شخص با رویه افراط در قیاسی که اغلب تذکره‎نویسان دارند از اینکه حمدالله مستوفی در شرح حال مهستی به ذکر یک رباعی (راجع به پسر قصاب) اکتفا نموده، به اشتباه افتاده است که مهستی را با قصاب سروکاری بوده؛ رفته‎رفته این خبط، وسعت یافته و هر کسی که آمده خدمتی به مهستی کرده و در حق این معاشقه الهامی حکایتی ساخته است.<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>.


    رضاقلی خان هدایت فقدان اشعار مهستی را از اثر حمله عبدالله خان اوزبک بر شهر هرات می‎داند. محمدعلی تربیت در تذکره دانشمندان آذربایجان می‎گوید: لسانی شیرازی که مدتی در تبریز ساکن بوده و در آنجا به سال نه‎صدوچهل‎ویک هجری مرده است، مجموعه‎ای در مقابل رباعیات این بانو مشتمل بر شصت‎وهشت رباعی عاشقانه به‎عنوان «مجمع الأوصاف» در وصف اهل حرفه و اصناف تبریز و ارباب فضل و هنر آن شهر منظوم ساخته که از آن جمله رباعی زیر است:
    رضاقلی خان هدایت فقدان اشعار مهستی را از اثر حمله عبدالله خان اوزبک بر شهر هرات می‎داند. محمدعلی تربیت در تذکره دانشمندان آذربایجان می‎گوید: لسانی شیرازی که مدتی در تبریز ساکن بوده و در آنجا به سال نه‎صدوچهل‎ویک هجری مرده است، مجموعه‎ای در مقابل رباعیات این بانو مشتمل بر شصت‎وهشت رباعی عاشقانه به‎عنوان «مجمع الأوصاف» در وصف اهل حرفه و اصناف تبریز و ارباب فضل و هنر آن شهر منظوم ساخته که از آن جمله رباعی زیر است: