تفسير أبي‌بكر الأصم: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
    خط ۴۳: خط ۴۳:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه رضوان، مطالبی پیرامون تفاسیر معتزلی بیان گردیده<ref>ر.ک: مقدمه اول، صفحه الف - ‎ث</ref> و در مقدمه محقق، به اهمیت موضوع کتاب و ضرورت پرداختن بدان، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه دوم، ص3-‎10</ref>.
    در مقدمه رضوان، مطالبی پیرامون تفاسیر معتزلی بیان گردیده<ref>ر.ک: مقدمه اول، صفحه الف - ‎ث</ref> و در مقدمه محقق، به اهمیت موضوع کتاب و ضرورت پرداختن بدان، اشاره شده است.<ref>ر.ک: مقدمه دوم، ص3-‎10</ref>.


    ===بخش اول (تفسير أبي‎بكر الأصم)===
    ===بخش اول (تفسير أبي‎بكر الأصم)===
    باب اول از بخش اول، به زندگی‎نامه [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|ابوبکر اصم]] و توضیحاتی پیرامون تفسیر وی، اختصاص یافته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-‎28</ref> و باب دوم آن، متن تفسیر او را از سوره فاتحه تا سوره اخلاص، در بر گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص31-‎99</ref>.
    باب اول از بخش اول، به زندگی‎نامه [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|ابوبکر اصم]] و توضیحاتی پیرامون تفسیر وی، اختصاص یافته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-‎28</ref> و باب دوم آن، متن تفسیر او را از سوره فاتحه تا سوره اخلاص، در بر گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص31-‎99</ref>.


    از شیوه تفسیر اصم اطلاع چندانى در دست نیست، ولى از اینکه عبدالجبار معتزلى از تفسیر او به «تفسیرعجیب» یاد کرده و ابوعلى جبائى، مفسر بزرگ معتزلى می‎گوید: «اگر اصم به همان فقه و لغت می‎پرداخت، براى او بهتر بود»، مى‎توان به این نکته رسید که دیدگاه‎هاى تفسیرى یا روش تفسیرى او، خوشایند معتزلیان نبوده است<ref>بهرامی، محمد، ص234</ref>.
    از شیوه تفسیر اصم اطلاع چندانى در دست نیست، ولى از اینکه عبدالجبار معتزلى از تفسیر او به «تفسیرعجیب» یاد کرده و ابوعلى جبائى، مفسر بزرگ معتزلى می‎گوید: «اگر اصم به همان فقه و لغت می‎پرداخت، براى او بهتر بود»، مى‎توان به این نکته رسید که دیدگاه‎هاى تفسیرى یا روش تفسیرى او، خوشایند معتزلیان نبوده است.<ref>بهرامی، محمد، ص234</ref>.


    از جمله ویژگی‎های تفسیر اصم، آن است که وی در نگارش تفسیر خود، از منابع و مصادر فراوانی استفاده کرده که می‎توان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد:
    از جمله ویژگی‎های تفسیر اصم، آن است که وی در نگارش تفسیر خود، از منابع و مصادر فراوانی استفاده کرده که می‎توان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد:
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    ب)- منقولات عامه و مجهول: به‎عنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر می‎کند، عدم پرداخت زکات از طرف بنی‎اسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته به‎درستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مروی‎عنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشان‎دهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنان‎که ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است.
    ب)- منقولات عامه و مجهول: به‎عنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر می‎کند، عدم پرداخت زکات از طرف بنی‎اسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته به‎درستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مروی‎عنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشان‎دهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنان‎که ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است.


    ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوه‎های پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ به‎عنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار به‎عنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-‎18</ref>.
    ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوه‎های پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ به‎عنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار به‎عنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-‎18</ref>.


    [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از:
    [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از:
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    # سوره آل عمران، آیه 172.
    # سوره آل عمران، آیه 172.
    # سوره نساء، آیه 64.
    # سوره نساء، آیه 64.
    # سوره مائده آیه 93. [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در این آیه، به روایتی از ابوبکر استناد کرده که از پیامبر(ص) پیرامون کسانی که مرده‎اند و شرب خمر و قمار انجام داده‎اند و یا کسانی که از شهر و آبادی دور بوده و نمی‎دانند که خداوند خمر را حرام نموده و آنان مرتکب شرب خمر می‎شوند، سؤال شده است<ref>ر.ک: همان، ص21-‎22</ref>.
    # سوره مائده آیه 93. [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در این آیه، به روایتی از ابوبکر استناد کرده که از پیامبر(ص) پیرامون کسانی که مرده‎اند و شرب خمر و قمار انجام داده‎اند و یا کسانی که از شهر و آبادی دور بوده و نمی‎دانند که خداوند خمر را حرام نموده و آنان مرتکب شرب خمر می‎شوند، سؤال شده است.<ref>ر.ک: همان، ص21-‎22</ref>.


    برخلاف آنچه که گفته می‎شود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال می‎کنند، [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
    برخلاف آنچه که گفته می‎شود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال می‎کنند، [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.


    از جمله ویژگی‎های تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ به‎عنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحة‎الكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: '''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آب‎ها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.
    از جمله ویژگی‎های تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ به‎عنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحة‎الكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: '''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آب‎ها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.


    [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


    مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشته‎اند؛ به‎طوری‎که قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمی‎شود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ به‎عنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: '''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: '''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: '''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» می‎باشد، بازمی‎گردد<ref>ر.ک: همان، ص24-‎25</ref>.
    مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشته‎اند؛ به‎طوری‎که قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمی‎شود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ به‎عنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: '''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: '''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: '''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» می‎باشد، بازمی‎گردد<ref>ر.ک: همان، ص24-‎25</ref>.
    خط ۷۷: خط ۷۷:


    ===بخش دوم (تفسير أبي‎مسلم)===
    ===بخش دوم (تفسير أبي‎مسلم)===
    در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-‎267</ref>.
    در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-‎267</ref>.


    [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مى‎تواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که به‎طور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مى‎توان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابه‎لاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کرده‎اند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاه‎هاى تفسیرى [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را به‎عنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آورده‎اند، مانند: «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]» و «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» و… بسنده کنیم<ref>ر.ک: ربانی، محمدحسن، ص271-‎272</ref>.
    [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مى‎تواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که به‎طور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مى‎توان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابه‎لاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کرده‎اند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاه‎هاى تفسیرى [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را به‎عنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آورده‎اند، مانند: «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]» و «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» و… بسنده کنیم<ref>ر.ک: ربانی، محمدحسن، ص271-‎272</ref>.
    خط ۸۷: خط ۸۷:
    # او در ارائه نظریات خود از ترکیب‎هاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنان‎که ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است.
    # او در ارائه نظریات خود از ترکیب‎هاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنان‎که ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است.
    # مهم‎ترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن به‎کار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما به‎عنوان یکى از پایه‎ها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است.
    # مهم‎ترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن به‎کار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما به‎عنوان یکى از پایه‎ها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است.
    # [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جمله‎ها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمى‎کند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتاب‎هاى روایى ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص274-‎276</ref>.
    # [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جمله‎ها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمى‎کند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتاب‎هاى روایى ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص274-‎276</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    کتاب تفسیر اصم، به مرور زمان از بین رفته، ولی [[نبها، خضر محمد|خضر محمد نبها]] آرای [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] را که در [[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب رازی]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] و دیگر تفاسیر به‎جا مانده، گردآوری و با عنوان «تفسير أبي‎بكر الأصم» چاپ کرده است<ref>ر.ک: اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276</ref>.
    کتاب تفسیر اصم، به مرور زمان از بین رفته، ولی [[نبها، خضر محمد|خضر محمد نبها]] آرای [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] را که در [[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب رازی]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] و دیگر تفاسیر به‎جا مانده، گردآوری و با عنوان «تفسير أبي‎بكر الأصم» چاپ کرده است.<ref>ر.ک: اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276</ref>.


    اسامی مصادر و منابع و فهارس عامه هر کتاب (بخش) در انتهای همان کتاب آمده است. این فهارس عبارتند از فهرست‎های: اعلام؛ قبایل و جماعات؛ احادیث نبوی؛ قوافی؛ انصاف و اجزای ابیات؛ سور قرآنی و محتویات کتاب.
    اسامی مصادر و منابع و فهارس عامه هر کتاب (بخش) در انتهای همان کتاب آمده است. این فهارس عبارتند از فهرست‎های: اعلام؛ قبایل و جماعات؛ احادیث نبوی؛ قوافی؛ انصاف و اجزای ابیات؛ سور قرآنی و محتویات کتاب.