حديث الراية: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
    جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
    خط ۳۲: خط ۳۲:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    این کتاب، با ذکر روایت ذیل آغاز می‌شود: پیامبر خدا(ص) در روز خیبر فرمود: فردا، پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند. اهل گریز نیست و تا با یاری خدا پیروز نشده بازنمی‌گردد<ref>ر.ک: آغاز کتاب، ص4</ref>مؤلف در مقدمه غرض از تألیف این کتاب را نبودن کتابی مستقل درباره حدیث رایت می‌داند که از ثابت‌شده‌ترین ویژگی‌های [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص7</ref>
    این کتاب، با ذکر روایت ذیل آغاز می‌شود: پیامبر خدا(ص) در روز خیبر فرمود: فردا، پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند. اهل گریز نیست و تا با یاری خدا پیروز نشده بازنمی‌گردد<ref>ر.ک: آغاز کتاب، ص4</ref>مؤلف در مقدمه غرض از تألیف این کتاب را نبودن کتابی مستقل درباره حدیث رایت می‌داند که از ثابت‌شده‌ترین ویژگی‌های [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص7</ref>


    او حدیث رایت را متواتر بین مسلمین می‌داند که در نزد اهل سنت از اصح روایات است و با سندهای فراوانی از جمع زیادی از صحابه نقل شده است. مسلم و بخاری هم در صحاحشان در روایت این حدیث اتفاق دارند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>
    او حدیث رایت را متواتر بین مسلمین می‌داند که در نزد اهل سنت از اصح روایات است و با سندهای فراوانی از جمع زیادی از صحابه نقل شده است. مسلم و بخاری هم در صحاحشان در روایت این حدیث اتفاق دارند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>
       
       
    ایشان، پنجاه نفر از بزرگان نقل‌کننده این حدیث در زمان‌های مختلف را، که از جمله آنها ابوعبدالله محمد بن سعد زهری، ابن ابی‌شیبه کوفی، احمد بن محمد بن حنبل، محمد بن اسماعیل بخاری، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] قزوینی، ترمذی، [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]]، [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، دارقطنی، ثعلبی، [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]]، [[قرطبی، محمد بن احمد|قرطبی]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]، تفتازانی، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] و... هستند، نام می‌برد<ref>ر.ک: همان، ص9–12</ref>و می‌گوید: این روایت، نه‌تنها در کتب حدیث که در کتاب‌های تفسیر، تاریخ، لغت و... هم ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص12–13</ref>
    ایشان، پنجاه نفر از بزرگان نقل‌کننده این حدیث در زمان‌های مختلف را، که از جمله آنها ابوعبدالله محمد بن سعد زهری، ابن ابی‌شیبه کوفی، احمد بن محمد بن حنبل، محمد بن اسماعیل بخاری، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] قزوینی، ترمذی، [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]]، [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، دارقطنی، ثعلبی، [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]]، [[قرطبی، محمد بن احمد|قرطبی]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]، تفتازانی، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] و... هستند، نام می‌برد<ref>ر.ک: همان، ص9–12</ref>و می‌گوید: این روایت، نه‌تنها در کتب حدیث که در کتاب‌های تفسیر، تاریخ، لغت و... هم ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص12–13</ref>


    نویسنده، نصوص مختلف راویت را از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، بخاری، مسلم، [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]]، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]]، ترمذی، ابن سعد، ابن ابی‌شیبه، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذری]]، ابی‌یعلی، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]]، ابن حبان، [[طبرانی، سلیمان بن احمد|طبرانی]]، دارقطنی، [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب بغدادی]]، [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]]، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]، ابن نجار، مزّی، هیثمی، ثعلبی، حسکانی، بغوی، خطیب تبریزی، ذهبی، [[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، عینی، صالحی دمشقی، حلبی، متقی، مناوی و شوکانی به ترتیب نقل کرده و مورد بررسی قرار ‌داده است<ref>ر.ک: همان، ص14–140</ref>
    نویسنده، نصوص مختلف راویت را از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، بخاری، مسلم، [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]]، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]]، ترمذی، ابن سعد، ابن ابی‌شیبه، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذری]]، ابی‌یعلی، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]]، ابن حبان، [[طبرانی، سلیمان بن احمد|طبرانی]]، دارقطنی، [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب بغدادی]]، [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]]، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]، ابن نجار، مزّی، هیثمی، ثعلبی، حسکانی، بغوی، خطیب تبریزی، ذهبی، [[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، عینی، صالحی دمشقی، حلبی، متقی، مناوی و شوکانی به ترتیب نقل کرده و مورد بررسی قرار ‌داده است.<ref>ر.ک: همان، ص14–140</ref>


    او در فصل سوم از هفده تن از بزرگان صحابه، از جمله: امیرالمؤمنین(ع)، عبدالله بن عباس، ابولیلی انصاری، عمر بن خطاب، زبیر بن عوام و انس بن مالک به‌عنوان راویان این روایت نام می‌برد<ref>ر.ک: همان، ص141–142</ref>و شعر حسان بن ثابت در ارتباط با ماجرای حدیث رایت را از شرح [[صحيح البخاري]] عینی حنفی، نقل می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص142–143</ref>
    او در فصل سوم از هفده تن از بزرگان صحابه، از جمله: امیرالمؤمنین(ع)، عبدالله بن عباس، ابولیلی انصاری، عمر بن خطاب، زبیر بن عوام و انس بن مالک به‌عنوان راویان این روایت نام می‌برد<ref>ر.ک: همان، ص141–142</ref>و شعر حسان بن ثابت در ارتباط با ماجرای حدیث رایت را از شرح [[صحيح البخاري]] عینی حنفی، نقل می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص142–143</ref>


    وی پس از آن متذکر می‌شود که این حدیث از صحاح مسلم و بخاری، استخراج شده و جمهور علمای اهل سنت به صحت و قطعی‌الصدور بودن تمامی روایات این دو کتاب معتقدند<ref>ر.ک: همان، ص143</ref>و در پایان می‌گوید: بسیاری از بزرگان حفّاظ بر تواتر و ثبوت حدیث رایت تصریح کرده‌اند و حتی [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در «منهاج السنة» گفته: این، صحیح‌ترین چیزی است که درباره [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص147.</ref>
    وی پس از آن متذکر می‌شود که این حدیث از صحاح مسلم و بخاری، استخراج شده و جمهور علمای اهل سنت به صحت و قطعی‌الصدور بودن تمامی روایات این دو کتاب معتقدند<ref>ر.ک: همان، ص143</ref>و در پایان می‌گوید: بسیاری از بزرگان حفّاظ بر تواتر و ثبوت حدیث رایت تصریح کرده‌اند و حتی [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در «منهاج السنة» گفته: این، صحیح‌ترین چیزی است که درباره [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] نقل شده است.<ref>ر.ک: همان، ص147.</ref>


    وی در فصل چهارم کتاب، نکات موجود در حدیث در رابطه با پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، ابوبکر و عمر را بیان می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص148</ref>
    وی در فصل چهارم کتاب، نکات موجود در حدیث در رابطه با پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، ابوبکر و عمر را بیان می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص148</ref>