کلیات اوحدی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵۰: خط ۵۰:


    در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزل‎سرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزل‎سرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کرده‎اند. اوحدی را نیز غزلیاتی مرغوب است که می‎توان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازه‎ای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل:  
    در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزل‎سرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزل‎سرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کرده‎اند. اوحدی را نیز غزلیاتی مرغوب است که می‎توان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازه‎ای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل:  
    '''منم غریب دیار و تویی غریب‎نواز     دمی به حال غریب دیار خود پرداز'''
    {{شعر}}{{ب|''منم غریب دیار و تویی غریب‎نواز''|2=''دمی به حال غریب دیار خود پرداز''}}{{پایان شعر}}
     
    که با این بیت ختم می‎شود:  
    که با این بیت ختم می‎شود:  
    '''حدیث درد من، ای مدعی، نه امروز است   که اوحدی ز ازل رند بود و شاهدباز'''<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎وپنج و سی‎وشش</ref>‏.  
    {{شعر}}
     
    {{ب|''حدیث درد من، ای مدعی، نه امروز است''|2=''که اوحدی ز ازل رند بود و شاهدباز''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎وپنج و سی‎وشش</ref>‏.  


    در اوایل دیوان، قصیده‎ای در منقبت امام حسین(ع) ذکر شده است. قصیده با این ابیات آغاز شده است:  
    در اوایل دیوان، قصیده‎ای در منقبت امام حسین(ع) ذکر شده است. قصیده با این ابیات آغاز شده است:  
    '''این آسمان صدق و در او اختر صفاست؟   یا روضه مقدس فرزند مصطفاست؟'''
    {{شعر}}
    '''این داغ سینه اسدالله و فاطمه است؟   یا باغ میوه دل زهرا و مرتضاست؟'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>‏.
     
    {{ب|''این آسمان صدق و در او اختر صفاست؟''|2=''یا روضه مقدس فرزند مصطفاست؟''}}
    {{ب|''این داغ سینه اسدالله و فاطمه است؟''|2=''یا باغ میوه دل زهرا و مرتضاست؟''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>‏.


    ترکیبات نیز با ذکر شعری از اوحدی در آرزوی کعبه و زیارت مرقد رسول‎الله(ص) آغاز شده که در اولین بیت آن آمده است:  
    ترکیبات نیز با ذکر شعری از اوحدی در آرزوی کعبه و زیارت مرقد رسول‎الله(ص) آغاز شده که در اولین بیت آن آمده است:
    '''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا     آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا'''<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‏.
    {{شعر}}
    {{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‏.


    از هفت منظومه‎‎ای که هم‎اکنون‎ به نام «ده‎نامه» شناخته و در دست اسـت، شش منظومه در قرن‎ هشتم و فقط یکی از‎ آنها‎ در قرن نهم سروده شده است. شـش منظومه متعلق به قـرن‎ هـشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومه‎ها دارای آرایشی خاص است‎. گذشته از مطالبی که‎ با عنوان‎های ویژه در آغاز و انجام منظومه می‎آید، در متن آن غالباً پنج ‎نامه از سـوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ ‎نامه‎های‎ عاشق رد‎ و بدل‎ می‎شود. هریک از نامه‎ها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه‎ است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شـده‎ است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات‎ بشری همچون شانه و آیینه فرستاده می‎شود. در متن نامه عاشق دلدادگی‎ خـود را‎ بـه‎ معشوق شرح می‎دهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ‎ می‎گوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاری‎های او معشوق بر سر مهر می‎آید و از سخنان انجامین وی معلوم‎ می‎شود‎ که‎ آن همه ناز برای‎ آزمـودن‎ عـاشق‎ بوده‎ است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون‎ شایسته و خالص به‎در آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته‎‎ است‎. کهن‎ترین‎ ده‎نامه‎ای که با آرایش یادشده در‎ دست‎ است «منطق العـشاق» اوحـدی مـراغه‎ای است. از سخن خود اوحـدی‎ بـرمی‎آید کـه ده‎نامه او تازگی‎ داشته‎ و ده‎‎نامه‎های سابق طرز و روش او را نداشته است:
    از هفت منظومه‎‎ای که هم‎اکنون‎ به نام «ده‎نامه» شناخته و در دست اسـت، شش منظومه در قرن‎ هشتم و فقط یکی از‎ آنها‎ در قرن نهم سروده شده است. شـش منظومه متعلق به قـرن‎ هـشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومه‎ها دارای آرایشی خاص است‎. گذشته از مطالبی که‎ با عنوان‎های ویژه در آغاز و انجام منظومه می‎آید، در متن آن غالباً پنج ‎نامه از سـوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ ‎نامه‎های‎ عاشق رد‎ و بدل‎ می‎شود. هریک از نامه‎ها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه‎ است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شـده‎ است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات‎ بشری همچون شانه و آیینه فرستاده می‎شود. در متن نامه عاشق دلدادگی‎ خـود را‎ بـه‎ معشوق شرح می‎دهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ‎ می‎گوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاری‎های او معشوق بر سر مهر می‎آید و از سخنان انجامین وی معلوم‎ می‎شود‎ که‎ آن همه ناز برای‎ آزمـودن‎ عـاشق‎ بوده‎ است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون‎ شایسته و خالص به‎در آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته‎‎ است‎. کهن‎ترین‎ ده‎نامه‎ای که با آرایش یادشده در‎ دست‎ است «منطق العـشاق» اوحـدی مـراغه‎ای است. از سخن خود اوحـدی‎ بـرمی‎آید کـه ده‎نامه او تازگی‎ داشته‎ و ده‎‎نامه‎های سابق طرز و روش او را نداشته است:
    '''دل از‎ ده‎نامه‎های کهنه سیر است     ‎ بگو ده‎نامه‎ای شیرین که دیر است'''
    {{شعر}}
    '''حدیثی تـازه کـن از سـینه نو‎     سماطی‎ در کش از لوزینه نو'''<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ متن کتاب، ص456</ref>‏.
     
    {{ب|''دل از‎ ده‎نامه‎های کهنه سیر است''|2=''بگو ده‎نامه‎ای شیرین که دیر است''}}
    {{ب|''حدیثی تـازه کـن از سـینه نو‎''|2=''سماطی‎ در کش از لوزینه نو''}}<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ متن کتاب، ص456</ref>‏.
    {{پایان شعر}}


    در ده‎نامه اوحدی، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامه‎ها یک‎درمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به ‎دست باد می‎سپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق می‎رسد و او از وصل عاشق سر باز می‎زند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح می‎دهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت می‎دهد و اوحدی ده‎نامه را با ذکر حکایت حاجی‎ای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمه‎ای در اشاره به نام‎گذاری ده‎نامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان می‎برد<ref>ر.ک: متن، کتاب، ص479-478</ref>‏.
    در ده‎نامه اوحدی، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامه‎ها یک‎درمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به ‎دست باد می‎سپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق می‎رسد و او از وصل عاشق سر باز می‎زند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح می‎دهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت می‎دهد و اوحدی ده‎نامه را با ذکر حکایت حاجی‎ای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمه‎ای در اشاره به نام‎گذاری ده‎نامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان می‎برد<ref>ر.ک: متن، کتاب، ص479-478</ref>‏.


    از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس‎ سلسله‎ صفویّه سرودن منظومه‎های عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظـاهری دیـن، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز اوحدی سراینده منظومه باارزش جام ‎جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفته‎اند. در این منظومه‎های معروف، فزون بر مواعظ و نصایح به‎طور مـستقیم و غـیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی‎ و سیاسی‎ و چگونگی دست‎اندازی‎های نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کم‎بها شدن رفتارها و سنّت‎های کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به می‎خوارگی و کـشیدن بـنگ، دغل‎کاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت‎، در‎ میان‎ مردم نیز مورد عنایت قرار‎ گرفته‎ است‎. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنوی‎های آن عصر به سبک حـديقة الحـقيقة سـنایی سروده نشده، بلکه‎ با‎ رعـایت‎ سـبک شـعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده‎ داشته است. اوحدی، سرودن جام‎ جم‎ را‎ در‎ دوره کـمال و پخـتگی، بـه خواست غیاث‎الدّین محمّد بن رشیدالدّین‎ فضل‎اللّه به سـال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر بـا تـوانمندی‎ تـمام‎ بر‎ قامت دانش و ذوق و آگاهی‎های خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده اسـت‎ که‎:
    از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس‎ سلسله‎ صفویّه سرودن منظومه‎های عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظـاهری دیـن، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز اوحدی سراینده منظومه باارزش جام ‎جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفته‎اند. در این منظومه‎های معروف، فزون بر مواعظ و نصایح به‎طور مـستقیم و غـیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی‎ و سیاسی‎ و چگونگی دست‎اندازی‎های نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کم‎بها شدن رفتارها و سنّت‎های کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به می‎خوارگی و کـشیدن بـنگ، دغل‎کاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت‎، در‎ میان‎ مردم نیز مورد عنایت قرار‎ گرفته‎ است‎. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنوی‎های آن عصر به سبک حـديقة الحـقيقة سـنایی سروده نشده، بلکه‎ با‎ رعـایت‎ سـبک شـعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده‎ داشته است. اوحدی، سرودن جام‎ جم‎ را‎ در‎ دوره کـمال و پخـتگی، بـه خواست غیاث‎الدّین محمّد بن رشیدالدّین‎ فضل‎اللّه به سـال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر بـا تـوانمندی‎ تـمام‎ بر‎ قامت دانش و ذوق و آگاهی‎های خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده اسـت‎ که‎:
    '''نامه‎ اولیاست این نامه‎   مبر این را به شهر هنگامه'''
    {{شعر}}
    '''اندرین نامه بدیع‎سـرشت‎‎   ره دوزخ پدیـد و راه بـهشت'''‎
    {{ب|''نامه‎ اولیاست این نامه‎''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}}
    '''سخن مبدأ و معاش و معاد     انـدرین چند بیت کردم یاد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص508</ref>‏.
    {{ب|''اندرین نامه بدیع‎سـرشت‎‎''|2=''ره دوزخ پدیـد و راه بـهشت''}}
    {{ب|''سخن مبدأ و معاش و معاد''|2=''انـدرین چند بیت کردم یاد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص508</ref>‏.
    منظومه جام جـم بـا کوشش‎های مستمر اوحدی در چارچوب اندیشه‎ای‎ نظام‎دار ‎(ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دل‎انگیز‎ پایـان‎ پیـدا کرده‎ است<ref>ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص‎113</ref>‏.
    منظومه جام جـم بـا کوشش‎های مستمر اوحدی در چارچوب اندیشه‎ای‎ نظام‎دار ‎(ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دل‎انگیز‎ پایـان‎ پیـدا کرده‎ است<ref>ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص‎113</ref>‏.