اندیشه‌های فلسفی و کلامی خواجه نصیرالدین طوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    #نويسنده محترم سرانجام، كاوش خودش را اين‌گونه به پايان برده است: نصيرالدّين طوسى تنها يك پژوهشگر علمى و فلك‌شناس رياضى‌دان نبوده است، بلكه او فيلسوفى بوده كه يك دستگاه فلسفى كمال‌پذير، از هر دو جنبه عملى و نظرى، داشته است. وضعيّت وى همچون وضعيّت فيلسوفان اسلام، از قبيل: كِنْدى و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و ديگران است... نصيرالدّين طوسى پس از تلاش‌هاى غزالى در جهت نابودى فلسفه، زنده‌كننده آن در مشرق بشمار مى‌آيد. كارهاى او در شرح الإشارات و در تلخيص المحصّل و در تجريد الاعتقاد و در فصول العقايد توانمندى او را نه‌تنها در فلسفه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، كه به‌طور آشكارا با مكتب غزالى در تضادّ است، نشان مى‌دهند، بلكه بر بلندمرتبگى او در فراگيرى همه مبانى فلسفه قديم دلالت دارند. او از چشمه همواره جوشان فلسفه‌هاى شرقى هندى و ايران باستانى و اسلامى، گذشته از فلسفه مسيحى صوفيانه و فلسفه يونانى با هر دو نوع مشّايى و افلاطونى‌اش، بهره مى‌گيرد.
    #نويسنده محترم سرانجام، كاوش خودش را اين‌گونه به پايان برده است: نصيرالدّين طوسى تنها يك پژوهشگر علمى و فلك‌شناس رياضى‌دان نبوده است، بلكه او فيلسوفى بوده كه يك دستگاه فلسفى كمال‌پذير، از هر دو جنبه عملى و نظرى، داشته است. وضعيّت وى همچون وضعيّت فيلسوفان اسلام، از قبيل: كِنْدى و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و ديگران است... نصيرالدّين طوسى پس از تلاش‌هاى غزالى در جهت نابودى فلسفه، زنده‌كننده آن در مشرق بشمار مى‌آيد. كارهاى او در شرح الإشارات و در تلخيص المحصّل و در تجريد الاعتقاد و در فصول العقايد توانمندى او را نه‌تنها در فلسفه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، كه به‌طور آشكارا با مكتب غزالى در تضادّ است، نشان مى‌دهند، بلكه بر بلندمرتبگى او در فراگيرى همه مبانى فلسفه قديم دلالت دارند. او از چشمه همواره جوشان فلسفه‌هاى شرقى هندى و ايران باستانى و اسلامى، گذشته از فلسفه مسيحى صوفيانه و فلسفه يونانى با هر دو نوع مشّايى و افلاطونى‌اش، بهره مى‌گيرد.


    اهميّت طوسى در انديشه اسلامى از خلال تلاشش براى آميزش ميان علم كلام و فلسفه آشكار شده است. اين كار، همان امرى است كه غزالى و پس از او رازى بدان پرداخته‌اند تا به دين و عقيده خدمت كنند. امّا نصيرالدّين طوسى در تكامل بخشيدن به اين همجوشى به سود فلسفه از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پيروى كرده است، جز اينكه با وجود عشق شديد وى به مكتب سينَوى، مى‌بينيمش كه نقطه نظرهايى مشخّص و مستقل، به‌خصوص در پرسمان‌هاى بنيادين سه‌گانه‌اى ابراز مى‌دارد كه به موجب آنها [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ‌الرئيس]] به كفر و الحاد متّهم گرديده است. طوسى در اصالت خويش از همه كسانى از پيروان مكتب‌هاى غزالى و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] كه پيش از وى بوده‌اند، درمى‌گذرد و با وجودِ پوزش‌پذيرى‌اش از [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] و با وجود اينكه يكى از مبلّغان و بزرگان اسماعيليّه بشمار رفته است، فقيهان شیعیان اماميّه به او به نظر يكى از بنيان‌گذاران عقيده خويش مى‌نگرند. چنان‌كه وى چه‌بسا ممكن است كه يگانه احياكننده و تنها شرح‌دهنده فلسفه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بوده باشد كه ريشه‌هايى از همان را در نزد متأخّرانى از قبيل: [[مجلسی، محمدباقر|مجلسى]] و شوشترى و [[ملا صدراى شيرازى]] و سبزوارى مشاهده كرده‌ايم. امّا طوسىِ متكلّم، به‌طور آشكار، تا اندازه‌اى به‌خصوص در كاوش پرسمان پيامبرى در جبهه اعتزال بروز يافته است، امّا در كاوش پرسمان امامت، او همان چيزى را تكرار كرده است كه بزرگان شيعه در اين‌باره بر آن اتّفاق نظر يافته‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص345-346</ref>
    اهميّت طوسى در انديشه اسلامى از خلال تلاشش براى آميزش ميان علم كلام و فلسفه آشكار شده است. اين كار، همان امرى است كه غزالى و پس از او رازى بدان پرداخته‌اند تا به دين و عقيده خدمت كنند. امّا نصيرالدّين طوسى در تكامل بخشيدن به اين همجوشى به سود فلسفه از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پيروى كرده است، جز اينكه با وجود عشق شديد وى به مكتب سينَوى، مى‌بينيمش كه نقطه نظرهايى مشخّص و مستقل، به‌خصوص در پرسمان‌هاى بنيادين سه‌گانه‌اى ابراز مى‌دارد كه به موجب آنها [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ‌الرئيس]] به كفر و الحاد متّهم گرديده است. طوسى در اصالت خويش از همه كسانى از پيروان مكتب‌هاى غزالى و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] كه پيش از وى بوده‌اند، درمى‌گذرد و با وجودِ پوزش‌پذيرى‌اش از [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] و با وجود اينكه يكى از مبلّغان و بزرگان اسماعيليّه بشمار رفته است، فقيهان شیعیان اماميّه به او به نظر يكى از بنيان‌گذاران عقيده خويش مى‌نگرند. چنان‌كه وى چه‌بسا ممكن است كه يگانه احياكننده و تنها شرح‌دهنده فلسفه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] بوده باشد كه ريشه‌هايى از همان را در نزد متأخّرانى از قبيل: [[مجلسی، محمدباقر|مجلسى]] و شوشترى و [[ملا صدراى شيرازى]] و سبزوارى مشاهده كرده‌ايم. امّا طوسىِ متكلّم، به‌طور آشكار، تا اندازه‌اى به‌خصوص در كاوش پرسمان پيامبرى در جبهه اعتزال بروز يافته است، امّا در كاوش پرسمان امامت، او همان چيزى را تكرار كرده است كه بزرگان شيعه در اين‌باره بر آن اتّفاق نظر يافته‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص345-346</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==