تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله ==' به '==منابع مقاله==') |
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا ==' به '==گزارش محتوا==') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
كتاب مشتمل بر مقدمهاى از چاپ پنجم و سپس مقدمهاى درباره اصلاحات و اضافات كتاب مىباشد. متن اثر در چهار بخش با عناوين مراكز مهم علوم مقارن ظهور اسلام، ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى، علوم عقلى در تمدن اسلامى، و فلسفه مطرح شده است. در پايان كتاب نيز فصلى تحت عنوان «ملحقات» آمده كه شامل دو الحاقيه با عناوين آثار موجود مترجمان و زياداتى بر آثار برخى از حكما مىباشد. | كتاب مشتمل بر مقدمهاى از چاپ پنجم و سپس مقدمهاى درباره اصلاحات و اضافات كتاب مىباشد. متن اثر در چهار بخش با عناوين مراكز مهم علوم مقارن ظهور اسلام، ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى، علوم عقلى در تمدن اسلامى، و فلسفه مطرح شده است. در پايان كتاب نيز فصلى تحت عنوان «ملحقات» آمده كه شامل دو الحاقيه با عناوين آثار موجود مترجمان و زياداتى بر آثار برخى از حكما مىباشد. | ||
== گزارش محتوا == | ==گزارش محتوا== | ||
در ابتداى كتاب، مؤلف در توضيح موضوع كتاب چنين مىنويسد: «در تاريخ علوم عقلى هيچگاه بحث در حقيقت و چگونگى يك يا چند علم مراد نيست، بلكه سير آن علوم و تكاملى كه نزد هر يك از علماء فن يافته، مورد نظر و مطالعه است. پس خواننده گرامى نبايد در اين كتاب منتظر آن باشد كه فىالمثل عين مباحث علم فلسفه و طب و رياضى را بيابد، بلكه اگر هم به ذكر عقايد حكيمى و طبيبى و رياضىدانى مبادرت شود مراد بيان موارد تكاملى است كه او در آن علوم بوجود آورده است، و اگر عقايد حكيمى به اختصار آورده شود، مقصود اشاره به موارد اصلى و اساسى و مباحث اوست و كارى به اثبات سخنان او و دفاع از آن نمىتوان داشت».<ref>مقدمه، ص6</ref> | در ابتداى كتاب، مؤلف در توضيح موضوع كتاب چنين مىنويسد: «در تاريخ علوم عقلى هيچگاه بحث در حقيقت و چگونگى يك يا چند علم مراد نيست، بلكه سير آن علوم و تكاملى كه نزد هر يك از علماء فن يافته، مورد نظر و مطالعه است. پس خواننده گرامى نبايد در اين كتاب منتظر آن باشد كه فىالمثل عين مباحث علم فلسفه و طب و رياضى را بيابد، بلكه اگر هم به ذكر عقايد حكيمى و طبيبى و رياضىدانى مبادرت شود مراد بيان موارد تكاملى است كه او در آن علوم بوجود آورده است، و اگر عقايد حكيمى به اختصار آورده شود، مقصود اشاره به موارد اصلى و اساسى و مباحث اوست و كارى به اثبات سخنان او و دفاع از آن نمىتوان داشت».<ref>مقدمه، ص6</ref> | ||