الفهرست (ابن نديم): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'رسيد‌‎' به 'رسيد‌ ‎')
    جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    مقاله چهارم، شامل دو بخش است:
    مقاله چهارم، شامل دو بخش است:


    بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كرده‌اند كه به‌صورت فهرستى آمده است؛ مثلاًنام شاعران و قبيله‌هايى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمع‌آورى كرده، به‌طور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شيعيان، بنى عدنان و بنى حارث.<ref>همان</ref>
    بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كرده‌اند كه به‌صورت فهرستى آمده است؛ مثلاًنام شاعران و قبيله‌هايى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمع‌آورى كرده، به‌طور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شیعیان ، بنى عدنان و بنى حارث.<ref>همان</ref>


    در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ايرانى مثل على بن [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نيز اشاره شده است.<ref>همان</ref>
    در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ايرانى مثل على بن [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نيز اشاره شده است.<ref>همان</ref>
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نويسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مى‌برد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مى‌پردازد.<ref>همان</ref>
    بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نويسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مى‌برد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مى‌پردازد.<ref>همان</ref>


    بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خوانده‌اند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خون‌خواهى عثمان بن عفان و مخالفت با [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] برخاستند، عده‌اى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شيعيان من» خطاب مى‌كرد».<ref>همان</ref>
    بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خوانده‌اند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خون‌خواهى عثمان بن عفان و مخالفت با [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] برخاستند، عده‌اى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شیعیان  من» خطاب مى‌كرد».<ref>همان</ref>


    بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آن‌ها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مى‌باشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتاب‌هايشان را در خفا نگهدارى مى‌كردند.<ref>ر.ک: همان</ref>
    بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آن‌ها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مى‌باشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتاب‌هايشان را در خفا نگهدارى مى‌كردند.<ref>ر.ک: همان</ref>