الشمس الساطعة؛ رسالة في ذكری العالم الرباني العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي التبريزي: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
    جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    }}
    }}


    '''الشمس الساطعة'''، از آثار آقايان عبدالرحيم مبارک و [[نور الدین، عباس|سيد‌‎عباس نورالدين]] است كه در آن، كتاب «مهر تابان» نوشته سيد‌‎[[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسين حسينى طهرانى]] (1345-1416ق) را از زبان فارسى به عربى ترجمه كرده است. نام كامل كتاب حاضر عبارت است از «الشمس الساطعة: رسالة في ذكرى العالم الرباني العلامة السيد‌‎محمدحسين الطباطبائي التبريزي».
    '''الشمس الساطعة'''، از آثار آقايان عبدالرحيم مبارک و [[نور الدین، عباس|سيد‌‎عباس نورالدين]] است كه در آن، كتاب «مهر تابان» نوشته سيد‌‎[[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسين حسينى طهرانى]] (1345-1416ق) را از زبان فارسی به عربى ترجمه كرده است. نام كامل كتاب حاضر عبارت است از «الشمس الساطعة: رسالة في ذكرى العالم الرباني العلامة السيد‌‎محمدحسين الطباطبائي التبريزي».


    كتاب [[مهر تابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه، عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبائی تبریزی (طبع قدیم)|مهر تابان]]، يادنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و مجموعه‌اى از مصاحبات حسينى طهرانى با اوست. چاپ قديم مهر تابان در سال 1402ق منتشر شد، ولى نويسنده مطالبى بر آن افزود و چاپ جديد با مطالبى بيشتر و تصحيح اغلاط در سال 1417ق، عرضه شد و كتاب حاضر ترجمه‌اى از چاپ جديد است.
    كتاب [[مهر تابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه، عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبائی تبریزی (طبع قدیم)|مهر تابان]]، يادنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و مجموعه‌اى از مصاحبات حسينى طهرانى با اوست. چاپ قديم مهر تابان در سال 1402ق منتشر شد، ولى نويسنده مطالبى بر آن افزود و چاپ جديد با مطالبى بيشتر و تصحيح اغلاط در سال 1417ق، عرضه شد و كتاب حاضر ترجمه‌اى از چاپ جديد است.
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:
    درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:


    #بررسى تفصيلى اين ترجمه از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل است و زمانى طولانى مى‌طلبد و لكن با بررسى مختصر و اجمالى به نظر مى‌رسد كه ترجمه حاضر به زبان عربى فصيح برگردان شده و قابل قبول است و اشكالى در آن مشاهده نشد.
    #بررسى تفصيلى اين ترجمه از نظر مطابقت با متن فارسی، كارى مشكل است و زمانى طولانى مى‌طلبد و لكن با بررسى مختصر و اجمالى به نظر مى‌رسد كه ترجمه حاضر به زبان عربى فصيح برگردان شده و قابل قبول است و اشكالى در آن مشاهده نشد.
    #براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مى‌شود: نويسنده چنين نوشته است: «تلميذ: اينكه بعضى مى‌گويند: افلاطون شريعت حضرت عيسى على نبيّنا و آله و عليه‌السّلام را نپذيرفت و گفت: اين شريعت براى ضعفاء العقول است و من كه به حقيقت پيوسته‌ام نمى‌توانم در تحت اين شريعت بوده باشم، آيا صحيح است يا مطلبى است ساختگى؟ علامه: اين مطلب خالى از صحّت است؛ چون افلاطون پانصد سال از حضرت مسيح مقدّم بوده است؛ به علّت آنكه افلاطون استاد [[ارسطو]] بوده و [[ارسطو]] استاد و وزير اسكندر مقدونى بوده است و زمان اسكندر مقدونى در تاريخ مضبوط است».<ref>مهر تابان، ص427-428</ref>و مترجمان اين گونه ترجمه كرده‌اند: «التلميذ: أ صحيح ما يقوله البعض بأنّ أفلاطون لم يقبل شريعة عيسى على نبيّنا و آله وعليه‌السلام و قال: إنّها شريعة لضعفاء العقول و لا يمكنني أن أرضخ لها لأنّي اتّصلت بالحقيقة. فهل ذلك صحيح أو مختلق؟ العلامة: هذا الأمر عارٍ عن الصحّة، فقد عاش أفلاطون قبل السيّد المسيح بخمسمائة سنة؛ إذ كان أُستاذاً لأرسطو و كان أرسطو أستاذاً للإسكندر المقدوني و وزيراً له و زمان الإسكندر المقدوني مدوّن في التأريخ».<ref>متن كتاب، ص394</ref>
    #براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مى‌شود: نويسنده چنين نوشته است: «تلميذ: اينكه بعضى مى‌گويند: افلاطون شريعت حضرت عيسى على نبيّنا و آله و عليه‌السّلام را نپذيرفت و گفت: اين شريعت براى ضعفاء العقول است و من كه به حقيقت پيوسته‌ام نمى‌توانم در تحت اين شريعت بوده باشم، آيا صحيح است يا مطلبى است ساختگى؟ علامه: اين مطلب خالى از صحّت است؛ چون افلاطون پانصد سال از حضرت مسيح مقدّم بوده است؛ به علّت آنكه افلاطون استاد [[ارسطو]] بوده و [[ارسطو]] استاد و وزير اسكندر مقدونى بوده است و زمان اسكندر مقدونى در تاريخ مضبوط است».<ref>مهر تابان، ص427-428</ref>و مترجمان اين گونه ترجمه كرده‌اند: «التلميذ: أ صحيح ما يقوله البعض بأنّ أفلاطون لم يقبل شريعة عيسى على نبيّنا و آله وعليه‌السلام و قال: إنّها شريعة لضعفاء العقول و لا يمكنني أن أرضخ لها لأنّي اتّصلت بالحقيقة. فهل ذلك صحيح أو مختلق؟ العلامة: هذا الأمر عارٍ عن الصحّة، فقد عاش أفلاطون قبل السيّد المسيح بخمسمائة سنة؛ إذ كان أُستاذاً لأرسطو و كان أرسطو أستاذاً للإسكندر المقدوني و وزيراً له و زمان الإسكندر المقدوني مدوّن في التأريخ».<ref>متن كتاب، ص394</ref>
    #همچنين با بررسى اجمالى روشن شد كه ترجمه عربى حاضر مطابق با متن فارسى است و افزوده‌اى از مترجم محترم مشاهده نشد.
    #همچنين با بررسى اجمالى روشن شد كه ترجمه عربى حاضر مطابق با متن فارسی است و افزوده‌اى از مترجم محترم مشاهده نشد.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==