التعليقة علی كتاب الكافي: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
    جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
    خط ۹۱: خط ۹۱:
    [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، پس از بيان مطالب فوق، مى‌گويد اگر آنچه را كه گفته شد، فهميدى، كلام مولايمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه فرمود: (أكبر من كل شىءٍ حدّدته) را خواهى فهميد. اين فرمايش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيانى است كه با بليغ‌ترين وجه، به همان مطلبى كه در بالا بدان اشاره شد، پرداخته است.
    [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، پس از بيان مطالب فوق، مى‌گويد اگر آنچه را كه گفته شد، فهميدى، كلام مولايمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه فرمود: (أكبر من كل شىءٍ حدّدته) را خواهى فهميد. اين فرمايش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيانى است كه با بليغ‌ترين وجه، به همان مطلبى كه در بالا بدان اشاره شد، پرداخته است.


    او در ادامه، درباره حديثى مرسل از [[امام رضا(ع)]] مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.
    او در ادامه، درباره حديثى مرسل از [[امام رضا(ع)]] مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى برای روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.


    [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.
    [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.
    خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
    [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، ضمن تعليقه بر اين روايت، وحدت عددى را از خداوند نفى مى‌كند و عبارت «صحيفه» را خلاف نصوص در ديگر مواضع مى‌داند. او بدون توضيحى افزون بر آنچه ذكر شد، تلويحاً به عدم صدور جمله فوق از [[امام سجاد(ع)]] اشاره دارد و دليل خلاف بودن عبارت «صحيفه» را آيه '''«لقد كفروا الذين قالوا انّ اللّه ثالث ثلاثة»''' مى‌داند.
    [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، ضمن تعليقه بر اين روايت، وحدت عددى را از خداوند نفى مى‌كند و عبارت «صحيفه» را خلاف نصوص در ديگر مواضع مى‌داند. او بدون توضيحى افزون بر آنچه ذكر شد، تلويحاً به عدم صدور جمله فوق از [[امام سجاد(ع)]] اشاره دارد و دليل خلاف بودن عبارت «صحيفه» را آيه '''«لقد كفروا الذين قالوا انّ اللّه ثالث ثلاثة»''' مى‌داند.


    در بحث از روايت ششم همين باب، در مورد جمله «خالق اذ لا مخلوق»، معتقد به دو نحو خالقيت براى خداوند مى‌شود: 1) خالقيت ذاتى كه از صفات ذات است؛ 2) خالقيت اضافى كه از صفات فعل است.
    در بحث از روايت ششم همين باب، در مورد جمله «خالق اذ لا مخلوق»، معتقد به دو نحو خالقيت برای خداوند مى‌شود: 1) خالقيت ذاتى كه از صفات ذات است؛ 2) خالقيت اضافى كه از صفات فعل است.


    او در روايت هفتم از همين باب، به توضيح جمله «بديع لم يكن» مى‌پردازد و با بيان اين مطلب كه خداوندْ جهان را يك جا آفريده است، اظهار مى‌دارد كه تقدم و تأخّر، فقط در موجوداتِ زمانى تحقّق پيدا مى‌كند و اين نكته را مطابق مذهب حكما و برخى از معتزله (نظير نظّام) مى‌داند.
    او در روايت هفتم از همين باب، به توضيح جمله «بديع لم يكن» مى‌پردازد و با بيان اين مطلب كه خداوندْ جهان را يك جا آفريده است، اظهار مى‌دارد كه تقدم و تأخّر، فقط در موجوداتِ زمانى تحقّق پيدا مى‌كند و اين نكته را مطابق مذهب حكما و برخى از معتزله (نظير نظّام) مى‌داند.
    خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
    لو كان قال والتقدم والتأخّر انّما يقع في حدوثها الزمانى دون حدوثها الدهرى لكان قد أصاب سرّ الحق من الحكمة.
    لو كان قال والتقدم والتأخّر انّما يقع في حدوثها الزمانى دون حدوثها الدهرى لكان قد أصاب سرّ الحق من الحكمة.


    آن گاه، داستانى را از «كشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل مى‌كند كه عبداللّه بن طاهر به حسين بن فضل گفت: از آياتى كه فهم آن براى من مشكل است، آيه '''«كل يوم هو في شأن»''' است. حسين در جوابش گفت: أما قوله «كل يوم هو في شأن» فانّها من شؤون يبديها لاشؤون يبتديها.عبداللّه برخاست و پيشانى او را بوسيد.
    آن گاه، داستانى را از «كشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل مى‌كند كه عبداللّه بن طاهر به حسين بن فضل گفت: از آياتى كه فهم آن برای من مشكل است، آيه '''«كل يوم هو في شأن»''' است. حسين در جوابش گفت: أما قوله «كل يوم هو في شأن» فانّها من شؤون يبديها لاشؤون يبتديها.عبداللّه برخاست و پيشانى او را بوسيد.


    كتاب الحجة  
    كتاب الحجة