الجامع لأحكام القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
    جز (جایگزینی متن - 'دعاي' به 'دعای')
    خط ۶۳: خط ۶۳:
    شيعه در اين مسئله كه پيامبر(ص) تمامى رسالت خويش را به انجام رساند، با قرطبى هم‌رأى است و اينكه هيچ چيز از آنچه به او تكليف شده بود كه به مردم برساند، فروگذار نكرد؛ فقط قرطبى معتقد است كه اين تبليغ، درباره زينب بنت جحش است. در واقع سبب نزول آيه را درباره وى مى‌داند، اما اعتقاد شيعه بر آن است كه اين رسالت، درباره اعلام ولايت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] در روز غدير خم بوده است و براى اثبات اين سبب نزول، مدارك فراوانى ارائه مى‌كند.<ref>همان</ref>
    شيعه در اين مسئله كه پيامبر(ص) تمامى رسالت خويش را به انجام رساند، با قرطبى هم‌رأى است و اينكه هيچ چيز از آنچه به او تكليف شده بود كه به مردم برساند، فروگذار نكرد؛ فقط قرطبى معتقد است كه اين تبليغ، درباره زينب بنت جحش است. در واقع سبب نزول آيه را درباره وى مى‌داند، اما اعتقاد شيعه بر آن است كه اين رسالت، درباره اعلام ولايت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] در روز غدير خم بوده است و براى اثبات اين سبب نزول، مدارك فراوانى ارائه مى‌كند.<ref>همان</ref>


    شيعه كه قرطبى گاه و بى‌گاه او را به باد دشنام مى‌گيرد، اتفاقا معتقد است تقيه، در احاديث پيامبر(ص) راه ندارد؛ چه رسد به اينكه پيامبر(ص) در رسالت خود تقيه كرده باشد و رسالت خود را كامل نكرده باشد. اينكه قرطبى چنين ادعايى درباره شيعه كرده است، بدون ارائه مدرك است و اساسا هرگاه وى، از شيعيان در كتاب خود نقل مطلبى مى‌كند، نيازى به ارائه سند نمى‌بيند؛ اگرچه خودش در مقدمه كتابش يكى از اصول خود را در اين تفسير، ذكر مأخذ معرفى كرده است.<ref>همان، ص37</ref>
    شيعه كه قرطبى گاه و بى‌گاه او را به باد دشنام مى‌گيرد، اتفاقا معتقد است تقيه، در احاديث پيامبر(ص) راه ندارد؛ چه رسد به اينكه پيامبر(ص) در رسالت خود تقيه كرده باشد و رسالت خود را كامل نكرده باشد. اينكه قرطبى چنين ادعایى درباره شيعه كرده است، بدون ارائه مدرك است و اساسا هرگاه وى، از شيعيان در كتاب خود نقل مطلبى مى‌كند، نيازى به ارائه سند نمى‌بيند؛ اگرچه خودش در مقدمه كتابش يكى از اصول خود را در اين تفسير، ذكر مأخذ معرفى كرده است.<ref>همان، ص37</ref>


    بنابراین تفسير قرآن به قرآن قرطبى در اين آيه، از منظر شيعه ثابت است و در اين برداشت وى، خطايى راه ندارد؛ تنها نسبت اين ديدگاه به شيعه، كمال بى‌انصافى و ناشى از عدم اطلاع وى از مبانى فكرى و اعتقادى شيعه است.<ref>همان</ref>
    بنابراین تفسير قرآن به قرآن قرطبى در اين آيه، از منظر شيعه ثابت است و در اين برداشت وى، خطايى راه ندارد؛ تنها نسبت اين ديدگاه به شيعه، كمال بى‌انصافى و ناشى از عدم اطلاع وى از مبانى فكرى و اعتقادى شيعه است.<ref>همان</ref>