آبی، منصور بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
    جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    چنين مى‌نمايد خاندانى كه ابوسعد و ابومنصور آبى در آن زاده شده‌اند، از خانواده‌هاى كوچك و كم نام آوه نبوده است. خانواده‌اى كه دو وزير را در خود بپروراند، بايستى از اعتبار و منزلتى در خور برخوردار باشد.
    چنين مى‌نمايد خاندانى كه ابوسعد و ابومنصور آبى در آن زاده شده‌اند، از خانواده‌هاى كوچك و كم نام آوه نبوده است. خانواده‌اى كه دو وزير را در خود بپروراند، بايستى از اعتبار و منزلتى در خور برخوردار باشد.


    ابوسعد در جوانى مسافرت‌ها كرده است. در رى با صاحب بن عبّاد، وزير دانشمند آل بويه، ديدار كرده و با او دوستى داشته است. آوى همچنين به عراق سفر كرده است.
    ابوسعد در جوانى مسافرت‌ها كرده است. در رى با صاحب بن عبّاد، وزير دانشمند آل بویه، ديدار كرده و با او دوستى داشته است. آوى همچنين به عراق سفر كرده است.


    او وزير ابوطالب مجدالدوله رستم بن فخرالدوله ديلمى (387-420 ق) سلطان رى بوده است و از سوى او «وزير كبير، ذى المعالى و زين الكفاة» لقب يافته است. تاريخ دقيق انتخاب وى به وزارت مشخص نيست، امّا تاريخ بركنارى او از وزارت به سال 420ق است. در اين سال، محمود بن سبكتكين غزنوى بر رى حكومت يافته و ابوسعد را بركنار كرده است.
    او وزير ابوطالب مجدالدوله رستم بن فخرالدوله ديلمى (387-420 ق) سلطان رى بوده است و از سوى او «وزير كبير، ذى المعالى و زين الكفاة» لقب يافته است. تاريخ دقيق انتخاب وى به وزارت مشخص نيست، امّا تاريخ بركنارى او از وزارت به سال 420ق است. در اين سال، محمود بن سبكتكين غزنوى بر رى حكومت يافته و ابوسعد را بركنار كرده است.


    وى يك وزير شيعه مذهب بوده است، امّا در دوران وزارت خود فعاليت مهم سياسى كه باعث شهرت وى شود، انجام نداده است. مورّخان و زيست‌نگاران معاصر آوى و ديگران، وجهه مهم و برجسته زندگى او را در وزارت او ندانسته‌اند، بلكه از وى به عنوان يك دانشمند و اديب ياد كرده‌اند. مورّخان بزرگى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] وقايع سياسى دوران حكومت آل بويه را نگاشته‌اند، بدون اين‌كه حتى اسمى از او برده باشند، همين دلالت مى‌كند كه در اين سال‌ها فعاليت‌هاى سياسى و اجتماعى مهم و برجسته‌اى كه ابوسعد منشأ آن باشد، انجام نگرفته و اگر هم انجام گرفته، كم و بى‌اهميّت بوده است.
    وى يك وزير شيعه مذهب بوده است، امّا در دوران وزارت خود فعاليت مهم سياسى كه باعث شهرت وى شود، انجام نداده است. مورّخان و زيست‌نگاران معاصر آوى و ديگران، وجهه مهم و برجسته زندگى او را در وزارت او ندانسته‌اند، بلكه از وى به عنوان يك دانشمند و اديب ياد كرده‌اند. مورّخان بزرگى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] وقايع سياسى دوران حكومت آل بویه را نگاشته‌اند، بدون اين‌كه حتى اسمى از او برده باشند، همين دلالت مى‌كند كه در اين سال‌ها فعاليت‌هاى سياسى و اجتماعى مهم و برجسته‌اى كه ابوسعد منشأ آن باشد، انجام نگرفته و اگر هم انجام گرفته، كم و بى‌اهميّت بوده است.


    سلطان غزنوى با خلع وى از وزارت، او را به سمت استيفاى بعضى از اموال حكومتى گماشت. وى مدتى هم در اين مقام مشغول بوده و ظاهرا تا هنگام مرگ نيز بر اين منصب باقى مانده است.  
    سلطان غزنوى با خلع وى از وزارت، او را به سمت استيفاى بعضى از اموال حكومتى گماشت. وى مدتى هم در اين مقام مشغول بوده و ظاهرا تا هنگام مرگ نيز بر اين منصب باقى مانده است.  
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    ==آثار==
    ==آثار==


    تنها کتاب باقى مانده از او «[[نثر الدر في المحاضرات|نثر الدّرّ]] است كه در آغاز «نزهة الادب» نام داشته كه گويا بسيار مفصل‌تر از نثر الدر بوده و نثر الدر خلاصه آن کتاب است كه توسط خود آبى تهيه گرديده است.
    تنها کتاب باقى مانده از او «[[نثر الدر في المحاضرات|نثر الدّرّ]] است كه در آغاز «نزهة الادب» نام داشته كه گویا بسيار مفصل‌تر از نثر الدر بوده و نثر الدر خلاصه آن کتاب است كه توسط خود آبى تهيه گرديده است.


    دو کتاب ديگر با عناوين «تاريخ رى» و «الانس و العُرس» نيز به وى منسوب است. از اولى فقط ياقوت در معجم الادباء صفحاتى را نقل كرده و دومى نيز معلوم نيست ازآن وى باشد.
    دو کتاب ديگر با عناوین «تاريخ رى» و «الانس و العُرس» نيز به وى منسوب است. از اولى فقط ياقوت در معجم الادباء صفحاتى را نقل كرده و دومى نيز معلوم نيست ازآن وى باشد.


    آوى شعر هم مى‌سروده؛ هرچند ديوان شعر جداگانه‌اى از وى در دست نيست و تنها چندين بيت از او در منابع مختلف پراكنده است كه بيشتر در لطيفه‌سرايى است. شعر وى بيشتر به هزل و مطايبت گرايش دارد.
    آوى شعر هم مى‌سروده؛ هرچند ديوان شعر جداگانه‌اى از وى در دست نيست و تنها چندين بيت از او در منابع مختلف پراكنده است كه بيشتر در لطيفه‌سرايى است. شعر وى بيشتر به هزل و مطايبت گرايش دارد.