دیوان خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی (زوار): تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۶۶: خط ۶۶:
    {{ب|''باور نكنى خيال خود را بفرست''|2=''تا درنگرد كه بى تو چون خواهم خفت''}}{{پایان شعر}}
    {{ب|''باور نكنى خيال خود را بفرست''|2=''تا درنگرد كه بى تو چون خواهم خفت''}}{{پایان شعر}}


    {{شعر|نستعلیق}}
    {{شعر}}
    {{ب|''هر دوست كه دم زد از وفا دشمن شد''|2=''هر پاك‌روى كه بود تردامن شد''}}
    {{ب|''هر دوست كه دم زد از وفا دشمن شد''|2=''هر پاك‌روى كه بود تردامن شد''}}
    {{ب|''گويند شب آبستن غيب است عجب''|2=''چون مرد نديد از كه آبستن شد''}}{{پایان شعر}}
    {{ب|''گويند شب آبستن غيب است عجب''|2=''چون مرد نديد از كه آبستن شد''}}{{پایان شعر}}
    خط ۷۳: خط ۷۳:


    واژه‌هاى كليدى در اشعار حافظ: در ديوان حافظ كلمات و معانى دشوار فراوانى يافت مى‌شود كه هر يك نقش اساسى و عمده‌اى را در بيان و انتقال پيام‌ها و انديشه‌هاى عميق برعهده دارد؛ به‌عنوان نقطه شروع براى آشكار شدن و درك اين مفاهيم، ابتدا بايد با سير ورود تدريجى آن‌ها در ادبيات عرفانى كه از سده ششم و با آثار سنايى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و ديگران آغاز گرديده، آشنا شد. از جمله مهم‌ترين آن‌ها مى‌توان به واژه‌گانى چون «رند» و «صوفى» و «مى» اشاره كرد:
    واژه‌هاى كليدى در اشعار حافظ: در ديوان حافظ كلمات و معانى دشوار فراوانى يافت مى‌شود كه هر يك نقش اساسى و عمده‌اى را در بيان و انتقال پيام‌ها و انديشه‌هاى عميق برعهده دارد؛ به‌عنوان نقطه شروع براى آشكار شدن و درك اين مفاهيم، ابتدا بايد با سير ورود تدريجى آن‌ها در ادبيات عرفانى كه از سده ششم و با آثار سنايى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و ديگران آغاز گرديده، آشنا شد. از جمله مهم‌ترين آن‌ها مى‌توان به واژه‌گانى چون «رند» و «صوفى» و «مى» اشاره كرد:
    {{شعر|نستعلیق}}{{ب|''خدا را كم نشين با خرقه‌پوشان''|2=''رخ از رندان بى‌سامان مپوشان''}}{{ب|''در اين خرقه بسى آلودگى هست''|2=''خوشا وقت قباى مى‌فروشان''}}{{ب|''در اين صوفى‌وشان دَردى نديدم''|2=''كه صافى باد عيش دُردنوشان''}}{{پایان شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|''خدا را كم نشين با خرقه‌پوشان''|2=''رخ از رندان بى‌سامان مپوشان''}}
    {{ب|''در اين خرقه بسى آلودگى هست''|2=''خوشا وقت قباى مى‌فروشان''}}
    {{ب|''در اين صوفى‌وشان دَردى نديدم''|2=''كه صافى باد عيش دُردنوشان''}}
    {{پایان شعر}}




    خط ۷۹: خط ۸۳:


    همچون همه هنرهاى راستين، شعر حافظ، پرعمق، چندوجهى، تعبيرپذير و تبيين‌جوى است. او هيچ‌گاه ادعاى كشف و غيب‌گويى نكرده، ولى از آن‌جا كه به ژرفى و با پرمعنايى زيسته است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعليم گرفته، كار بزرگ هنرى او آينه‌دار طلعت و طينت فارسى‌زبانان گرديده‌است.
    همچون همه هنرهاى راستين، شعر حافظ، پرعمق، چندوجهى، تعبيرپذير و تبيين‌جوى است. او هيچ‌گاه ادعاى كشف و غيب‌گويى نكرده، ولى از آن‌جا كه به ژرفى و با پرمعنايى زيسته است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعليم گرفته، كار بزرگ هنرى او آينه‌دار طلعت و طينت فارسى‌زبانان گرديده‌است.
    {{شعر|نستعلیق}}{{ب|مرا تا عشق تعليم سخن كرد|حديثم نكته هر محفلى بود}}{{ب|مگو ديگر كه حافظ نكته‌دان است|كه ما ديديم و محكم جاهلى بود}}{{پایان شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|مرا تا عشق تعليم سخن كرد|حديثم نكته هر محفلى بود}}
    {{ب|مگو ديگر كه حافظ نكته‌دان است|كه ما ديديم و محكم جاهلى بود}}
    {{پایان شعر}}


    تأثير حافظ بر شعر دوره‌هاى بعد: تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با تركيب اسلوب و شيوه شعراى پيشين خود سبک ى را بنيان نهاده كه اگرچه پيرو سبک  عراقى است، اما با تمايز ويژه به نام خود او شهرت دارد. برخى از حافظپژوهان، شعر او را پايه‌گذار سبک  هندى مى‌دانند كه ويژگى اصلى آن استقلال نسبى ابيات يك غزل است.
    تأثير حافظ بر شعر دوره‌هاى بعد: تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با تركيب اسلوب و شيوه شعراى پيشين خود سبک ى را بنيان نهاده كه اگرچه پيرو سبک  عراقى است، اما با تمايز ويژه به نام خود او شهرت دارد. برخى از حافظپژوهان، شعر او را پايه‌گذار سبک  هندى مى‌دانند كه ويژگى اصلى آن استقلال نسبى ابيات يك غزل است.