ابن ندیم، محمد بن اسحاق: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR01892.jpg|بندانگشتی|ابن ندیم، محمد بن اسحاق]]
    [[پرونده:NUR01892.jpg|بندانگشتی|ابن ندیم، محمد بن اسحاق]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن ندیم، محمد بن اسحاق
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن ندیم، محمد بن اسحاق
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'|  
    | data-type="authorOtherNames" |  
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|385 ق
    | data-type="authorDeathDate" |385 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1892AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE1892AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    درباره خاستگاه وى نمى‌توان به قطع سخن گفت، اما با توجه به اين‌كه وى در نسبت يا وابستگى خود به قبيله‌اى از قبايل عرب در الفهرست مطلبى نياورده، مى‌توان گفت كه احتمالاً عرب نبوده است. همچنين شواهدى چون نپرداختن وى به اديان ايرانى در بخش مربوط به مذاهب و اديان الفهرست و نيز مطالبى كه در صفحات 239-240 آن آورده است، مى‌تواند احتمال ايرانى نبودن وى را تقويت كند. از سوى ديگر، علاقه او به علوم اوائل و دوستى وى با عالمان مسيحى بغداد و شناخت درخور ستايش او از وضعيت بين‌النهرين، پيش از اسلام، شايد بتواند شاهدى براى انتساب او به اقوامی‌باشد كه قبل از ظهور اسلام در بين النهرين ساكن بودند، چنان‌كه نام پدر و نيايش- اسحاق - و كنيه‌هاى خود او و پدرش- ابوالفرج و ابويعقوب- به اين احتمال قوت مى‌بخشد.
    درباره خاستگاه وى نمى‌توان به قطع سخن گفت، اما با توجه به اين‌كه وى در نسبت يا وابستگى خود به قبيله‌اى از قبايل عرب در الفهرست مطلبى نياورده، مى‌توان گفت كه احتمالاً عرب نبوده است. همچنين شواهدى چون نپرداختن وى به اديان ايرانى در بخش مربوط به مذاهب و اديان الفهرست و نيز مطالبى كه در صفحات 239-240 آن آورده است، مى‌تواند احتمال ايرانى نبودن وى را تقويت كند. از سوى ديگر، علاقه او به علوم اوائل و دوستى وى با عالمان مسيحى بغداد و شناخت درخور ستايش او از وضعيت بين‌النهرين، پيش از اسلام، شايد بتواند شاهدى براى انتساب او به اقوامی‌باشد كه قبل از ظهور اسلام در بين النهرين ساكن بودند، چنان‌كه نام پدر و نيايش- اسحاق - و كنيه‌هاى خود او و پدرش- ابوالفرج و ابويعقوب- به اين احتمال قوت مى‌بخشد.


    در مورد شغل وى، گرچه ياقوت احتمال داده كه او ورّاق بوده است و برخى منابع ديگر ظاهراً او را به عنوان ورّاق مى‌شناخته‌اند، اما در خود کتاب الفهرست، در اين‌باره، ناهمگونى به چشم مى‌خورد: در بسيارى از موارد مى‌توان «وراق» را مربوط به پدر و در برخى از موارد مربوط به خود وى دانست. به هر روى، دليل استوارى بر وراق بودن او در دست نيست، هر چند برخى از خاورشناسان، چون داج و كرمر احتمال داده‌اند كه پدر و فرزند هر دو وراق بوده باشند.
    در مورد شغل وى، گرچه ياقوت احتمال داده كه او ورّاق بوده است و برخى منابع ديگر ظاهراً او را به عنوان ورّاق مى‌شناخته‌اند، اما در خود کتاب الفهرست، در اين‌باره، ناهمگونى به چشم مى‌خورد: در بسيارى از موارد مى‌توان «وراق» را مربوط به پدر و در برخى از موارد مربوط به خود وى دانست. به هر روى، دليل استوارى بر وراق بودن او در دست نيست، هرچند برخى از خاورشناسان، چون داج و كرمر احتمال داده‌اند كه پدر و فرزند هر دو وراق بوده باشند.


    با اين همه، وى با فن وراقى آشنا بوده است، چنان‌كه بخشى از کتاب «الاوصاف و التشبيهات» وى، به کتابت و ادوات آن اختصاص داشته است. ظاهراً اطلاعات او را در اين زمينه، بايد مأخوذ از پدرش دانست.
    با اين همه، وى با فن وراقى آشنا بوده است، چنان‌كه بخشى از کتاب «الاوصاف و التشبيهات» وى، به کتابت و ادوات آن اختصاص داشته است. ظاهراً اطلاعات او را در اين زمينه، بايد مأخوذ از پدرش دانست.