ابن فضل‌الله عمری، احمد بن یحیی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها=={{وابسته‌ها}}' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
    جز (جایگزینی متن - 'شهاب‌ الدين' به 'شهاب‌الدين')
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    ==ولادت==
    ==ولادت==


    «شهاب‌ الدين ابوالعباس احمد بن يحيى بن فضل الله عجلى بن دعجان قرشى عَدَوى عمرى»، مورخ، جغرافى‌نگار، اديب شافعى مذهب و از ديوانيان عصر مماليك مصر مى‌باشد كه نسبش به عمر بن خطاب مى‌رسد.
    «شهاب‌الدين ابوالعباس احمد بن يحيى بن فضل الله عجلى بن دعجان قرشى عَدَوى عمرى»، مورخ، جغرافى‌نگار، اديب شافعى مذهب و از ديوانيان عصر مماليك مصر مى‌باشد كه نسبش به عمر بن خطاب مى‌رسد.


    وى در 3 شوال سال 700ق / 11 ژوئن 1301م در دمشق زاده شد و نخست در همانجا و سپس در حجاز و مصر به تحصيل پرداخت.
    وى در 3 شوال سال 700ق / 11 ژوئن 1301م در دمشق زاده شد و نخست در همانجا و سپس در حجاز و مصر به تحصيل پرداخت.
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    ==کسب علم و دانش==
    ==کسب علم و دانش==


    وى مقدمات علوم را ابتدا از شيخ كمال‌الدين ابن قاضى، سپس از شمس‌الدين ابن مسلم، فقه را از قاضى القضاة شهاب‌ الدين ابن المجد عبدالله آموخت. احكام صغرى را از شيخ تقى‌ الدين ابن تيميه، عروض و ادبيات را از علامه شهاب‌ الدين صايغ و علاء الدين وداغى، معانى و بيان را از علامه شهاب‌ الدين محمود فرا گرفت و شمارى از ديوان‌ها و كتب ادبى را نيز پيش او خواند و لغت و نحو را نزد شيخ اثير‌ الدين آموخت.
    وى مقدمات علوم را ابتدا از شيخ كمال‌الدين ابن قاضى، سپس از شمس‌الدين ابن مسلم، فقه را از قاضى القضاة شهاب‌الدين ابن المجد عبدالله آموخت. احكام صغرى را از شيخ تقى‌ الدين ابن تيميه، عروض و ادبيات را از علامه شهاب‌الدين صايغ و علاء الدين وداغى، معانى و بيان را از علامه شهاب‌الدين محمود فرا گرفت و شمارى از ديوان‌ها و كتب ادبى را نيز پيش او خواند و لغت و نحو را نزد شيخ اثير‌ الدين آموخت.


    در 729ق پدرش محيى‌ الدين يحيى كه در دمشق كاتب سرّ بود، از سوى سلطان وقت ملك ناصر، به مصر احضار شد و به قاهره رفت و منصب کتابت سرّ مصر را به عهده گرفت. او كه به همراه پدر به اين شهر رفته بود، وى را در اداره امور يارى مى‌كرد و معاون و نايب او به شمار مى‌رفت.
    در 729ق پدرش محيى‌ الدين يحيى كه در دمشق كاتب سرّ بود، از سوى سلطان وقت ملك ناصر، به مصر احضار شد و به قاهره رفت و منصب کتابت سرّ مصر را به عهده گرفت. او كه به همراه پدر به اين شهر رفته بود، وى را در اداره امور يارى مى‌كرد و معاون و نايب او به شمار مى‌رفت.